سخن آغازین
شرک و افکار جاهلانه و خرافی، درد مشترک محمد صلی الله علیه و آله و خدیجه سلام الله علیها بود. بدعتهای قریش، کعبه را بتخانه کرده بود و مردم را گروه گروه به سوی گمراهی میراند. برای بت پرستان مکّه، بت، یک امر مقدس بود که نباید درباره آن، چون و چرا گفت. سنّتهای جاهلی و باورهای فرهنگی عصر جاهلیت، خرد جمعی را از درون نابود ساخته بود. در این جامعه، بیرحمی، غیرت؛ خونریزی، شجاعت و عصبیّت، حمیّت خوانده میشد.
محمد صلی الله علیه و آله گریزگاه خدیجه سلام الله علیها از رنج غربت جانکاهش در میان آدمهای مریض و آرزوهای کوچک و سیاه و اندیشههای پست و کوتاه بود. خدیجه از طریق همزبانی و هم اندیشی با محمد صلی الله علیه و آله، مسیر تازهای در زندگی یافته بود. مسیری که هر لحظه با پیمودنش، روشنتر، هموارتر و آشناتر میشد. خدیجه سلام الله علیها به انتظار ایستاده بود و این انتظار، در سینه خدیجه سلام الله علیها ریشه دوانده،ساقه داده و هر لحظه شکوفاتر شده بود؛ به گونهای که خدیجه، خود را منتظر ظهور مییافت و منتظَر او، محمد صلی الله علیه و آله بود.
باور خدیجه سلام الله علیها روز افزون بود و برای او، رفتار و گفتار و زوایای گوناگون زندگی محمد صلی الله علیه و آله آیههای خداوند بود که از آسمان تقدیر ازلی، نازل میشدند.
زندگانی بانوی خردمند اسلام، خدیجه کبری سلام الله علیها ، برای ما منتظران ظهور فرزندش، درسهای فراوان دارد. ما که هر صبح جمعه در دعای ندبه، امام زمان(عج) را با عنوان «و ابن خدیجه الغراء» فریاد میزنیم، بایستی به ایوان چراغانی زندگی حضرت خدیجه سلام الله علیها راه بیابیم و راه و رسم به انتظار ایستادن را از آن بانوی بزرگ یادگیریم تا رهسپار دیدار با جان جانان شویم.
شرح فضایل آن بانوی بزرگ را نمیتوان در این تنگنا به قلم آورد. آن چه در این فرصت یاد آور میشوم، عبارتند از:
1. بصیرت
خدیجه سلام الله علیها اندیشهای بسیار متفاوت از اندیشه و بینش و روش رایج مردم زمانه و روند جامعه و روزگارش داشت، ویژگی منحصر به فرد این بانو، بصیرت و بینش بود. با نگرش به فراز و نشیبهای الهام بخش زندگی او، مایههای بصیرت وافر، او به روشنی جلوهگر است. حق گرایی، مبارزه ریشهدار و همه جانبه با زور مداران، عدالتجویی و برابرطلبی، خداجویی و توحیدگرایی از جمله محورهای بینش و بصیرت این بانوی بزرگ است.
بانوی خردمند حجاز، در پرتو همین بصیرت و بینش بود که دهها خواستگار دارنده زر و زیور و کاروان تجارتی و صاحب امکانات را نپذیرفت و به همه آنها «نه» گفت، و به گونهای عمل کرد که همه پنداشتند او هرگز تصمیم به ازدواج ندارد؛ اما همو، هنگامی که با انسانی امین و پاکدل و شایسته، چون محمد صلی الله علیه و آله آشنا شد، همه آداب و رسوم جاهلی و خرافی را به تمسخر گرفت و خود، پیشنهاد پیوند با آن وجود گرانمایه را داد.
خدیجه سلام الله علیها همه چیز داشت، ولی احساس میکرد آنچه در جست و جوی آن است در میان ثروت هنگفتی که دارد، نیست و هیچ یک از بزرگان عرب نیز، ثروت و شهرت ـ که خدیجه هر دوی آنها را داشت ـ نمیتوانند چیز جدیدی به او ارائه کنند.
