هر موضوع مهمی که دارای آثار و ثمرات فراوانی باشد خود به خود دارای آفات و آسیبهایی از جانب افراد فرصتطلبی است که با سوء استفاده از آن درصدد جلب منافع مادی برای خود هستند. مباحث امامت و به تبع آن مهدویت هم که یکی از ارکان مهم تشیع به شمار میرود، به دلیل کارایی فراوانش از این قضیه جدا نیست و همیشه سودجویانی تلاش کردهاند تا از آن، به نفع خود بهرهبرداری کنند. این آسیب در دوران همه امامان معصوم بوده است اما در عصر حضرت مهدی علیهالسلام، به خاطر غیبت ایشان و عدم دسترسی مردم به این وجود نورانی و دفع شبهات و ادعاهای دروغین توسط امام، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. طبیعتاً عالمان دین و به ویژه کسانی که در حوزه مهدویت فعالیت میکنند، به تصریح احادیث موظفند که با شناساندن معیارها و بر ملاکردن دروغ و فریب چنین مدعیانی، جامعه اسلامی و شیعی را در مقابل چنین آفتهایی بیمه کنند.
چرا در میان مدعیان دروغین مختلف، بر روی پرونده احمد بصری متمرکز شدید؟
پایاننامه من درباره روایات سنی و شیعه مربوط به یمانی بود و همین امر موجب شد تا برخی دوستان درباره جریانی که در عراق از سوی فردی به نام احمد بصری مطرح شده و خود را یمانی و نشانه ظهور حضرت مهدی علیهالسلام معرفی کرده و مردم را به سوی خود دعوت میکند، با من صحبت کنند. علاوه بر این، جلسهای که با یکی از مبلغین این مدعی در مورد یمانی داشتم، سبب شد تا پرونده مستقلی را درباره این شخص باز کنم که حاصل کار پژوهشی آن، در قالب این کتاب منتشر شد.
سبک شما در ارائه مطالب این کتاب چیست؟
در بخش اول پژوهشی که مربوط به این جریان انحرافی است و این کتاب حاصل آن محسوب میشود، بنای ما، ارائه معیار شناخت حجت حق بوده و اینکه روایات ما دو عنصر علم و عصمت را از شرایط حتمی حجت الهی میدانند. بر این مبنا، اگر تنها یک مورد را اثبات کنیم که این شخص علم کافی نداشته و یا لغزشی را مرتکب شده است، به آسانی دروغبودن ادعایش ثابت میشود؛ چرا که معتقدیم حجت الهی، یک عالم دینی و یا فقیه نیست بلکه علم او علم الهی و از جانب خدا بوده و حتی یک گزاره غلط هم در سخنانش نیست.
احمد اسماعیل بصری مدعی است که تمام آنچه میگوید عین علم است و حتی یک اشتباه و خطا هم ندارد. او در کتابش به نام المتشابهات میگوید هیچکس حتی یک غلط هم نمیتواند در آن پیدا کند. ما برای اینکه اثبات کنیم او امام و حجت حق (که ادعایش را دارد) نیست، چند سوال (به ویژه از همین کتاب او) مطرح کردیم که عدم علم و دروغگویی او را اثبات میکند.
پاسخ احمد بصری و طرفداران او به پرسشهای شما چه بود؟
جالب اینجاست که نزدیک به یکسال است که ما این سوالات را با طرفداران او (در سایتهای متخلف) مطرح کردیم و همچنین، در صفحه اختصاصی احمد بصری که ادعای میکند «من هر روز آنها را خوانده و پاسخ میدهم» بیش از ده پرسش را مطرح کردیم اما تا کنون حتی یک برگه جواب نیز دریافت نکردهایم.
در مناظرهها هم وقتی این سوالها را در میان گذاشتهایم، یا گفتهاند که جوابی نداریم یا وقتی یکی از طرفداران خود آنها از یکی از افراد اصلی آنها پرسید که چرا جواب این سوالها را نمیدهید، پاسخ داد «ما برای پاسخ دادن استخاره زدیم ولی چون بد آمده، پس جواب نمیدهیم!».
شما در کتاب خود نوشتهاید که احمد بصری از ضعف مخاطبان خود بهره میبرد. این ضعفها چیست و او از چه روشی برای القای ادعای خود بهره میگیرد؟
متأسفانه در جامعه ما بر روی نشانههای ظهور توجه افراطی میشود و همین نکته دستمایه خوبی برای احمد بصری است تا خود را به عنوان یکی از نشانههای حتمی ظهور معرفی کند و باعث جلب توجه مردم شود. یکی دیگر از آسیبهایی که جامعه ما را تهدید میکند، توجه بیضابطه به مسئله خواب و رویاست و این درحالی است که به فرموده فقهای ما، خواب و رویا هیچ حجیتی (به ویژه درباره شناخت و اثبات حقانیت حجت الهی) ندارد؛ اما او با استفاده از همین ضعف، ادعا میکند که در اثبات حقانیت من همین بس که حضرت رسول به خواب شما میآید و مرا تأیید میکند و شما باید از من تبعیت کنید. من این مباحث را به طور مفصل در دفتر دوم این پژوهش انتقادی طرح کردهام که انشاالله در آینده نزدیک منتشر میشود.
گفتگو با محمد شهبازیان ـ دوماهنامه امان شماره 50