چرا غیبت امام معصوم به وقوع پیوسته و این همه طولانی شده است؟ بسیاری از ما به خاطر طولانی شدن غیبت، از امام گلایه میکنیم و به ایشان ابراز شکایت میکنیم که غیبت تا به کی؟ چرا این همه اشتیاق، بیپاسخ میماند؟ چقدر گریه کنیم و دعا نمائیم؟ تا به کی دوری؟ این پرسش بسیاری از ماست؛ اما شاید کوچکترین تأملی کافی باشد تا پیببریم امام عصر(عج) عامل طولانی شدن غیبت نیست.
چرایی طولانی شدن غیبت امام زمان(عج)
امام، معصوم است؛ یعنی هرگز مرتکب اشتباهی نمیشود. پس اگر در طولانی شدن غیبت، کوتاهی و تقصیری هم باشد، مقصر ما هستیم. در این نکته هم شکی نداریم که خداوند متعال، عادل، خیرخواه، بیعیب و منزّه است. پس دلیل غیبت و طولانی شدنش، هر چه که هست، قطعاً به عملکرد انسانها برمیگردد. برای روشن شدن مطلب، بایستی به نکات زیر توجه کرد:
1ـ خداوند متعال، فیّاض است؛ یعنی دائماً به بندگان خود فیض میرساند و به آنان لطف میکند. او هر آنچه که برای هدایت مخلوقات، نیاز است، از ایشان دریغ نمیکند؛ چرا در غیر این صورت ـ نعوذ بالله ـ به بندگان ظلم کرده است. در قرآن کریم آمده است: «خداوند، نسبت به بندگانش، لطف دائمی و فراوان دارد...»1 و در جای دیگر این چنین آمده است: «... و پروردگار، هرگز نسبت به بندگانش، ستم روا نمیدارد».2 پروردگار رحیم، حکیم هم هست و از آفرینش هستی و انسان، هدفی را دنبال میکند. هم او در این زمینه میفرماید: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَینا لا تُرْجَعُونَ؛3 آیا گمان كردید شما را بیهوده آفریدهایم و بهسوی ما باز گردانده نمیشوید؟»
2ـ از جدیترین نیازهای انسان، پیبردن به هدف آفرینش و چگونگی رسیدن به آن است؛ چرا که در صورت غفلت از این امر، قطعاً ضرری عظیم بر انسان عارض خواهد شد: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالا الَّذینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ هُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعاً؛4 بگو آیا شما را آگاه كنیم كه كردار چه كسانی بیش از همه به زیانشان خواهد بود؟ آنهایی كه كوشششان در زندگی دنیا تباه شد و میپنداشتند كاری نیكو میكنند».
3ـ پیامبران و امامان معصوم برای تبیین حقیقت آدمی، مبدأ و معاد، مسیر و هدف زندگی و در یک کلمه، بیان هر آنچه که بشر برای زندگی صحیح و سالم دنیوی و اخروی نیاز دارد، فرستاده شدهاند: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَكِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَه وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ؛5 پروردگار كسی است كه در میان جمعیت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت كه آیاتش را بر آنها بخواند و آنها را تزكیه کند و به آنان، كتاب (قرآن) و حكمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهی آشكاری بودند!»
4ـ چون نیاز انسان به هدایت، همیشگی است، حجتهای الهی نیز همیشه در طول تاریخ بودهاند و زمین، هیچگاه از حجّت، خالی نبوده است و نخواهد شد. قرآن کریم میفرماید: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّه إِلاَّ خَلا فیها نَذیرٌ؛6 ... و هر امّتی در گذشته، انذاركنندهای داشته است».
5ـ حجت الهی، مظهر اسماء و صفات الهی بوده و آینه تمام نمای صفات خداوندی است. امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه « وَلِلهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا ؛ برای خدا اسمای حُسنایی است؛ پس با آنها خدا را بخوانید» فرمود: «به خدا قسم، ما اسمای حُسنایی هستیم که خدا عملی را بندگان جز با معرفت ما، از قبول نمیکند».7 پس بعد از خداوند، لطف امام، از همه بیشتر مهربانی و توجهاش نسبت به افراد بشر، جدیتر و گستردهتر است.
6ـ حجتهای الهی، فقط، رضایت خداوند را میطلبند. امام کاظم علیه السلام فرمود: خداوند متعال، قلبهای ائمه را محل ارادهاش قرار داده است؛ پس هنگامی که پروردگار عالم، چیزی را اراده کند، ایشان همان را اراده میکنند و این است گفته خداوند که فرمود: «وَ ما تشاؤونَ إِلَّا أَنْ یشاءَ اللهُ رَبُّ الْعالَمِین؛8 و شما اراده نمیكنید، مگر اینكه خداوند ـ پروردگار جهانیان ـ اراده كند و بخواهد».
7ـ بدون شک در دسترس بودن حجّت الهی برای مردم از بزرگترین نعمتهای پروردگار به بندگان است. چرا که: «لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ؛9 خداوند بر مؤمنان منت نهاد [و نعمت بزرگی به آنان بخشید] هنگامی كه در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت.» محمد بن زیاد ازدی میگوید: «از امام کاظم علیه السلام در مورد این گفته خداوند «وَ أَسْبَغَ عَلَیكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَه وَ باطِنَه» پرسیدم، و آن حضرت فرمود: «نعمت ظاهر، امام ظاهر است و نعمت باطن، امام غائب».10
شکر نعمت، باعث افزایش و استمرار آن و کفران نعمت باعث محروم شدن از آن است. خدای کریم در قرآن کریم میفرماید: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ؛11 اگر شكرگزاری كنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسی كنید، مجازاتم شدید است». این امر، سنتی الهی است و قوانین و سنّتهای الهی، همیشه پایدار و غیر قابل تغییر هستند: «سُنَّه اللهِ فِی الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّه اللهِ تَبْدیلاً؛12 این سنّت خداوند در اقوام پیشین است و برای سنّت الهی، هیچ گونه تغییری نخواهی یافت».