از جریان علاقه و عشق خدیجه سلام الله علیها به پیامبر صلی الله علیه و آله و گفتههای او در مییابیم که این علاقه، بر محور ارزشهای پاک انسانی بوده است؛ بدون آن که ذرهای مسائل مادی مطرح باشد. حضرت خدیجه سلام الله علیها در یکی از اولین گفت و گوهای خود با پیامبر صلی الله علیه و آله علت علاقه خود را چنین بیان میکند: «من به تو علاقهمند شدم؛ زیرا با من خویشاوندی؛ در میان قومت، شریفی؛ در نزد قبیلهات، به امانتداری مشهوری؛ دارای اخلاق نیک میباشی و راستگو هستی».1
2. حقجویی و حقپذیری
ایمان و اسلام حضرت خدیجه سلام الله علیها یک انتخاب بود؛ نه یک اضطرار. خداپرستی و دوری از انحرافات و خرافات آن روزگار، آرمان بزرگ خدیجه سلام الله علیها بود. به گواه شواهد تاریخی و روایات، حضرت خدیجه سلام الله علیها سالها در اندیشه جامعهای نو و در جستو جوی بعثت دگرگون ساز آخرین پیامبر بود و در این راه، افزون بر مطالعه با عالمان مسیحی و یهودی رایزنی مینمود.
همین خصلت حقجویی و حقپذیری بود که او را نخستین ایمان آورنده به خدای متعال و پیامبرش از میان زنان و پیشتاز در اسلام و پیشگام در نماز و جهاد و هجرت و فداکاری قرار داد.
امتیاز مهم اسلام حضرت خدیجه سلام الله علیها بر دیگران در این است که این بانوی بصیرت و درایت، آمادگی لازم برای تحول پذیری و گرایش به راه و رسم تازه و پیام و برنامه جدید را داشت و در انتظار آن بود. وی مدتها در اندیشه آخرین پیامبر بود؛ و به همین دلیل هم هنگامی که در برابر دعوت جدید قرار گرفت، توانست خیلی سریع تصمیم بگیرد و به آن حضرت، ایمان آورد و اعلام کند که: «من از مدتها پیش در انتظار چنین رویداد مبارکی بودم.»
3. جان فشانی در راه حق
خدیجه سلام الله علیها از آن روز که با پیامبر صلی الله علیه و آله همراه شد و اسلام آورد، عشق پاکش را نثار این دین و پیامبرش نمود. آسودهترین دوران زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله، زندگی مشترک او با خدیجه سلام الله علیها بود.
عدم مخالفت خدیجه سلام الله علیها با شیوه خاص رسول اکرم صلی الله علیه و آله در گذراندن اوقات خود در نماز و عدم اعتراض ایشان به غیبتهای یک ماهه یا چند روزه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که توأم با مرارت و دشواری بود، روح بلندی را طالب است که تنها در وجود خدیجه سلام الله علیها به عنوان همسری فدارکار میتوان یافت.
اوج فداکاری و جان فشانی خدیجه سلام الله علیها را بایستی در جریان محاصره چند ساله پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان، در شعب ابی طالب مشاهده کرد. آنچه قابل توجه است، این است که خدیجه سلام الله علیها شخصاً مشمول محدودیتهای ناشی از این عهدنامه نمیشد و او میتوانست در مکه و یا در هر جای دیگر، بدون محدویت زندگی کند. زندگی در شعب ابیطالب انتخاب او بود؛ زیرا او پیامبر صلی الله علیه و آله را انتخاب کرده بود. خدیجه سلام الله علیها اگر چه هاشمی نبود، ولی برای بنیهاشم، مادری کرد و یکی از عوامل پایداری مسلمانان و به شکست کشاندن استبدادگران، بخشندگی و بزرگ منشی حضرت خدیجه سلام الله علیها بود که برای نجات مسلمانان تمام اموال خویش را هزینه کرد.2
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سالها پس از مرگ خدیجه سلام الله علیها نیز به خوبی از این یار وفادار خود یاد میکردند و بارها به یاد او میگریستند و در حضور دیگران عنوان میکردند که: «خداوند بهتر از او را به من نداده است. او به من ایمان آورد، هنگامی که مردم کافر بودند و نبوّتم را تصدیق نمود، آنگاه که همه مرا تکذیب کردند و اموال خود را تمام در اختیار من گذاشت وقتی که مردم مرا محروم کردند.»3
خدیجه سلام الله علیها برای پیامبر صلی الله علیه و آله چنان آرامشی در فضای خانه برقرار کرده بود که برخی از مورّخان، از آن، با عنوان «کان یسکن الیها؛ در نزد خدیجه آرامش مییافت»4 یاد کردهاند.
