اگر قرار باشد فقط یک نفر در روی زمین مستجاب الدعوه بوده و پروردگار عالم دعايش را بپذيرد، تنها ولیّ خدا و محبوبترین انسانها نزد او، یعنی حضرت ولیّ عصر (عج) است. در شرح احوالات امام زمان علیهالسلام بارها خواندهایم که علاوه بر اینکه ايشان ما را به دعا برای فرج، تشویق نمودهاند، خود نیز بارها فرج و ظهور خویش را از پروردگار متعال درخواست نموده و فرمودهاند: «اللَّهُمَّ أَنْجِزْ لِي مَا وَعَدْتَنِي وَ أَتْمِمْ لِي أَمْرِي وَ ثَبِّتْ وَطْأَتِي وَ امْلَإِ الْأَرْضَ بِي عَدْلًا وَ قِسْطاً». حال پرسش اينجاست كه چرا خداوند حكيم، دعای خلیفه و جانشين خویش در زمین را براي تعجيل در فرجش مستجاب نمیکند؟ پاسخ به این پرسش را باید در چند نکته جستجو نمود:
اول: آنچه مراد از استجابت دعاست.
اولين نكته قابل توجه در اينباره آن است كه مراد از استجابت دعا، فهم عموم مردم از آن يعني تحقق خارجي خواسته نيايشگر است وگرنه اگر استجابت را به توجه ويژه خداي رحمان به شخص دعاكننده معنا كرده و واقع شدن حاجت را تمامبخش استجابت بدانيم- كما اينكه علامه طباطبايي در تفسير الميزان اين طور معني كردهاند- شكي در عنايت مخصوص خداي متعال به دعاي امام زمان علیهالسلام و منتظران وي نيست.
دوم: مردم، باید خود نیز ظهور امام زمان علیهالسلام را بخواهند.
درست است که امام زمان علیهالسلام با اشک روان، تعجیل در فرجش را از خدا میخواهد امّا حقيقت اين فرج، گشایشي براي همه انسانهاست و او طبق وعده الهی خواهد آمد تا ظلم و بیعدالتی را از جامعه انسانی از بین برده و زمينه را براي رشد و سعادت بشري فراهم نمايد، پس سود این ظهور برای انسانهاست.
حال اگر دعای امام زمان علیهالسلام برای مردم است، پس این مردم هستند که خود نیز باید طالب ظهور و حکومت عدل مهدوی باشند در غیر این صورت، دعای شخص، مستجاب نمیشود همانند پدر و مادری که برای موفقیت خوشبختی فرزندانشان دعا میکنند امّا خود آنها چنین خواستهای را ندارند. نمونه قرآنی آن فرزند حضرت نوح است که با وجود دعای پدري پيامبر برای نجات پسري غير صالح، دعایش مستجاب نشد و فرزندش در دنیا و آخرت نگون بخت شد؛ همه اینها به خاطر عدم خواست خود پسر بوده است.
سوم: درخواست مردم باید حقیقی و از صميم دل باشد.
ممکن است کسی بگوید که چطور امکان دارد فرد یا جامعه به دنبال خوشبختی خود نباشد درحالیکه همه افراد برای چنین آرزویی زندگی و تلاش میکنند؟ در این مورد دو نکته اساسی وجود دارد:
1. واقعیت آن است كه همه به دنبال سعادتند اما در شناخت آنچه كه به طور حقیقی آنها را به خواستهايشان میرساند، کوتاهی میکنند. در نتیجه ممکن است به سبب نشناختن عامل واقعی سعادت خود به دنبال کسب آن نباشند.
2. گاهی ممکن است این شناخت باشد امّا به دلیل سطحی بودن شناخت، یا عدم باور به آن و یا روحیه تنبلی، در پایبندی عملی به لوازم آن، کوتاهی کند که در هر صورت نتیجه یکی است و حاصل آن عدم دستیابی به عامل سعادت و در نتیجه عدم کامیابی است.
چهارم: حرکت و تلاش، نشانة خواست حقیقی است.
درست است که خواستن یک فعالیت درونی و قلبی است امّا حاصل آن حرکت و تلاش بیرونی است و عدم تلاش بیرونی، حاکی از جدّی نبودن خواست درونی است و معلوم است که چنین خواستی هیچگاه موجب رسیدن به هدف نخواهد بود. از حضرت علي علیهالسلام روایت شده که فرمود: «دعا کننده بدون عمل و تلاش همانند تیرانداز بدون زه است».
پنجم: اصلاحگری جامعه، علامت درخواست حقیقی فرج و نشانه شوق به حكومت عدل مهدوي است.
آنچه در مسأله ظهور و تشكيل حكومت جهاني امام عصر علیهالسلام و استجابت دعا برای فرج آن حضرت مهم است، تلاش عمومی برای اصلاح جامعه و رفع موانع نزول رحمت ويژه خداي رحيم به انسانها است. بنابراین همانگونه که نشانه تشنگی حقیقی، حرکت برای به دست آوردن آب است، علامت طلب فرج نیز تلاش برای دستیابی به امر فرج است چرا که گرچه ظهور حضرت به امر و اراده خداست اما اراده خدا موقعی به این امر، تعلق میگیرد که مردم نیز حکومت امام زمان علیهالسلام را واقعاً بخواهند و تلاش برای اصلاح وضع موجود و کسب حداقلهای لیاقت حکومت مهدی، علامت طلب حقیقی است.
ششم: تجلی اصلاحگری جامعه در امر به معروف و نهی از منکر، عمومی است.
