این سوغاتی ریشه در یک نزاع تاریخی در فرهنگ غرب دارد؛ و آن نزاع علم و دین است، از وقتی که یافتههای چشمگیر و روز افزون دانشمندان در عصر جدید، با برخی معتقدات علمی تحریف شده کلیسا آشکارا در تعارض قرار گرفت، در این راستا، طرفداران ماتریالیسم علمی، در کنار پوزیتویستهای منطقی، کل دین را اساطیر و داستانهایی پوچ و بیفایده دانسته، یگانه بها را به علم دادند. آنها دین را محصول احساس انسانها دانسته و معتقد هستند که فقط ایمان تجربی مرجع معناداری است. چون زبان دین ناظر به موضوعات غیر تجربی میباشد، فاقد معنا و غیر قابل اعتنا میباشد.
این بحثها و نزاعها که در فرهنگ غرب رشد کرده بود، با ورود به فضای دانشگاههای ایران، نوعی حس حوزه ستیزی را در میان دانشگاهیان تولید نمود، البته باید دانست که این نسخه ساخته و پرداخته همان استعمارگران است که به دست جیره خورهای خود در ایران، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، پیچیده شده.این تباین و دوگانگی در بنیاد، همیشه عامل افتراقهای بسیار در کنش و منش حوزه و دانشگاه و برخاستگان از آن دو بوده و آن دو را در صحنه تعامل و بازسازی نظام اجتماعی خود، از همکاری و هماهنگی و کارآیی لازم بازداشته است.
استعمار با علم به این که وحدت حوزه و دانشگاه عامل مهمی بر سر راه اهداف شوم خود است، همواره در صدد بوده است که به این نزاع دامن زده و از نزدیکی این دو نهاد تأثیرگذار همیشه بیم داشته باشد. چرا که طعم شکست و ناکامی را آن گاه که حوزه و دانشگاه با هم متحد هستند چشیده است. در ادامه به برخی از دستاوردهای نزدیکی این دو نهاد اشاره شود.
دستاودهای وحدت حوزه و دانشگاه
1. انقلاب مشروطه
انقلاب مشروطه نقطه عطف مهمی در تاریخ معاصر ایران شمرده میشود، که محصول وحدت نخبههای حوزه با نخبگان دانشگاه است. اما متأسفانه با دسیسههای استعمار، این وحدت طولی نکشید و بعد از آن شاهد مصیبهای تلخی در تاریخ معاصر ایران بودهایم.
2. نهضت ملی شدن نفت
یکی دیگر از دستاوردهای وحدت حوزه و دانشگاه در نهضت ملی شدن نفت است؛ این نهضت که به رهبری آیت الله کاشانی به عنوان نماینده حوزه، و دکتر مصدق نماینده دانشگاه بود، توانست نفت را از دست استعمار که سالیان درازی آن را به غارت میبرد به ملت بازگرداند؛ ولی متأسفانه دخالتهای دوباره استعمار مانع از ادامه نهضت شد.
3. پیروزی انقلاب اسلامی ایران
بدون تردید انقلاب شکوهمند ایران به رهبری امام خمینی، محصول پیوند حوزه و دانشگاه بود. حوزویان و دانشگاهیان با همدلی و اتحاد توانستند با بسیج تودههای مردم و ارشاد آنها حکومت طاغوت را ریشه کن کرده و نظام مقدس انقلاب اسلامی را به پیروزی برسانند، در طول دوران جنگ نیز دانشگاهیان و طلاب حوزه، با اتحاد خود توانستند از این نهال تازه به خوبی نگهداری کنند. البته استعمار مثل گذشته دست به توطئه و اقداماتی برای ایجاد تفرقه میان این دو نهاد مهم و تأثیر گذار زد که با رهبری مدبرانه امام خمینی نتوانست به مقاصد شوم خود برسد ولی متأسفانه رگههایی از اختلاف را توانست همچنان در این میان جا بگذارد.
با مطالعه سطور بالا متوجه اهمیت دو نهاد حوزه و دانشگاه در طول تاریخ معاصر ایران شده و اذعان میکنید که هر وقت این دو نهاد مقدس با هم متحد بودهاند شاهد پیروزیهای بزرگی در تاریخ ایران بودهایم، و هر وقت این دو نهاد از هم فاصله گرفتهاند، جز شکست چیزی حاصل ما نشده است.
