با توجه به مفاد احادیث و روایات ائمه اطهار، به نظر میرسد دو نوع درخواست تعجیل در فرج داریم که هر کدام، نمودار حالت روحی و باطنی خاص خود بوده و ماهیتاً با هم متفاتاند.
1. درخواست تعجیل در فرج به حالت «استدعائی»؛
2. درخواست تعجیل در فرج به حالت «استعجالی»؛
«حالت استدعائی» با توجه به اطمینان انسان با ایمان به حکمت بالغه حضرت حق و یقین و ایمان به صحّت و کاملیّت تقدیر الهی در ژرفای قلب او شکل میگیرد.
مؤمن در این حالت برای ظهور امام دعا میکند؛ از صمیم دل هم دعا میکند و ظهور مولا حقیقتاً آرزوی قلبی اوست؛ اما در هر حال، تسلیم اراده حق، و به تقدیر او راضی است. او متناسب با درجه ایمان خود، اطمینان و آرامش باطنیاش را در قبال حوادث از دست نمیدهد و بصیرت و فهم صحیح و مفید را در برابر رویدادهای تلخ و شیرین نمیبازد و از درک درست تکلیف و وظیفه خود باز نمیماند و پس از آن هم به انجام تکلیف میپردازد.
انتظار فرج و دعای مشتاقانه و عاشقانه بر ظهور دولت یار، حال روحی اوست، اما زمان فرارسیدن برنامه جهانشمول و تاریخساز ظهور موعود اُمم را به خدا واگذار نموده و در برابر تقدیر خداوند، چون و چرا نمیکند؛ چرا که ایمان دارد که هر آنچه در این عالم به وقوع میپیوندد، تجلی حکمت و نمودار مشیّت و اراده الهی است. لذا با آرامش خاطر به انجام تکلیف و سعی در کسب رضای الهی میپردازد.
حالت دوم که با الهام گرفتن از روایات اهل بیت عصمت و طهارت استعجالی نامیده شد، در باطن و ژرفا، نفسانی است. لذا میتواند دستمایه وسوسه ابلیس شود و در عاقبت، حالتی شیطانی بیابد و موجبات هلاکت معنوی را فراهم سازد.
قلب انسان مستعجل، از ابتدا متوجه به عالم مُلک و در نتیجه گرفتار و اسیر پیچیدگیها و تاریکیهای جهان ماده و به خصوص نفس خویش است و با اسارت در دام نفسانیّت خود، احساس نیاز شدید به ویرانگری آنچه هست میکند و سعی در دگرگون شدن اوضاع عالم و ایجاد تحول در شرائط خارجی مینماید. و همین فشار روحی، غالباً سبب برانگیختگی نفسانی و موجب بروز نگرانی و اضطراب و از کف رفتن آرامش خاطر و چه بسا ایمان قلبی او خواهد شد.
انسان مستعجل، به ضرورت تحوّلِ عمیق در شرایط تاریخ و آمادگی جهان برای ظهور امام زمان(عج) کاری ندارد و فقط عجولانه و شتابزده، به هر قیمت و در هر شرایطی ظهور را میخواهد؛ که در حقیقت، خواسته نفس اوست. گویی میخواهد ـ العیاذ بالله ـ امام را که صاحب مقام ولایت تامه است، به ظهور، مجبور کند! جهل و غفلت از حقیقت عالم ملکوت و نظام آفرینش و نیز سازمان تحقق امور و کمال و صحّت و اصالت تقدیر الهی، حال روحی اوست و در این حال از آرامش روانی و اطمینان باطنی و نورانیت قلب که ویژگی اولیای خداست، بویی نبرده است.
در تاریخ اسلام، اینگونه انسانهای عجول و شتابزده، ریشه و عامل بسیاری از فتنهها و انحرافات و بازیچه دست فتنهگران بوده و هستند.
پس در یک کلمه، دو نوع «تعجیل در فرج» داریم: «استدعائی» که حقانی، ربانی و سازنده است و «استعجالی» که نفسانی، شیطانی و مخرّب است. و پایان بخش کلام، فرموده مولای ماست که: «هلک المستعجلون».1
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. کافی، ج1، ص368.
دوماهنامه امان شماره 30