نشریات و مجلات چاپی

مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
نشریه امان فعالیت خود را از سال ... آغاز کرده است. هم‌اکنون 348 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

روایت بی‌نهایت

خدا گواه است که دخترت پنهانی به خاک می‌رود. هنوز روزی چند از مرگ تو نگذشته و نام تو از زبان‌ها نرفته، حق او را بردند و میراث او را خوردند. درد دلم را با تو در میان می‌گذارم و دل را به یاد تو خوش میدارم که درود خدا بر تو باد و سلام و رضوان خدا بر فاطمه».
فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها دختر پیامبر خدا و خدیجه کبری سلام الله علیها، همسر امام علی علیه السلام و یکی از پنج تن آل عباست. او تنها زن همراه پیامبر در روز مباهله با مسیحیان اهل نجران بود و امام دوم و سوم شیعیان از فرزندان او هستند.
فاطمه سلام الله علیها از زنان بلیغ عرب به شمار می‌رود و مشهور است که خاندان ابوطالب، خطبه معروف او راجع به فدک را به فرزندان خویش تعلیم می‌داده‌اند.
فاطمه سلام الله علیها دارای القاب متعددی است: زهرا، صدیقه، طاهره، راضیه، مرضیه، مبارکه، بتول و... که در این میان لقب زهرا شهرت بیشتری دارد و به معنای درخشنده و روشن است. همچنین، فاطمه سلام الله علیها دارای چند کنیه است که معروفترین آنها ام‌ابیها، ام‌الائمه، ام‌الحسن، ام‌الحسین و ام‌المحسن میباشد. او از تولد تا زمان هجرت به مدینه (سال ۱۳ بعثت) در مکه زندگی کرده است.
در منابع شیعه و اهل‌سنت، روایاتی درباره چگونگی انعقاد نطفه فاطمه سلام الله علیها وجود دارد که اشاره دارند، پیامبر به دستور خدا چهل شب از خدیجه، کناره گرفت و پس از ۴۰ روز عبادت و روزه‌داری و سپس با رفتن به معراج و خوردن از طعام یا میوه بهشتی، نزد خدیجه آمد و نور او در وجود خدیجه قرار گرفت.
مکان تولد فاطمه سلام الله علیها مکه و در خانه پیامبر بوده است. او در کودکی زیرنظر پدرش تعلیم و تربیت یافت. دوره کودکی او که با قوت گرفتن دعوت اسلام و ایجاد محدودیت‌های مشرکان بر مسلمانان همراه بود، دوره‌ای سخت به شمار می‌رفت. در این زمان، محاصره ناجوانمردانه اقتصادی و اجتماعی در دره خشک و سوزان شعب ابی‌طالب رخ داد که با گرسنگی و تشنگی و رنج بسیار همراه بود. مرگ عزیزان فاطمه نیز در این دوره بود: مادرش خدیجه و همچنین ابوطالب، عموی پیامبر و اصلی‌ترین حامی او، محسوب می‌شد. در همین دوره بود که به دلیل حمایت‌های فاطمه از پدر و دلجویی‌های مکرر از او، پیامبر به وی لقب «ام‌ابیها» داد.
هنگامی که مسلمانان از مکه به یثرب (مدینةالنبی) هجرت کردند، علی بن ابیطالب او را به مدینه آورد. نقل است که پیامبر در «قبا» مانده بود و داخل مدینه نمی‌شد و می‌فرمود داخل شهر نمی‌شوم تا اینکه پسر عمویم و دخترم بیایند.
فاطمه سلام الله علیها خواستگاران زیادی داشت و بسیاری از بزرگان و یاران پیامبر از جمله عمر، ابوبکر، عبدالرحمن بن عوف از او خواستگاری کردند که پیامبر نمی‌پذیرفت و در پاسخ آنان می‌گفت: فاطمه خردسال است و هنگامی که علی علیه السلام او را از پیامبر خواستگاری کرد، پذیرفت و به فاطمه فرمود: تو را به همسری اولین مسلمان درآوردم. همچنین، گروهی از مهاجران، فاطمه را خواستگاری کرده بودند که پیامبر به آنها فرموده بود: کار ازدواج دخترم با خداست نه دیگری، اگر او بخواهد و صلاح بداند، چنان خواهد کرد و من در انتظار قضای الهی هستم.