8ـ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم در طول 250 سال حضور خود در بین مردم، نسبت به غیبت حضرت ولیعصر(عج) و چرایی و چگونگی آن، هشدارهای لازم را بیان کرده بودند. امام کاظم علیه السلام در تأویل آیه شریفه « قُلْ أَرَأَیتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ یأْتِیكُمْ بِماءٍ مَعِینٍ؛ به من خبر دهید اگر آبهای سرزمین شما در زمین فرو رود، چه کسی میتواند آب جاری و گوارا در دسترس شما قرار دهد»، فرمودهاند: «اگر امامتان غائب شود، چه کسی برای شما امام جدیدی میآورد؟»13
9ـ قوانین حاکم بر هستی، محرومیت آدمی از نعمت ظهور امام معصوم را به خاطر عملکرد اشتباه خود میداند. باری تعالی در قرآن کریم میفرماید: «ذلِكَ بِأَنَّ اللهَ لَمْ یكُ مُغَیراً نِعْمَه أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ ؛14 این به خاطر آن است كه خداوند هیچ نعمتی را كه به گروهی داده، تغییر نمیدهد، جز آنكه آنها خودشان آن را تغییر دهند».
10ـ وقتی کسی سرچشمه آب را مسدود کند، دیگران نیز از آب محروم میشوند و تا مانع جریان آب برطرف نشود، همگان از آب محروم خواهند بود. اگر عدهای ظلمی کنند، آن ظلم، دامن دیگران را نیز میگیرد؛ تا آنکه از ظلم جلوگیری شود. پروردگار، نظام هستی را بر اساس تأثیرگذاری اسباب و علل مقرر کرده است. از این رو تا علت باشد (ظلم بشر) اثر آن (غیبت امام) هم هست. امام صادق علیه السلام فرمودند: «خدای بزرگ اراده کرده است که اشیاء از طرق و اسباب خودش دنبال شود و در جریان باشد. پس برای هر چیزی سبب و علتی قرار داد».15
نه خدای متعال از لطف، بخل میورزد و نه امام که خلیفه و آینه اوست. پروردگار، برای مردم جز خیر چیز دیگری نمیخواهد؛ اما باید پذیرفت که اگر کسی به عمق چاه و یا به انتهای غاری طولانی برود، از نور خورشید محروم خواهد شد؛ هر چند خورشید، دائماً در حال نورافشانی باشد. به راستی در محرومیّت از نور خورشید برای شخصی که خود به عمق چاه رفته، چه کسی مقصر است؟
سخن آخر
روایات متعددی از معصومین وارد شده که در آنها، امام غائب(عج) به خورشید پشت ابر تشبیه شده است. چون این مثال را امامان معصوم بیان نمودهاند، بایستی در آن به دقّت تأمّل کرد. آیا تا به حال به این نکته توجّه کردهایم که این ابرها هستند که جلوی تابش مستقیم خورشید را میگیرند و مانع تابش خورشید میشوند؟ بدون شک، خورشید ـ که منبع انرژی و مایه حیات و گرمی موجودات است ـ حتی کوچکترین جابهجائی از مکان خود، و حتی کوتاهترین مکثی در انجام مأموریت خطیر خود ندارد.
امامان ـ که نقششان در هستی، از هزاران خورشید، بالاتر است ـ هرگز از انجام امور محوله خود دست برنداشتهاند، که اگر چنین بود، جز نابودی عالم نتیجهای نداشت. امام باقر علیه السلام فرمودند: «اگر امامی بر روی زمین نباشد، هر آینه زمین اهلش را فرو خواهد برد؛ همچون دریای مواج، که اهلش را به درون خود میکشد».
تأخیر در ظهور، از جانب امامِ زمانی معنا دارد که هنگامه آن فرا رسیده و مقدمات آن فراهم شده باشد. آیا به راستی مقدّمات ظهور در روزگار ما آماده شده است؟ آیا ما نسبت به امام، وظیفهای نداریم؟ آیا هنگام ظهور فرصت استفاده صحیح از بزرگترین نعمت خدای متعال، فرا نرسیده است؟
پس باید بپذیریم که ابرها، مانع رسیدن نور خورشید به زمین هستند؛ وگرنه خورشید در نورافشانی خود، کوتاهی نمیکند. بیایید به امام زمان(عج) نگوئیم: «چرا نمیآیی؟»؛ بلکه نگاهی به خودمان و دور و برمان بیاندازیم!
هر چه هست از قامت ناساز بیاندام ماست ورنه تشریف تو بر بالای کس، کوتاه نیست16
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*. دانش آموخته مرکز تخصصی مهدویت
1. سوره شوری/19.
2. سوره آلعمران/182.
3. سوره مؤمنون/115
4. سوره کهف/103و104
5. سوره جمعه/2.
6. سوره فاطر/24.
7. کافی، ج1، ص143.
8. تفسیر قمی، ج1، ص23.
9. آل عمران/164.
10. البرهان، ج4، ص376.
11. سوره ابراهیم /7.
12. سوره احزاب/62.
13. کافی، ج1، ص339.
14. سوره انفال/ 53.
15. کافی، ج1، ص183.
16. دیوان حافظ.
مهدی راستیفر ـ دوماهنامه امان شماره 30