«شکی نیست که شعر، یک ثروت ملی است. اگر کسی در این تردید بکند، در یکی از بدیهیترین مسائل تردید کرده. شعر، یک ثروت برای هر کشور است؛ یک ثروت بزرگ و پرثمری است. اولا باید این ثروت را ایجاد کرد، ثانیاً باید این را روز به روز افزایش داد که دچار خسران و کم آمدن و کاهش نشود، ثالثاً باید از آن برای نیازهای کشور استفاده بهتر و برتر کرد».
مقام معظم رهبری در جلسه دیدار با شاعران، رمضان 1387.
مرحوم دكتر قیصر امینپور
قیصر امینپور نیاز به معرفی ندارد؛ رفتارش، آمدنش و رفتنش شعر بود و هست. فقط به این جملات مقام معظم رهبری بسنده میكنم: «او (امینپور) و دوستانش نخستین رویشهای زیبا و مبار; انقلاب در عرصههای شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوه این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست».
روز مبادا!
وقتی تو نیستی
نه هستهای ما
چونانکه بایدند
نه بایدها...
مثل همیشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض میخورم
عمری است
لبخندهای لاغر خود را
در دل ذخیره میکنم:
باشد برای روز مبادا!
اما
در صفحههای تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست
آن روز هر چه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی درست مثل همین روزهای ماست
اما کسی چه میداند؟
شاید
امروز نیز روز مبادا
باشد!
وقتی تو نیستی
نه هستهای ما
چونانکه بایدند
نه بایدها...
هر روز بی تو
روز مباداست!
میلاد عرفانپور
متولد 1367 شیراز. عرفانپور با این سن و سال كمش! از پدیدههای عرصه شعر كشور محسوب میشود. سه كتاب از او به زیور طبع آراسته شده: «از شرم برادرم»، «پاییز بهاریست كه عاشق شده است» و «پادشهر». این روزها هم منتظر تولد كتابهای جدیدش «دیگری»، «صد رباعی معاصر» و «عمر مژگانش دراز» است. رباعیهای مهدوی زیر را لطف كرد و برایمان پیامک كرد:
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تار، برملا خواهد شد
در راه عزیزی است که با آمدنش
هر قطبنما، قبلهنما خواهد شد
* * *
گر سر برود ز سر هوایت نرود
تأثیر طلسم چشمهایت نرود
فرشی ز دل شكسته انداختهایم
آهسته بیا شیشه به پایت نرود
* * *
با چرخش بی امان، زمان در پی كیست؟
اینگونه جهان با هیجان در پی كیست؟
دنبال كه اینچنین زمین میگردد
با این همه چشم، آسمان در پی كیست؟
یوسف رحیمی
معمولاً میگویند ملاک ماندگاری آثار هنرمندان، حافظه تاریخی مردم است. «یوسف رحیمی» از آن دسته شاعرانی است که بسیاری از اشعارش زمزمه زبانها شده است. کافی است آثار او را ورق بزنید و به حافظهتان مراجعه کنید، ببینید پای کدام روضه با اشعارش اشک ریختهاید. از آثار اوست: «زخم سیب (چهار دفتر )»، «نود و پنج روز باران (دو دفتر)»، «محراب شکسته» و «از حرم تا بهشت». او اثر قابل توجهی را در زمینه شعر دفاع مقدس با عنوان «شلمچه ـ کربلا» گردآوری نموده است که به زودی راهی بازار نشر میشود.
آدینه
امروزمان راهی به فردایی ندارد
دنیای بی تو هیچ معنایی ندارد
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
چندیست شهر ما مسیحایی ندارد
در دشتهای این حوالی جز شقایق
دیگر گلی میل شکوفایی ندارد
آقا دلی که با غریبی خو گرفته
در خیمهگاه روشنت جایی ندارد؟
بال و پرم را نذر چشمان تو کردم
از سوختن، پروانه پروایی ندارد
غیر از تماشای طلوع صبح چشمت
چشم تهیدستم تمنایی ندارد
در انتظار رؤیت چشمان خورشید
هر لحظه من حس یک آدینه دارد
حاج ابوالقاسم رنجبر ملایری(رنجیده)
امواج جمکران
بر درون سینهام موجی تلاطم میکند
موج سرگردان خود را جانب قم میکند
میرود بر روی امواجی به سوی جمکران
ساحلی دیدم که هر امواج را گم میکند
پا نهادم در گلستانی، درون شوره زار
با قیام و سبحه دیدم آن چه مردم میکند
میهمانانش بدیدم صف کشیده تا کران
مائده از آسمان در نان گندم میکند
روبه روی بارگاهش قد کشیدم با وقار
بی زبان دیدم که آن وادی، تکلم میکند
نی در آن جا مرقدی دیدم نه صاحبخانهای
ناگهان دیدم که مولایی تبسم میکند
محو رخسارش شدم چون عاشقی دیوانه وار
دیدم او دعوت، مرا در خانه خم میکند
جرعهای از جام شمانش مرا مدهوش کرد
یک نظر دیدم که بر حالم ترحم میکند
دیدم آن جا هر یکی را مست از کروبیان
با حضور آب در خاکش تیمم میکند
آن چه رنجیده بدیده جزو اسرار است و بس
باک نیست هر کس که میگوید توهم میکند
دوماهنامه امان شماره 28