ازدواج فاطمه با علی علیهماالسلام
در سال دوم هجری در مدینه صورت گرفت. مهریه دختر پیغمبر ۴۰۰ درهم یا اندکی بیشتر و یا کمتر بود و امام علی علیه السلام یکی از وسایلش را فروخت و این پول را به دست آورد. سپس بهای آن را نزد پیغمبر برد. رسول خدا بی‌آنکه آن را بشمارد، اندکی از پول را به بلال داد و گفت: ‏با این پول برای دخترم بوی خوش بخر! سپس مانده را به ابوبکر داد و گفت:‏ با این پول آنچه را دخترم بدان نیازمند است، آماده ساز. عمار یاسر و چند تن از یاران دیگر برای تهیه وسایل زندگی با ابوبکر همراه شدند.
او در شب عروسی خود وقتی با تقاضای زنی مستمند روبه‌رو شد، پیراهن نوی خود را به او داد و خود، لباسی کهنه پوشید.
چند روزی که از عروسی گذشت، دوری فاطمه سلام الله علیها برای پیامبر دشوار می‌نمود، چرا که او سال‌ها در کنار پدر بوده و یاد خدیجه را برای او زنده نگه می‌داشت؛ از این رو پیامبر خواست تا عروس و داماد را در خانه خود جای دهد. به خاطر مشکلات تهیه یک خانه جدید و سکونت آنها در خانه پیامبر ، یکی از صحابه به نام حارثةبن نعمان یکی از خانه‌های خود را که به پیامبر نزدیک بود، در اختیار ایشان قرار داد.
حاصل ازدواج دختر پیامبر و علی علیه السلام، پنج فرزند بود؛ دو پسر به نام‌های حسن و حسین و دو دختر به نام زینب و ام‌کلثوم. همچنین، فرزند پسر دیگری را برای فاطمه سلام الله علیها به نام محسن ذکر کرده‌اند.
فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها زن معصوم در بین پیشوایان دین است. بنابراین رفتارهای او می‌تواند الگو قرار گیرد.
او در پوشاک و خوراک به حداقل قناعت می‌کرد و کارهای خانه را به عهده دیگری نمی‌گذاشت، از کشیدن آب تا روفتن خانه، دستاس کردن ذرت یا گندم، نگاه‌داری کودک، همه را خود به عهده می‌گرفت. گاه با یک دست دستاس می‌کرد و با دست دیگری طفلش را می‌خواباند.
در حدیثی از علی علیه السلام آمده است: «فاطمه محبوب‏‌ترین کس در دیده پدر خود بود. او در خانه من چندان با مشک آب کشید، که بند مشک در سینه وی جای گذاشت و چندان دستاس کرد که کف دست او پینه بست و چندان خانه را روفت که جامه‏‌اش رنگ خاک گرفت.
فاطمه سلام الله علیها در زندگی مشترک با علی علیه السلام کارهای داخل خانه و تهیه غذا و نان را به عهده گرفته بود و همسرش کارهای خارج از منزل و مشارکت در جهاد و تأمین ضروریات زندگی را به عهده داشت.
در روایات آمده که روزی پیامبر به خانه فاطمه و علی علیهماالسلام آمد و آنها را مورد محبت و ملاطفت بسیار قرار داد و از فاطمه سلام الله علیها پرسید: شوهرت را چگونه یافتی؟
او پاسخ داد: بهترین شوهر است... سپس آن دو را به یکدیگر سفارش کرد. علی علیه السلام فرمود: «به خدا سوگند از آن روز به بعد تا فاطمه زنده بود، کاری نکردم که او را به خشم آورد و بر هیچ کاری او را مجبور ننمودم و او نیز هیچگاه مرا به خشم نیاورده و در هیچ کاری نافرمانی مرا نکرد و به راستی هر وقت به او نظر می‌کردم، غم و اندوهم برطرف می‌شد».
پس از جنگ احد به فاطمه زهرا سلام الله علیها خبر میدهند که پدرش در جنگ آسیب دیده؛ سنگی به چهره او رسیده و چهره‏‌اش را خونین ساخته است. او با دست‌ه‏ای از زنان برمی‏‌خیزد؛ آب و خوردنی برمی‏‌دارند و به میدان نبرد می‌روند. زنان، مجروحان را آب می‌‏دهند و زخم‏‌های آنها را می‏‌بندند و فاطمه سلام الله علیها جراحت پدر را شستشو می‌دهد. خون بند نمی‏‌آید.
