عید نوروز از جمله اعیاد کهن ایرانیان است که حرفهای ضدّ و نقیض زیادی درباره آن بیان شده است. عید نوروز به عنوان یکی از بزرگترین و با شکوهترین اعیاد در بین مردم کشور ما و برخی از کشورهای همسایه مطرح میباشد. وجود احادیث بسیار در این خصوص از سویی و ذکر اعمالی از قبیل استحباب غسل، روزه، نماز در این روز و نامگذاری این روز به نام اهلبیت از سویی دیگر، نگارنده را به نگارش این مقاله ترغیب نموده است.
نوروز در آینه روایات
نقل شده است که به امیرالمؤمنین علی علیه السلام پالوده هدیه دادند. فرمود: «این، به چه مناسبت است؟» گفتند: «به مناسبت نوروز» فرمود: «اگر قدر بدانید، پس هر روزی، نوروز است».1 روایات دیگری هم در این خصوص داریم که نشان میدهد در آن زمان، بسیاری از مردم، برای امام علی علیه السلام هدیه نوروزی میبردند و آن حضرت نیز قبول میکردند. هدیهها غالباً عبارت بودند از شکر، پالوده، سمنو و گاه لباسهای گرانبهای زرباف که در ظرفهایی از نقره میگذاشتند و به خدمت آن حضرت میبردند.
هم چنین معلی بن خنیس از امام صادق علیه السلام نقل میکند که فرمود: «همانا نوروز، همان روزی است که در غدیر خم، پیامبر اکرم صلی اللیه علیه وآله از مردم برای علی علیه السلام عهد گرفت. پس مردم به ولایت او اقرار کردند پس خوشا به حال کسی که به عهد خود ثابت قدم ماند و وای به حال کسی که آن را بشکند. و آن، همان روزی است که رسول خدا صلی اللیه علیه وآله، حضرت علی علیه السلام را به سوی وادی جنّ روانه کرد و از آنها عهد و پیمان گرفت. و آن، همان روزی است که حضرت علی علیه السلام بر اهل نهروان غالب شد و ذوالثدیه را کشت. و آن، همان روزی است که قائم ما اهلبیت علیهم السلام و صاحب امر، ظاهر خواهد شد و خداوند متعال، او را بر دجال غلبه خواهد داد؛ پس آن حضرت، دجال را بر کناسه کوفه به دار خواهد کشید و هیچ نوروزی نیست مگر آن که ما در آن، انتظار فرج را داریم: برای اینکه نوروز از ایام ماست. ایرانیان آن را حفظ کردهاند، و شما(عربها) آن را ضایع کردهاید.
پس پیامبری از پیامبران بنیاسرائیل از خداوند خواست قومی را زنده کند که به جهت ترس از مرگ، از خانههایشان بیرون رفتند و آنها هزاران نفر بودند و خداوند، همه آنها را میراند. پس خداوند به آن پیامبر، وحی کرد که در گورهای آنها آب بریزید. پس در همین روز در گورهای آنها آب ریختند و همه آنها زنده شدند و حال این که آنها سی هزار نفر بودند پس آب ریختن در آن روز، سنت قدیمی گردید؛ اما هیچ کس علت آن را نمیداند مگر راسخان در علم و آن روز، اولین روز از سال ایرانیان است».2
معلی بن خنیس نیز نقل کرده است: در بامداد روز نوروز بر ابیعبدالله وارد شدم پس (حضرت) فرمودند: «ای معلی آیا این روز را میشناسی؟» گفتم: «نه. ولی میدانم روزی است که ایرانیان از آن تجلیل میکنند و در آن به همدیگر تبریک گفته و دعای خیر میکنند». فرمود: « قسم به خانه کهن(کعبه) ـ که در دل مکه است، تجلیل این روز نیست مگر برای یک امر قدیمی که آن را برای تو تفسیر میکنم؛ تا این که از آن مطلع شوی». پس گفتم: «اگر این علمی را که نزد شماست فرا گیرم، برای من دوست داشتنیتر است از این که