راهبرديترين كار در جهت اصلاح جامعه همانا امر به معروف و نهي از منكر است؛ حضرت زهرا فرمود: «خداوند، امر به معروف و نهی از منکر را به خاطر اصلاح عموم، واجب نموده است». بنابراین نمود اصلاحگری اجتماعی ـ که همانا نشانه شوق حقیقی به استقرار حکومت حق امام زمان علیهالسلام است ـ را باید در انجام این فریضه جستجو نمود.
هفتم: براي استجابت دعاي فرج، امر به معروف كنيد.
حقیقتی که توجه به آن باعث شرمندگی همه شیعیان و محبان امام زمان علیهالسلام است، این است که همه ما برای تعجیل در فرج حضرت، در زمانها و مکانهای مختلف، دعا میکنیم اما در موارد زیادی، از امر به معروف و نهی از منکر که نشانه صدق دعا و زمینهساز مردمی برای ظهور است شانه، خالی میکنیم درحالیکه شنیدهایم امیرالمؤمنین فرمود: «امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که (در نتیجه ترک آن) خداوند امور شما را به اشرارتان واگذارد، آنگاه (که در تنگنای ظلم و فساد واقع شدید) لب به دعا (برای رهایی و نجات) میگشایید ولی دعایتان مستجاب نمیشود». نکته بسیار مهم اینجاست که از امام رضا (ع) ـ عبارتی دیگر و شبیه این حدیث ـ چنین آمده است: « یا امر به معروف و نهی از منکر کنید و یا اینکه اشرار بر شما دستمییابند پس منتخبان و خوبان شما دعا میکنند اما دعایشان مستجاب نمیشود»، در این سخن امام، این مطلب مهم وجود دارد که در صورت ترک امر به معروف و نهی از منکر، نه تنها دعای عموم مردم که حتی دعای خواص و خوبان جامعه (خِيَارُكُمْ) نیز برای برطرف شدن ظلم و بلا، مستجاب نخواهد شد. حال سؤال اینجاست که چه کسانی از خواص جامعه هستند؟ آیا کسی جز امام زمان علیهالسلام را که تنها بازمانده اهل بیت است، میتوان به عنوان شاخصترین و كاملترين خواص جامعه اسلامي برشمرد کما اینکه اميرالمؤمنين در ضمن سخني ارزشمند فرمود:« إِنَّ اللَّهَ نَظَر...فَاخْتَارَ أَهْلَ بَيْتِي مِنْ بَعْدِي وَ هُمْ خِيَارُ أُمَّتِي».
بنابراین اگر دعای حضرت برای فرج، به ظاهر مستجاب نمیشود بیدلیل نیست و علت آن کوتاهی ما در امر به معروف و نهی از منکر است و ما مسئول اشکهای امام زمان علیهالسلام و تأخیر در اجابت دعا و ظهور اوییم. پس بیاییم با ارادهای جمعی، همگی این دستور مهم الهی را که با انجام آن، سایر دستورهای الهی در جامعه اجرا میشود، انجام دهیم تا هم مصداق «بهترین امتی» شویم که قرآن در وصف ایشان فرمود: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ» و هم شرایط استجابت دعای امام زمان علیهالسلام را فراهم کنیم.
هفتم. ياران سيدالشهدا و امام زمان علیهالسلام، آمران به معروف و ناهيان از منكرند.
نگاهي به واقعه عاشورا و رخداد بينظير ظهور، نشان ميدهد كه رهبران و ياران ايشان در هر دو قيام، آمران به معروف و ناهيان از منكر بوده و هستند. امام حسين علیهالسلام فلسفه قيام عاشورايي خود را اينگونه ميفرمايد كه :« إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَر...». مهدي موعود نيز در هنگام ظهور و گرفتن پيمان از ياران خويش يكي از مفاد تعهد را اجراي امر به معروف و نهي از منكر قرار ميدهد و ميفرمايد:« با شما بیعت میکنم به اینکه...تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر».
تذكر: محدوده امر و نهی در زمانه ما.
غیر از احکام، شرایط و آدابی که در امر به معروف و نهی از منکر باید آموخت، دانستن و التزام به محدوده امر و نهی برای اجرای درست و بهرهمندی از آثار و برکات آن مهم است؛ این محدوده در زمان ما و در جامعه ما که نظام اسلامی در آن مستقر است در بیان حکیمانه رهبر انقلاب حضرت آیتالله خامنهای اینگونه آمده است:
«مسأله امر به معروف و نهى از منكر، مثل مسأله نماز است. ياد گرفتنى است. بايد برويد ياد بگيريد. مسئله دارد كه كجا و چگونه بايد امر به معروف و نهى از منكر كرد؟ البته من عرض مىكنم قبلًا هم گفتهام در جامعه اسلامى، تكليف عامه مردم، امر به معروف و نهى از منكر با لسان است؛ با زبان. اگر كار به برخورد بكشد، آن ديگر تكليف مسئولين است. آنها بايد وارد شوند. اما امر به معروف و نهى از منكر زبانى، مهمتر است. عاملى كه جامعه را اصلاح مىكند، همين نهى از منكر زبانى است. به آن آدم بدكار، به آن آدم خلافكار، به آن آدمى كه اشاعه فحشا مىكند، به آن آدمى كه مىخواهد قبح گناه را از جامعه ببرد، مردم بايد بگويند. ده نفر، صد نفر، هزار نفر! افكار عمومى روى وجود و ذهن او بايد سنگينى كند. اين، شكنندهترين چيزهاست».
امان52-53 - حسن ملایی