تکه‌ای از بوریا را می‌‏سوزاند و خاکستر آن را بر زخم می‏‌نهد تا جریان خون قطع شود. حمزه عموی پیامبر و بیش از ۷۰ تن از مسلمانان در این جنگ شهید شدند. پس از این واقعه، فاطمه سلام الله علیها هرچند روز، خود را به احد می‌رساند و بر مزار شهیدان می‏‌گریست و دعا می‌کرد.
حسن بصری، از بزرگان اهل سنت، می‌گوید: «در این امت، عابدتر از فاطمه نیامده است، آنقدر به نماز و عبادت ایستاد که پاهایش ورم کرد».
به گفته نویسندگان تفسیر نمونه بسیاری از علمای شیعه، مصداق کوثر در سوره کوثر را حضرت فاطمه سلام الله علیها دانسته‌اند. زیرا در این سوره سخن از کسانی است که پیامبر را بدون نسل و ذریه می‌دانستند. در حالی که نسل پیامبر از دخترش ادامه پیدا کرده و همان نسل است که امامت بر عهده او نهاده شده است.
در منابع مختلف اهل سنت، از پیامبر نقل شده است که به فاطمه سلام الله علیها فرمود: همانا خدا به خاطر خشم تو خشم می‌کند و به خاطر خشنودی تو خشنود می‌شود.
همچنین، منابع اهل سنت از پیامبر نقل کرده‌اند که خطاب به فاطمه سلام الله علیها فرمود: «ای فاطمه! آیا خشنود نمی‌شوی که سرور زنان جهان
و سرور زنان این امت و سرور زن‌های مؤمن باشی؟ تعبیر «سرور زنان جهان: سیدة نساء العالمین» توسط امام علی علیه السلام نیز برای حضرت زهرا در سخنانی که بر سر مزار وی به زبان آورده نیز به کار رفته است.
در برخی دیگر از منابع اهل سنت، روایت‌هایی با این مضمون نقل شده که پیامبر، مصداق‌های آیه تطهیر را بیان فرموده است: فاطمه، همسر و دو پسرش. همچنین نقل شده است که پیامبر به مدت شش ماه هنگام خروج برای نماز صبح، به در خانه فاطمه سلام الله علیها که می‌رسید، با صدای بلند می‌گفت: «ای اهل بیت! نماز! نماز! ای اهل‌بیت! خدا می‌خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند». از نظر شیعیان این آیه دلیلی قرآنی بر عصمت پنج تن ذکرشده، از همه زشتی‌ها است.
احادیث متعددی بر محدثه بودن حضرت فاطمه سلام الله علیها دلالت دارد. در برخی روایات، گزارش شده است که در آخرین روز زندگی رسول خدا، برخی از فرشتگان با او سخن گفتند. بر اساس این روایات، فاطمه سلام الله علیها با عزرائیل ــ که اجازه ورود به منزل پیامبر را داشت ــ هم‌سخن شد.
پس از فوت پیامبر، ابوبکر با به دست گرفتن قدرت، دستور تصرف میراث فاطمه سلام الله علیها را صادر کرد و چون او ادعا کرد که من دختر پیامبرم و مثل هر کسی که از پدر خویش ارث می‌برد، من نیز از پدرم ارث می‌برم، او گفت: «من از پیامبر شنیده‌ام که ما پیامبران ارث نمی‌گذاریم و آنچه از خود باقی می‌گذاریم صدقه است». فاطمه سلام الله علیها از شنیدن این جمله در بهت و شگفتی فرورفت که چطور پیامبر چنین سخنی گفته است و من که وارث اویم خبر ندارم یا علی علیه السلام که نزدیکتر از همه شما به او بوده است، از آن خبر ندارد!
این بود که فاطمه سلام الله علیها به شدت در مقابل ابوبکر ایستادگی کرد؛ به طوری که در مسجد پیامبر در بین اجتماع مهاجران و انصار به ایراد خطبه (فدکیه) پرداخت و با توجه به آیات قرآنی ارث، ابوبکر را محکوم کرد.