تا ابد زندگی کنم. خداوند، دشمنان شما را نابود کند». ایشان فرمود: «ای معلی، روز نوروز همان روزی است که خداوند در آن از بندگانش عهد گرفت که او را عبادت کنند و هیچ چیزی را شریک او ندانند و اینکه به رسولان و انبیا و اولیایش ایمان بیاورند. و آن، اولین روزی است که خورشید، در آن طلوع کرد و بادهای باردار کننده، در آن وزیدند و گلها و شکوفههای زمین، آفریده شدند. و آن، روزی است که کشتی نوح بر کوه جُودی قرار گرفت. و آن روزی است که در آن، قومی که از ترس مرگ از خانههای خود خارج شده بودند و هزارها نفر بودند و خداوند، آنها را میرانده بود، در این روز زنده شدند. و آن، روزی است که جبرئیل بر پیامبر اسلام نازل گردید. و آن، روزی است که ابراهیم علیه السلام بتهای قوم خود را شکست. و آن، روزی است که رسول خدا صلی اللیه علیه وآله، امیرالمؤمنین علی علیه السلام را بر دوش خود سوار کرد تا بتهای قریش را از بالای خانه خدا به پائین اندازد و آنها را خُرد کند». 3
مقصود از نوروز در روایات
در واقع، ائمه اطهار علیهم السلام نوروز را روزی میدانستهاند که خداوند، در آن، معبود و مسجود، و دین و امر او در آن، ظاهر و غالب شده باشد. این معنا از احادیثی که از امیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت شده است، کاملاً به دست میآید؛ چنانکه آن حضرت فرمودند: «هر روز ما، نوروز است».4 چون پیداست که ائمه اطهار علیهم السلام همواره به طاعت و پرستش خداوند مشغول بودهاند. و یا در حدیثی دیگر فرمودند: «هر چیزی را برای ما اختیار کنید؛ که در این صورت، هر روزتان نوروز است».5 در حدیثی دیگر نیز آمده است: «اگر قدر بدانید، هر روز، نوروز است».6 یعنی اگر معصیت خداوند را نکنید و قدر عمر خود را بدانید و هر روز، پیشرفتی داشته باشید، آن روزتان، نو و تازه است؛ اما اگر پیشرفت نداشته باشید و در جا بزنید، پیداست که این روز، همان روز گذشته است و در این صورت نه نوروز، که کهنه روز خواهد بود!
هم چنین امام علی علیه السلام در کلامی گهربار فرمود: «هر روزی که در آن معصیت خدا نشود، عید است».7
بنابراین از دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام هر روزی که در آن، معصیت خداوند نشود، بلکه امر و دین خداوند، ظهور و تبلور داشته باشد، نوروز است و به همین خاطر، امام صادق علیه السلام در روایت معلی بن خنیس آن ایام را نوروز خواند، چون در غدیر خم، امر خداوند ظاهر و غالب شد و دین او کامل گشت؛ در جنگ نهروان نیز با پیروزی امام علی علیه السلام دین خدا، پیروز و به این سبب، خداوند، عبادت شد. روز نزول جبرئیل بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز به این خاطر نوروز است که سرآغاز توحید و عبادت خداوند و دوری از شرک و جهالت است. و بالأخره اگر روز ظهور حضرت مهدی علیه السلام نوروز نامیده میشود، به جهت پیروزی کامل دین و امر خداوند بر شرک و نفاق میباشد و به همین خاطر، روزی تازه و نو نامیده میشود؛ چون در آن روز، دنیا روزی تازه را شروع خواهد کرد. در تمام روزهایی که در حدیث ذکر شده، نوروز نامیده شدند، دنیا با اتفاقی مهم، روزی جدید و تازه را آغاز کرده است.
