نشریات و مجلات چاپی

مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
نشریه امان فعالیت خود را از سال ... آغاز کرده است. هم‌اکنون 348 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

امیرکبیر و قاطعیت در مبارزه با انحرافات

اگر امیرکبیر توانست خدمات شایانی را در طول مدت سه سال و نیم صدارتش انجام دهد ـ که امروز این خدمات، جزء افتخارات وی شمرده می‌شود ـ همگی در پی ایجاد فضای امنی بود که از برخورد او با شورش‌ها و فتنه‌هایی حاصل شد که هم امنیت و نظم جامعه را در معرض خطر قرار داده بود و هم اعتقادات و باورهای عمومی جامعه دینی را.
طی قرون اخیر، استکبار جهانی کوشیده است که سیطره و استیلای شیطانی خود را از راه‌های مختلف، به خصوص، رسوخ در آداب و سنن و عقاید ملل مختلف و مسخ فرهنگی آنان اعمال نموده و گسترش دهد. به‌ویژه در کشورهای اسلامی، به علت بنیان عقیدتی و مذهبی قوی و مستحکم این جوامع، استعمارگران، قادر به نفوذ با شیوه‌های معمولی خود، نظیر اعزام گروه‌های تبشیری نبودند و موفقیت‌های چشم‌گیری در این زمینه کسب نکردند. به همین جهت، تلاش استعمار، بیشتر متمرکز آن گردید که عقاید و سنن و نهادهای اسلامی را از هویت و محتوا تهی نموده و مفاهیمی را که در راستای منافع خود است، جایگزین آن نماید و تحت پوشش به ظاهر اسلامی، به اهداف و مقاصد شوم خود دست یابد.
اندیشه «مهدویت» و مسأله «انتظار» نیز که در میان شیعیان، دارای پویایی و بالندگی ویژه‌ای است و جوامع شیعی به واسطه این اندیشه، استکبار ستیز و سلطه ناپذیر می‌باشند، از این دستبرد و تحریف استثمار طلبان، مصون نمانده و چه بسیار فتنه‌ها که طی دو قرن اخیر، تحت نام مقدس مهدی موعود(عج) قوام و شیرازه وحدت و یکپارچگی امت اسلامی را از هم گسیخته است.
غائله «صوفی اسلام» در افغانستان، پیدایش «فرقه قادیانیه» در هندوستان، شورش «خواجه یوسف کاشغری» در میان ترکمن‌ها، فتنه «شیخی گری» در ایران و عراق و « بابیگری و بهائیگری» و... از نتایج نامیمون این استراتژی شیطانی استکبار جهانی است. در مقابل این جریان فتنه‌انگیز استکبار، مجاهدان به مبارزه با دسیسه‌هایی که به رنگ مذهب و دین هستند بر‌آمدند و مجاهدتها و رشادت‌هایی از خود به منصه ظهور گذاشتند تا جامعه دینی را از خدنگ خدعه‌گران، مصون بدارند و در این راه تا سر حد جان مایه گذاشتند. این مجاهدان، تنها از میان عالمان دینی نبودند بلکه از میان مردان سیاست نیز کسانی چون «مرحوم محمد تقی برغانی» معروف به شهید ثالث، «سعید العلماء مازندرانی» و «میرزا تقی خان فراهانی» معروف به امیرکبیر، قدم در عرصه دفاع از باورهای دینی امت اسلامی گذاردند.
امیرکبیر و مبارزه با انحرافات
زمانی که امیرکبیر به صدارت رسید، بیش از چند سالی از اعلام موجودیت فرقه ضاله بابیه نمی‌گذشت. بنیانگذار این فرقه جاسوسی و استعماری، «سید علی محمد شیرازی» بود که تحت حمایت کامل جاسوس‌خانه‌های روسیه و انگلستان در ایران و به یاری پیروان خود فروخته‌ای نظیر «ملا علی ترشیزی» و «ملا حسین بشرویه» زخم چرکینی بر پیکر جامعه اسلامی ایجاد کرد که عفونت ناشی از آن، سال‌هاست که ملت مسلمان ایران را متألم نموده است.
علی محمد شیرازی، نخست خود را «باب»‌یا واسطه امام زمان(عج) و «ذات حروف سبعه» خواند اما در سال‌های آخر زندگیش عنوان «نقطه أولی» و «مظهر الاهی» را مطرح کرد و گفت: «من همان قائم موعود و مهدی منتظر و امام ثانی‌عشر هستم».
