نشریات و مجلات چاپی

مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
نشریه امان فعالیت خود را از سال ... آغاز کرده است. هم‌اکنون 348 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

هالیوود و امپریالیسم فرهنگی

بی‌تردید یکی از قدرتمندترین ابزار، جهت امپریالیسم فرهنگی توسط غرب، رسانه‌های آمریکایی با محوریت صنعت فیلم‌سازی هالیوود می‌باشد. این موضوعی پذیرفته شده است که جهان بینی آمریکایی پیش از آن‌که از هر طریق دیگری مطرح شود، از طریق هالیوود منتشر می‌شود. امروزه نظریات و تزهای آن دسته از اندیشمندان غربی که تابع سیاست‌های دولت خود هستند، پس از بیان شدن توسط آنان، توسط رسانه و به ویژه هالیوود به جهان القا می‌شود و آن را به عنوان ایدئولوژی برتر مطرح می‌کنند.
زندگی دنیای امروز به شدت، سنگینی سایه رسانه‌های جهانی را در خود احساس می‌کند. انحصارات رسانه‌ای، تمامی روابط و مناسبات بشری، چه در دوران جنگ و چه در دوران صلح را متأثر از خود ساخته است. به یقین حوزه‌های فرهنگی و تعاملات سیاسی ـ اجتماعی جوامع بشری، بیش از دیگر حوزه‌ها تحت چنبره امواج الکترونیکی و سایبرنتیک قرار دارند.
در واقع امروزه رسانه‌های نظام سلطه جهانی مهم‌ترین محمل تحمیل سلطه فرهنگ لیبرالیستی و مهم‌ترین ابزار تهدیدات نرم فرهنگی هستند که امنیت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشورهای مختلف را نشانه رفته‌اند. این پدیده که همان امپریالیسم فرهنگی است، چنین توصیف گردیده است:
«منظور ما از امپریالیسم فرهنگی، ظریف‌ترین نوع سیاست امپریالیستی است. هدف آن تصرف ارضی یا کنترل حیات اقتصادی نیست. امپریالیسم فرهنگی تلاش دارد تا در ذهن انسان به عنوان ابزاری برای تغییر روابط قدرت میان دو یا چند دولت، غلبه نماید و آن را کنترل کند. اگر بتوان تصور کرد که فرهنگ یا به طور خاص، ایدئولوژی سیاسی کشوری (همانند واحدهای غربی) با همه اهداف انضمامی امپریالیستی خود ذهن شهروندان برخی دیگر کشورها (همانند واحد‌های جهان اسلام) را تسخیر نماید، در این شرایط، جهان غرب خواهد توانست به موفقیت کامل‌تری برسد و بیش از هر فاتح نظامی یا ارباب اقتصادی، زمینه با ثباتی برای تفوق خود ایجاد کند. نقش امپریالیسم فرهنگی در دوران نوین، مکمل سایر روش‌هاست».
بی‌تردید یکی از قدرتمندترین ابزار، جهت امپریالیسم فرهنگی توسط غرب، رسانه‌های آمریکایی با محوریت صنعت فیلم‌سازی هالیوود می‌باشد. این موضوعی پذیرفته شده است که جهان بینی آمریکایی پیش از آن‌که از هر طریق دیگری مطرح شود، از طریق هالیوود منتشر می‌شود. امروزه نظریات و تزهای آن دسته از اندیشمندان غربی که تابع سیاست‌های دولت خود هستند، پس از بیان شدن توسط آنان، توسط رسانه و به ویژه هالیوود به جهان القا می‌شود و آن را به عنوان ایدئولوژی برتر مطرح می‌کنند.
اگر به تعبیر «پروفسور نوام چامسکی» نخستین کارکرد شرکت‌های بزرگ روابط عمومی، تبلیغات، سینما و تلویزیون، کنترل افکار است،‌ پس باید در پس هر سکانس، تصویر و سخنی یک تز و ایدئولوژی نهفته باشد. چامسکی این تله رسانه‌های غربی را چنین توضیح می‌دهد: «در پس ظاهر بی‌طرفانه شرح مسائل اجتماعی ـ از طریق گزارش‌های تلویزیونی، تحلیل‌های سیاسی یا اخبار رادیو ـ پیش فرض‌ها و اصول ایدئولوژیکی‌ای نهفته ‌است که وقتی آنها را افشا می‌کنیم، فرو می‌ریزند».
از اواخر دهه نود میلادی، رشد سریع تولیدات آخرالزمانی از سوی اربابان صهیونیستی و رسانه‌های غربی، به ویژه هالیوود، اراده جدی اربابان دنیای جدید را برای آفرینش مدلی از آینده آشکار کرد.
بی‌شک، ظهور انقلاب اسلامی ایران، فرو پاشی شوروی، زوال قدرت آمریکا و رویکرد نوع بشر به معنویت و معنا و نگرانی‌هایی که بشر امروز بدان دچار آمده است، دلایل اساسی این تولیدهای رسانه‌ای برای دستگاه رؤیاسازی غرب (هالیوود) بود.
در الهیات دینی، آخرالزمان را به سه مرحله تقسیم می‌کنند:
ـ برهه اول، دوره پیش از ظهور منجی و دوره فتنه‌ها و آشوب‌هاست.
ـ برهه دوم، عصر ظهور منجی و دوره نبرد خیر و شر است.
ـ برهه سوم، دوران پس از پیروزی حق بر باطل و عصر آرامش است.
هالیوود با استفاده از قدرت تصویرگری خود، آغاز به بهره برداری سیاسی و دینی (اما قدم به قدم و آرام) از این سوژه ناب نموده و مؤلفه‌های مورد نظر خود را در فیلم‌های مختلف به کار برده است. از جمله مؤلفه‌های به‌کار برده شده در فیلم‌های آخر‌الزمانی از این امور می‌توان نام برد:
1. نزدیک شدن به پایان دوران
تلاش رسانه‌های غربی در این است که قرار گرفتن در عصر پایانی زمین و پایان دوران را به مخاطبان خود القا کنند تا مخاطبان بیش از پیش به دنبال منجی و نجات بخش پایانی گشته و خود را نجات دهند. این مطلب در سال‌های اخیر به طور جدی با فیلم‌هایی مانند «بابل پس از میلاد»، «2012»، مستند «پیشگویی‌های نوستراداموس 2012» و... به نمایش درآمد. این پیام، مقدمه‌ای جهت معرفی منجی مورد قبول هالیوود به جهانیان در پایان دوران است.
2. پر رنگ کردن نقش دولت آمریکا در نجات از مشکلات
از زمانی که استعمار جدید با رهبری آمریکا در دنیا شکل گرفت، سردمداران این کشور خود را ارباب و نجات بخش دنیا معرفی نموده‌اند. جان آدامز (جانشین جورج واشنگتن) در سال 1765 چنین می‌نویسد: «من همیشه تأسیس آمریکا را خواست خداوند برای رهایی بشریت از بندگی و بردگی دانسته‌ام».
همچنین «نیکسون» دیگر رییس جمهور دولت آمریکا ادعا می‌کند: «خدا با ملت آمریکاست. خواست خداوند این است که آمریکا رهبری دنیا را به‌دست بگیرد».
امروزه کلیساهای انجیلی در آمریکا، گسترش الهیات پروتستانی خود را در قالب تکیه بر دولت آمریکا دیده و جهت تفوق این آیین در منطقه خاورمیانه به رؤسای جمهور آمریکا متوسل شده و جسورانه آنها را منتخب خدا می‌دانند: «در چنین دوره سرنوشت‌ سازی که شیطان به آمریکا ضربه زده، پیروان کلیسای انجیلی معتقدند که جورج بوش منتخب خداست و در این حکمتی نهفته است».
از این رو هالیوود در فیلم‌های متعددی همچون، «آرماگدون»، «امگاکد»، «مگیدو 2»، «پیشگویی‌‌های مردی که فردا را دید» و «2012» مغز متفکر و نجات بخش را رییس جمهور و دولت آمریکا دانسته و ابرمردهای دوران، به صورت یک چهره آمریکایی مانند «آرنولد شوارتزنگر» معرفی می‌شوند. به گونه‌ای که آرنولد خود را هم‌تراز با ابرمرد نیچه دانسته و می‌گوید: «فکر می‌کنم پس از نیچه، من تنها کسی هستم که آوازه‌اش در کو‌ه‌های آلپ پیچیده است و من همان ابر انسانی هستم که نیچه از آن سخن رانده است.»
3. دشمن تراشی و دشمن بودن مسلمانان
دولت آمریکا ضعف‌های اقتصادی و انگیزه جنگ افروزی‌های خود را در پس چهره دشمنی ترسناک و تروریست پنهان می‌کند، و در میان ملت خود این احساس کاذب را پدید می‌آورد که هر لحظه از طرف دشمنان ملت، مورد هجوم قرار می‌گیرند.
این تفکر و نظریه با توجه به مراحل ذکر شده از دوران آخرالزمان، با شگردی خاص در هالیوود به تصویر کشیده شده است. در قدم نخست، هالیوود پس از ترسیم مثلثی که رؤوس آن (منجی، کشور خیر و مورد هجوم و نیروهای شر) می‌باشد، در قالب تصاویر القا می‌کند که شما (ملت) توسط عوامل فضایی و یا طبیعی (سیل، آتش فشان، زلزله و...) مورد هجوم قرار گرفته‌اید و در طی سکانس‌های مختلف، افرادی که توسط دولت آمریکا انتخاب شده و مشخصاً آمریکایی هستند، دنیا را از این خطر و شرور نجات می‌دهند.
در گام بعدی این دشمن و عوامل شر مصداق عینی‌تر و انسانی پیدا می‌کند که این افراد کسی جز چهره اسلامی و مسلمانان نیستند.