رهبران نهضت وحدت حوزه و دانشگاه با علم به این توانمندی و پتانسیل، نزدیکی این دو نهاد، تمام تلاش خود را جهت تحقق این آرمان بزرگ انجام دادهاند. شهید آیتالله دکتر محمد مفتح یکی از این روشنفکرانی است که نقش مهمی در نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی ایفا نمود. ایشان، همچنین گامهای مؤثری در راه ایجاد وحدت بین حوزه و دانشگاه و دو قشر روحانی و دانشگاهی برداشت. تلاشهایی که تأثیر بزرگی در اتحاد وحدت حوزه و دانشگاه داشت، تلاشهایی که برای استعمار و ایادی آنها گران آمد، و سرانجام خون این عالم مجاهد روی سنگ فرشهای دانشگاه تهران ریخته شد تا نهال وحدت حوزه و دانشگاه رشد کند.
اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه به اندازهای است که اگر نخبگان و عالمان حوزوی و دانشگاهی یک جامعه که در رأس هرم اجتماع قرار دارند، با یکدیگر دچار تضاد و تعارض شوند، این مشکل در روح و روان جامعه تأثیر منفی گذاشته و جامعه را دچار یک تعارض روانی میکند. دقیقاً مثل این که فردی دچار مشکل روانی شود، زیرا نخبگان جزو مهمترین و تأثیرگذارترین افراد جامعه هستند واز نظر روانشناسی اجتماعی وحدت، همکاری و انسجامشان جامعه را سالم نگه میدارد. از سویی دیگر همان طورکه اشاره شد تاریخ نشان داده است که از نظر اجتماعی و سیاسی، جدایی این دو موجب آسیب پذیری ملت و نزدیک شدن آنها موجب شکوفایی و ایجاد تحولات بزرگ میگردد.
جایگاه حوزه و دانشگاه در زمینهسازی ظهور
با توجه به اهمیت پیوند این دو کانون تأثیرگذار در طول تاریخ و نیز نظر به اهمیت دورهای از زمان که در آن به سر میبریم، همچنین با توجه به ضرورت بستر سازی برای ظهور امام زمان(عج) به عنوان جامعه زمینه ساز و منتظر، پیوند و اتحاد این دو نهاد میتواند گام مهمی در زمینه سازی ظهور تلقی شود. دانشگاهیان و حوزویان به عنوان فرهیختگان جامعه، با خود سازی و نزدیکی بیشتر، با توجیه کردن افراد جامعه و تشکیل جنبش انتظار، همان طور که انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساندند، میتوانند زمینه ساز تحقق مدینه فاضله مهدوی شوند.
حوزه و دانشگاه اتاق فرمان نهادهای علمی کشور هستند و میتوان با مدیریت مناسب و هدفمند از این پتانسیل قوی نهایت استفاده را نمود. حوزویان و دانشگاهیان به عنوان متفکران جامعه با روشنگری و هدایت مردم میتوانند با ایجاد نهضت همگانی انتظار و آمادگی تودهها، جامعه منتظر را محقق نمایند و با مطالبه از دولت زمینههای عملی دولت زمینه ساز و جامعه منتظر حقیقی را جامه عمل بپوشانند. و زمینه ساز تشکیل حکومت حضرت مهدی موعود(عج) باشند.
با وحدت این دو نهاد مهم و تأثیرگذار میتوان با تفکر و اندیشه از انقلاب اسلامی پاسداری کرد و با برنامه ریزی درست و منسجم آن را به دست امام مهدی(عج) رساند، و این امر جز با وحدت و همدلی آنها امکان پذیر نخواهد بود.
* . کارشناس ارشد فلسفه.
. شهید دکتر محمد مفتح در روز 27 آذر 1358 در حیاط دانشکده الهیات دانشگاه تهران، با شلیک چند گلوله توسط منافقین کوردل که از وحدت حوزه و دانشگاه هراس داشتند، به درجه رفیع شهادت نائل شد. این روز به پاس تلاشهای آن بزرگوار روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شده است.
سید محمد موسوی ـ دوماهنامه امان 26