با این توضیح، شاید چنین به ذهن برسد که نوروز در احادیث، یک روز خاص از سال نمیباشد؛ اما تحقیق مطلب این است که هر چند در نظر ابتدایی، از این احادیث چنین مطلبی استفاده میشود؛ اما با توجه به سؤال و جواب راویان، به نظر میرسد که مقصود از نوروز، علاوه بر معنای بالا میتواند همان روز خاص باشد.
مثلا در همان حدیث معلی، وی میگوید: «در روز نوروز، بر امام صادق علیه السلام وارد شدم و امام سؤال کرد: آیا این روز را میشناسی؟...».
اساساً در بعضی از احادیث، تصریح شده است که آن نوروز، اول سال ایرانیان است. پیداست آن نوروزی که ایرانیان، از قدیم الایام آن را حفظ کردهاند، همان عید نوروزِ معروف و مشهور است.
مطلبی که از این احادیث استفاده میشود، این است که در طول اعصار مختلف و به دنبال وقوع تحولات بزرگ دینی و اجتماعی در زمان نوروز، روح و حیات تازهای به آن بخشیده شده؛ به نحوی که به جهت آن تحولات، شایسته است که آن روز را نوروزی دیگر بنامیم.
شاید کسانی که جلوس «جمشید» به پادشاهی8 و یا ورود او به آذربایجان9 را علت پیدایش نوروز میدانند، همین مطلب را در نظر داشتهاند؛ یعنی چون تجدید آئین ایزد پرستی ـ در روزگاری که صابئیّون، حتی پادشاه زمان خود را هم به پیروی از خود وادار کرده بودند ـ در نظر مردم، بسیار با اهمیت و بزرگ، جلوه کرد، آن روز را نوروز خواندند و همین امر باعث شد کسانی که اطلاع دقیقی از تاریخ پیدایش نوروز نداشتند، آن روز را نوروز بدانند؛ غافل از این که نوروز، از زمان حضرت آدم علیه السلام مطرح بوده است. در واقع، منظور از «نوروز» خواندن چنین ایامی، نه این بوده که آنها این واقعه را منشأ پیدایش نوروز بدانند، بلکه فقط خواستهاند اهمیت و عظمت آن روز را بیان و معرفی کنند.
بنابراین با کمی دقت به این نتیجه میرسیم که احادیث ائمه، به افراد و جزئیات زندگی روزمره آنها نظری ندارند، بلکه به تحولات اجتماعی و سیاسی ـ که به تمام انسانها و عقاید آنها مربوط شوند ـ نظر دارند و نوروز را از این حیث، تعریف و تفسیر میکنند. ایشان میخواهند ما را متوجه علت واقعی نوروز کنند و آن، این که اگر ائمه نوروز را نوروز میخوانند، به جهت وقایع و تحولات بزرگی چون غدیر و ظهور امام زمان(عج) در چنین روزی است و همین تحولات عظیم، باعث بزرگی و عظمت این روز شده است.
بنابراین با اطمینان کامل میتوانیم بگوئیم که احادیث، نوروز را به عنوان روزی خاص از سال ـ که همان اول سال ایرانیان باشد ـ به روزی که امر دین و قدرت خداوند در میان مردم و جامعه، ظهور و تبلور یافته تفسیر نمودهاند.10
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. دعائم الاسلام: ج2، ص 326.
2. عوالی اللئالی، ج3، ص 41؛ بحارالانوار، ج56، ص 116؛ وسائل الشیعه: ج5، ص 288.
3. همان.
4. من لایحضره الفقیه، ج3، ص 300، قال علی علیه السلام : «نیروزنا کل یوم».
5. همان.
6. همان.
7. وسایل الشیعه، ج15، ص308.
8. بحارالانوار، ج56، ص 141؛ المحاسن و الاضداد، ص 27.
9. التفهیم لاوائل صناعه التنجیم، ص 253.
10. این مقاله به جهت تخصصی بودن برخی مطالب آن و مخاطبین عام مجله با مقداری تلخیص تقدیم خوانندگان گرامی شده است.
علی نجفی ـ دوماهنامه امان شماره 29