به تصریح علمای شیعه و برخی از علمای بزرگ اهل سنت، پیامبر در زمان حیات خود با نزول آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ»، فدک را به فاطمه سلام الله علیها داده بود.
پس از ناراحتی فاطمه سلام الله علیها عمر و ابوبکر برای جلب رضایت او به در خانه آمدند و اذن ورود خواستند اما به آنها اجازه ورود نداد. آنها نزد امام علی علیه السلام رفتند و از او کمک خواستند و ایشان آنها را به خانه برد اما فاطمه سلام الله علیها روی خود را به دیوار کرد و سلام آن دو را بی‌پاسخ گذاشت. ابوبکر سخنانی گفت و پس از آن فاطمه سلام الله علیها از آنها پرسید: آیا اگر حدیثی از پیامبر به شما بگویم آن را می‌پذیرید و بدان عمل می‌کنید؟ گفتند: بله. فرمود:
شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا شنیدید که رسول خدا می‌گفت خشنودی فاطمه خشنودی من است و خشم فاطمه خشم من است، پس هر کس فاطمه دخترم را دوست بدارد مرا دوست داشته است و هر کس فاطمه را خشنود کند مرا خشنود کرده است و هر کس فاطمه را خشمگین کند مرا خشمگین کرده است؟ گفتند: بله این را از رسول خدا شنیدیم. فاطمه سلام الله علیها گفت: پس همانا من خدا و فرشتگانش را گواه می‌گیرم که شما دو نفر مرا خشمگین کردید و خشنودم نکردید و از شما به پدرم شکایت خواهم کرد.
به گفته دکتر شهیدی «روشن است که اساس گفته او را نادیده گرفته، سخن را به میراث کشاندند. حالی که او آن خطبه را برای گرفتن چند اصله خرما و چند من گندم نخواند. خاندانی که از گلوی خود می‌برند و گرسنگان را سیر می‌کنند، برای شکم فرزندانشان اشک نمی‌ریزند. آنچه او می‌خواست زنده نگاه‌داشتن سنت بود و برپا بودن عدالت. می‌ترسید جاهلیت که زیر پوشش مساوات اسلام خفته است سربرآورد و مفاخرت‌های قبیله‌ای از نو زنده گردد. امروز بنیتیم پیش افتاد، فردا نوبت به بنیعدی برسد و از آن پس، به خاندان بنی‌امیه و ابوسفیان که تا نیرو داشتند با اسلام جنگیدند و چون راهی دیگر پیش پای خود ندیدند، به دل نه، که به زبان مسلمان شدند». به نظر می‎رسد علت این که حضرت علی علیه السلام پس از رسیدن به خلافت و قدرت، موضوع فدک را تعقیب نکرد، همین است که فدک، سمبل مبارزه و دادن قدرت به دست اهلش بوده و بعد از رسیدن قدرت به اهل آن، دیگر نیازی به مبارزه به این منظور نیست.
مرگ پدر، مظلوم شدن شوهر، از دست رفتن حق و بالاتر از همه، دگرگونی‌هایی که پس از رسول خدا ــ به فاصله‌ای اندک ــ در جامعه اسلامی پدید آمد، روح و سپس جسم دختر پیغمبر را سخت آزرده ساخت.
