من به گرد کعبه میگردم به یاد روی تو
گرچه بر محرم بود بوییدن گلها، حرام
زندهام من ای گل زهرا زفیض بوی تو
اشکها از هجر تو نم نم چو زمزم شدن روان
کی رسد این تشنگان را قطرهای از جوی تو
حج که از فرایض بزرگ اسلام و اعظم شعائر دین و ارزشمندترین اعمال برای قرب به خداست، رکن وثیق و حبل متینی است که میراث فرشتگان و پیامبران و شجره طوبای ابراهیم علیه السلام در طور سینای مکه است و فرزند برومندش اسماعیل علیه السلام نیز عهدهدار وظیفهای میشود تا همگان به این میقات آیند و در جای جای آن حرم و حریم پاک و کانون نور، با پیوند با روح آن، یعنی «ولایت»، ضمن پذیرفته شدن اعمال، و نائل شدن به کمال، جان تشنه را سیراب، و رخسار خسته را طراوت بخشند.
حج با وجود یک عبادت بودن، جامع چندین عبادت است و هیچ عمل و عبادتی همپایه او نیست و بهایی جز رضوان و بهشت جاوید ندارد. با این حال، اگر شخصی همه عمرش را در بجا آوردن آن سپری کند، ولی به روح آن آگاه نباشد، حج او فاقد ارزش و اعتبار است.
اصولاً ارکان و احکام دین، دارای شرایطی است که رعایت آنها سبب صحت آنها میشود. حج نیز چنین است. انسان برای صحیح بودن حج خود باید شرایط آن را رعایت کند، ولی نسبت به روح آن، یعنی معرفت امام، همواره باید ملتزم بود.
بنابراین، حج بدون «ولایت»، طواف بدون «امامت»، حضور در عرفات بدون «معرفت»، قربانی در منی بدون فداکاری در راه «ولیّ زمان»، رمی جمره بدون دور کردن صفات رذیله مخالف با راه «امام عصر»، سعی بین صفا و مروه بدون سعی در صراط صفا و مروت، بیکوشش در شناخت بهتر و اطاعت امام، بیحاصل است و سودی ندارد.
سادهترین عمل در حرم امن الهی، نظر به کعبه است که آن نیز ثواب دارد، اما بر اساس اینکه کلمه توحید، به شرط ولایت، حصن امن و دژ نجات است، نگاه هماهنگ با ولایت و عارفانه به کعبه نیز مایه بخشش گناه و پایه نیل به مقامات است. امام صادق علیه السلام میفرماید: «من نظر الی الکعبه بمعرفه فعرف من حقنا و حرمتنا مثل الذی عرف من حقها و حرمتها غفرالله ذنوبه و کفاه هَمّ الدنیا و الآخره؛ هر کس با معرفت و شناخت به کعبه بنگرد و حق و حرمت ما را مثل همان که از حق و حرمت کعبه میشناسد، بشناسد؛ خداوند گناهانش را میآمرزد و او را از اندوه دنیا و آخرت کفایت میکند».
از این رهگذر، معنای حدیثی که درباره محبوبیت سرزمین مکه و همه آن چه در فضای آن، اعم از خاک و سنگ و درخت و کوه و آب است، روشن خواهد شد؛ یعنی منطقه حرم که ادراک حق و حرمت آن آمیخته به شناخت حق ولایت و امتثال آثار ولاء است، محبوبترین چیزها خواهد بود و چیزی همتای محبوبیت آن نیست.
دل، بیتو، تمنا نکند کوی منی را
زیرا که صفایی نبود بیتو، صفا را
باز آی که تا فرش کنم دیده به راهت
حیف است که بر خاک نهی، آن کف پا را
به عبارت دیگر، کعبه و حرمت آن، زمزم و شرافت آن، صفا و مروه و صفای آن، قربانگاه و تقوای قربانیاش، رمی جمرات و طرد شیطاناش، عرفات و نیایش خالصانهاش، سرزمین حرم با همه برکاتاش، در پرتو ولایت و امامت رسول خدا و اهلبیت علیهم السلام است. اگر کعبه به همه شرافتها مزین است، روح عمل و مناسک آن، ولایت و امامت و شناخت امام و خضوع در برابر اوست. از این رو، آن گاه که فضائل امیرمؤمنان امام علی علیه السلام مطرح شد و عدهای خود را برتر پنداشتند، خداوند در بیان برتری آن حضرت به عنوان برجستهترین مصداق اهل ایمان و جهاد فرمود: «أَجَعَلْتُمْ سِقَایه الْحَاجِّ وَعِمَارَه الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ یسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ ؛آیا سیراب کردن حاجیان و آباد کردن مسجد الحرام را همانند کسی پنداشتهاید که به خدا و روز واپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد میکند؟ (نه، این دو) نزد خدا یکسان نیستند».