وی فردی صوفی منش بود که از تلفیق برخی عقاید مذهب تشیع و امور عرفانی با فلسفه یونان، معجونی مضحک ساخت و به‌عنوان «دین» جدید عرضه نمود. باب و طرفدارانش مدعی بودند که این دین جدید را بایستی در سراسر عالم ترویج نمود. او در مطالبی که به پیروان خود، تحت عنوان وحی، القاء می‌نمود کشتن مخالفان و از میان برداشتن هر آن کس که این مکتب و آئین جدید را نمی‌پذیرفت، مطرح می‌کرد؛ لذا پیروان وی، دست به شورش زده و در صدد تسخیر و تصرف شهرها برآمدند.
وقتی که میرزا تقی‌خان امیر‌کبیر، زمام امور کشور را به‌دست گرفت، در کنار سایر کارشکنی‌های استعمارگران در سراسر کشور، بابی‌ها نیز با الهام از القائات باب و حمایت‌های سفارتخانه‌ها در چند نقطه ایران آشوب به راه انداختند. خراسان، مازندران، زنجان، تبریز، شیراز، اصفهان، یزد، تهران و بسیاری از روستا‌ها و شهرها صحنه فتنه و آشوب بابی‌ها بود.
با آنکه سیاست امیرکبیر در مورد اقلیت‌های مذهبی، سیاست نرمش و انعطاف پذیری بود، اما در خصوص حزب جاسوسی بابیه، هیچ انعطافی نشان نداد و اعتقاد داشت که آنها باید ریشه کن شوند؛ زیرا به درستی درک کرده بود که اصل و نسب و ایده و عمل آنها از استعمار و در مسیر منافع استعمارگران و علیه اسلام و مسلمین است.
امیر ابتدا تصور می‌کرد که بهتر است با معرفی کامل باب، او را رسوا کند و از این راه، آتش فتنه و فساد او را خاموش نماید ولی در جریان کار به این حقیقت تلخ پی برد که دست‌های مرموز حامی او خیلی قوی‌تر از آن است که با تبلیغات و حرف حساب بشود او را از میدان به در کرد و معتقد شد که تا باب زنده است، هر روز شورشی از گوشه‌ای بروز خواهد کرد و عده‌ای را گمراه خواهد نمود و لذا علی رغم فشار و مخالفت خارجی‌ها، تصمیم گرفت باب را از میان بردارد.
امیرکبیر توانست حکم قتل باب را از علما بگیرد و در روزهای پایانی شعبان 1266 در شهر تبریز و مقابل ارک دولتی، او را اعدام کند. با این اقدام شورش‌های مختلف بابی‌ها را با نهایت جدیت و شدت عمل، سرکوب نمود و فتنه جویان را مجازات کرد.
انگیزه امیر در سرکوب این فتنه، انگیزه‌ای مقدس بود؛ از سویی به عنوان یک مسلمان متدین ـ که برای احکام و آرای شریعت اسلام، احترام خاصی قائل بود ـ نمی‌توانست از تحریف و آلودگی آن به دست مشتی بیگانه پرست مزدور و شیاد، چشم بپوشد و سکوت نماید و از سوی دیگر، امنیت مردم محروم و نظم و استقلال و تمامیت ارضی کشور را در معرض خطر می‌دید و برای آنکه زمینه‌ای آرام و مساعد جهت اجرای اهداف اصلاح طلبانه خود و ترقی کشور فراهم آورد، ناگزیر از آن بود که فتنه را قبل از آنکه هرچه سریعتر رشد کند، متوقف نماید. از این رو با قدرت و قاطعیت تمام، شورش بابیه را سرکوب کرد و رهبران اصلی آن را از بین برد، یا اسیر نمود.
اگر امیرکبیر توانست خدمات شایانی را در طول مدت سه سال و نیم صدارتش انجام دهد ـ که امروز این خدمات، جزء افتخارات وی شمرده می‌شود ـ همگی در پی ایجاد فضای امنی بود که از برخورد او با شورش‌ها و فتنه‌هایی حاصل شد که هم امنیت و نظم جامعه را در معرض خطر قرار داده بود و هم اعتقادات و باورهای عمومی جامعه دینی را.1

* . کارشناس ارشد مهدویت.
. برای اطلاع بیشتر از عملکرد امیرکبیر در مقابل فتنه باب، رجوع کنید به: فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران، شماره‌های 47 و 48، ص 571-723.

آخرین ویرایش
در 1394/10/23 14:44 توسط فاطمه کاظمی

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
02188998601
تهران، خیابان انقلاب، تقاطع قدس و ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366