چنانکه تاریخ نشان می‌دهد، او پیش از مرگ پدرش بیماری نداشته است و بیماری وی پس از این حادثه‌ها آغاز شد. هنگامی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در بستر بیماری بود، عده‌ای از زنان به عیادت وی آمدند و از او پرسیدند: «دختر پیغمبر چگونه‌ای؟ با بیماری چه می‌کنی؟» وی در پاسخ به این پرسش به تفصیل سخن می‌گوید: «به خدا دنیای شما را دوست نمی‏‌دارم و از مردان شما بیزارم! درون و برونشان را آزمودم و از آنچه کردند ناخشنودم! ... خشم خدا را به خود خریدند و در آتش دوزخ جاویدند... وای بر آنان! چرا نگذاشتند حق در مرکز خود قرار یابد؟ و خلافت ‏بر پایه‏‌های نبوت استوار ماند؟... به خدا سوگند، اگر پای در میان می‏‌نهادند و علی را بر کاری که پیغمبر به عهده او نهاد می‏‌گذاردند، به آسانی ایشان را به راه راست می‏برد و حق هر یک را به او می‌سپرد، چنانکه کسی زیانی نبیند و هر کس میوه آنچه کشته است، بچیند. تشنگان عدالت از چشمه معدلت او سیراب و زبونان در پناه صولت او دلیر می‌گشتند. اگر چنین می‌کردند درهای رحمت از زمین و آسمان به روی آنان گشوده می‌شد اما نکردند و به زودی خدا به کیفر آنچه کردند آنان را عذاب خواهد فرمود... اکنون آماده باشید! که گرد بلا انگیخته شد و تیغ خشم خدا از نیام انتقام آهیخته. شما را نگذارد تا دمار از روزگارتان برآرد، آنگاه دریغ سودی ندارد. جمع شما را بپراکند و بیخ و بنتان را برکند. دریغا که دیده حقیقت بین ندارید. بر ما هم تاوانی نیست که داشتن حق را ناخوش می‏‌دارید».
منابع شیعیان و اهلسنت، اتفاق دارند که فاطمه سلام الله علیها در سال ۱۱ هجری قمری از دنیا رفت اما در مورد ماه و روز درگذشت وی اختلاف نظر است. مشهور، میان شیعیان این است که وی حدود ۳ ماه پس از پدرش زیسته است که با توجه به رحلت پیامبر در ۲۸ صفر، این تاریخ منطبق با ۳ جمادی الثانی است. علمای شیعه متفق هستند که پیکر دختر پیغمبر را شبانه به خاک سپردند. در تاریخ یعقوبی آمده است که «فاطمه شبانه دفن شد و هیچکس جز سلمان و ابوذر و به قولی عمار، در آن مراسم حاضر نبود».
هنگامی که فاطمه سلام الله علیها درگذشت، امیرالمؤمنین او را پنهان به خاک سپرد و آثار قبر او را از میان برد. سپس رو به مزار پیغمبر کرد و گفت: «ای پیغمبر خدا! از من و از دخترت که به دیدن تو آمده و در کنار تو زیر خاک خفته است، بر تو درود باد! خدا چنین خواست که او زودتر از دیگران به تو بپیوندد. پس از او شکیبایی من به پایان رسیده و خویشتنداری من از دست رفته اما آنچنان که در جدایی تو صبر پیشه کردم، در مرگ دخترت نیز جز صبر چارهای ندارم که شکیبایی بر مصیبت، سنت است.
ای پیغمبر خدا! تو بر روی سینه من جان دادی و تو را به دست خود در دل خاک سپردم!
قرآن خبر داده است که پایان زندگی همه بازگشت به سوی خداست. اکنون امانت به صاحبش رسید، زهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید. ای پیغمبر خدا! پس از او آسمان و زمین زشت می‌نماید و هیچگاه اندوه دلم نمی‌گشاید. چشمانم بیخواب است و دلم از سوز غم کباب، تا خدا مرا در جوار تو ساکن گرداند. مرگ زهرا ضربتی بود که دلم را خسته و غصه‌ام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی کشانید. شکایت خود را به خدا میبرم و دخترت را به تو می‌سپارم! خواهد گفت که امتت پس از تو با وی چه ستم‌ها کردند. آنچه خواهی از او بجو و هر چه خواهی به او بگو! تا سر دل بر تو گشاید و خونی که خورده است بیرون آید و خدا که بهترین داور است میان او و ستمکاران داوری نماید... اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود برای همیشه در کنار قبرت می‌ماندم و در این مصیبت بزرگ، چون فرزندمرده جوی اشک از دیدگانم می‌راندم.
خدا گواه است که دخترت پنهانی به خاک می‌رود. هنوز روزی چند از مرگ تو نگذشته و نام تو از زبان‌ها نرفته، حق او را بردند و میراث او را خوردند. درد دلم را با تو در میان می‌گذارم و دل را به یاد تو خوش میدارم که درود خدا بر تو باد و سلام و رضوان خدا بر فاطمه».

آخرین ویرایش
در 1394/9/16 10:54 توسط فاطمه کاظمی

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
02188998601
تهران، خیابان انقلاب، تقاطع قدس و ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366