بنابراین، روح آهنگ و قصد خانهای که به سوی آن ره میسپاری، «ولایت» است و میان آن دو، پیوندی عمیق است و زائر، در تمام نقاط این حرم، خصوصاً کعبه و تمام لحظههای بجای آوردن مناسک آن، شمیم دل نواز و جان فزای عطر امامت و ولایت را با جان احساس میکند.
بارزترین جلوه این پیوند در «حجه الوداع» تجلی کرد. از این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مأموریت یافت تا مناسک حج و خلافت و ولایت و امامت بلافصل خود را در آخرین سفر حج، به سمع و نظر جهانیان برساند، در مییابیم که این دو (حج و ولایت)، پیوندی ناگسستنی دارند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله به آخرین حج میرود و همان طوری که درباره نماز فرموده بود: «همانطور که نماز میگزارم، نماز بخوانید» در این حج نیز میفرماید: «خذوا عنی مناسککم». منتها در ابلاغ پیام مهمتر، از توطئه مخالفان و دشمنان و سرپیچی آنان بیم و هراس دارد که پیک وحی از سوی خداوند متعال میفرماید: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ؛ اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر ابلاغ نکنی، رسالت او را انجام ندادهاى! خداوند تو را از (خطرات احتمالیى) مردم، نگاه میدارد».
پیامبر نیز هنگام بازگشت از حج در سرزمین «غدیرخم» حاجیان را جمع کرد و امیرمؤمنان را به عنوان ولی و خلیفه بلافصل خود معرفی کرد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». آن گاه امین وحی الهی نازل شد و این آیه را بر پیامبر خواند: «الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا؛ امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم».
اکنون، سرّ این که چرا به هنگام طواف، باید بین خانه و مقام بود؟ و چرا نماز طواف را باید پشت مقام ابراهیم علیه السلام خواند؟ روشن میشود؛ زیرا این رموز، به ما میآموزد، طوافی با ارزش است که مابین توحید و امامت باشد. نیز نباید جلوتر از مقام ایستاد چون، سبقت بر امام، ما را به وادی حیرت و ضلالت میکشاند. همان طوری که به ما دستور دادهاند، برای نماز، جلوی قبر مطهر امام نایستیم.
* . کارشناس مباحث مهدویت.
. نغمههای ولایت، سید رضا مؤید، ص271.
. امام صادق علیه السلام: «لیس شئ افضل من الحج الا الصلاة و فی الحج هنا صلاة». وسائل الشیعة، ج8، ص77.
. جواهر الکلام، ج17، ص214.
. علل الشرایع، کتاب الحج، ص399؛ کتاب من لایحضره الفقیه، ج1، ص159.
. سوره حج/27.
. امام صادق علیه السلام: «بنی الاسلام علی خمس: علی الصلاة و الزکاة و الصوم و الحج والولایة و لم یناد بشیء کما نودی بالولایة». کافی، ج2، ص21، لذا امام رضا علیه السلام میفرماید: «تمامیت حج به وسیله امام است». کافی، ج1، ص 256.
. جواهر الکلام، ج17، ص214.
. امام صادق علیه السلام: «... ما یعدله شیء...» وسائل الشیعة، ج8، ص78.
. مستدرک الوسائل، ج8، باب 24.
. امام صادق علیه السلام: « اما لو ان رجلا قام لیله و صام نهاره و تصدق بجمیع ماله و حج جمیع دهره و لم یعترف ولایة ولی الله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته الیه ما کان له علی الله جل و عز فی ثوابه و لا کان من اهل الایمان». کافی، ج2، ص23.
. امام باقر علیه السلام: «بنی الاسلام علی خمس... فجعل فی اربع منها رخصة و لم یجعل فی الولایة رخصة... و من لم یکن عنده مال فلیس علیه حج و من کان مریضاً، صلی قاعداً و افطر شهر رمضان. و الولایة صحیحاً کان او مریضاً، او ذا مال او لامال له فهی لازمة». الخصال، باب پنج گانه، ح21. در حقیقت، همان طوری که امام صادق علیه السلام فرمودند، آغاز و انجام حج و سایر عبادات، معرفت به ولایت است: «... فاتحة ذلک کله معرفتنا و خاتمته معرفتنا». بحارالانوار، ج27، ص202.
. «النظر الی الکعبة العبادة». وسائل الشیعة، ج9، ص364.
. بحارالانوار، ج3، ص7.
. وسائل الشیعة، ج9، ص364.
. همان، ج9، ص349.
. صهبای حج، آیت الله جوادی آملی، ص241.
. سوره توبه/19.
. عوالی اللئالی، ج1، ص197.
. همان، ص215.
. سوره مائده/67.
. ر.ک: الغدیر، ج1، ص9 به بعد.
. سوره مائده/3.
محمد رضا فوادیان ـ دوماهنامه امان 26