این القای تفکر در صدها فیلم و سریال هالیوودی خود را نشان داده است؛ از آن جمله می‌توان به فیلم‌های «مجموعه دروغ‌ها»، «u 93»، «24» و... اشاره نمود.
نکته آخر آن‌که لازم است نهادهای فرهنگی مرتبط به امور رسانه‌ای با دادن تحلیل درست و به موقع و آگاهی بخشی سریع به جامعه، تأثیرات ناخودآگاه این کارخانه فیلم سازی را از بین برده و تفکر پس پرده‌ای فیلم‌ها را برملا سازند.


* . فارغ التحصیل مرکز تخصصی مهدویت.
. هانس مورگنتا، سیاست میان ملت‌ها، ص114، به نقل از رویارویی غرب معاصر با جهان اسلام، ابراهیم متقی ص37.
. محمد مهدی سمتی، عصر سی ان ان و هالیوود، ص29.
. دنیس رابرت، نگاهی انتقادی به سیاست آمریکا (گفتگو با نوام جامسکی)، ص8.
. محمد حسنی، فرهنگ و رسانه‌های نوین. ص112.
. پروفسور روژه گارودی، آمریکا ستیزی چرا؟، ص13.
. همان. ص14.
. ابراهیم متقی، رویارویی غرب معاصر با جهان اسلام، ص89.
. محمد حسنی، فرهنگ و رسانه‌های نوین. ص127.
آخرین ویرایش
در 1394/8/23 18:12 توسط فاطمه کاظمی

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
02188998601
تهران، خیابان انقلاب، تقاطع قدس و ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366