او مدت 25سال در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله زندگی نمود و تا زمانی که او زنده بود، پیامبر صلی الله علیه و آله همسر دیگری انتخاب نکرد، و تنها اوست که میان زنان پیامبر این خصوصیت را داشت و عدم ازدواج مجدد پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان حیات خدیجه سلام الله علیها بیانگر جاذبههای معنوی فراوان او میباشد.
سالها بعد از رحلت این بانو، تا نام خدیجه سلام الله علیها برده میشد، اشک در چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله جمع میگشت و از او به نیکی یاد میکرد. به گزارش دیگر زنان پیامبر هر گاه آن حضرت، گوسفندی را قربانی میکردند، مقداری از آن را برای دوستان خدیجه سلام الله علیها میفرستادند. جالب آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز فتح مکه، مسیر حرکت را به گونهای تعیین نمودند که از کنار مزار خدیجه سلام الله علیها عبور نمایند. هرگاه عشق و محبت خالصانه پیامبر مورد اعتراض دیگر همسران آن حضرت قرار میگرفت، پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمودند: «خدیجه و أین مثل خدیجه...؛5 خدیجه و كجاست همانندی برای خدیجه؟»
4. اخلاص
خدیجه سلام الله علیها آن گاه که با پیامبر صلی الله علیه و آله همراه شد، دست در دست آن انسان تاریخ ساز و نجات بخش، در راه انجام وظیفه و به دوش کشیدن بار مسئولیت خویش، انواع شکنجه و آزار، ترس و ناراحتی، رنج و محرومیت و فقر و گرفتاری را به جان پذیرفت و کوچکترین چشم داشت دنیوی نداشت. او پس از شنیدن شرایط و برنامههای آیین اسلام، خالصانه فرمود: «آمنتُ و صدّقتُ و رَضیتُ و سَلَّمتُ». گواهی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به ایمان عمیق و دستورات او، بهترین گواه بر این اخلاص است. شاهد دیگر آن که او ثروت هنگفت، اعتبار بسیار، آسایش و امنیت خویش را پای دین خدا نهاد و این همه فداکاری، جز در پرتو اخلاص و یقین ممکن نمیباشد.
5. صبر
صبر یکی از صفات زندگی ساز و تکامل دهنده آدمی است. برخی به غلط میپندارند كه صبر به معنای تحمل بدبختیها و تن دادن به خواری است؛ حال آن که معنای درست صبر، پایداری در برابر مشکلات و سختیها، ترک گناهان و محرمات الهی، استقامت در عبادت و اطاعت و کسب خشنودی خداوند متعال است.
خدیجه سلام الله علیها در اطاعت حق و ترک گناه، شکیبا بود. او در برابر رویدادهای سخت و سهمگین صدر اسلام، با قامت استوار ایستاد و صبوری ورزید.
6. مدیریت تحسین برانگیز
پیامبر صلی الله علیه و آله در تدبیر امور و ساماندهی شئون و در همه ابعاد زندگی اجتماعی و سیاسی، خدیجه سلام الله علیها را به عنوان وزیر و معاون و مشاور بزرگ خویش مینگریست و از خرد بزرگ و درایت نیکو و مدیریت تحسین بر انگیز او بهره میگرفت.
مدیریت و درایت او در رهبری یک تشکیلات بزرگ اقتصادی تجاری، مثالزدنی بود.
اگر شرایط آن روزگار جهان عرب را به خاطر آوریم، و نیز اسارت و محرومیت کامل «زن» از حقوق انسانی و اجتماعیاش را به یاد داشته باشیم، آن گاه اداره چنین کاروان تجاری توانمندی، به وسیله یک بانوی پاک منش، ما را به ظرفیتهای مدیریتی وی رهنمون میسازد.
کمال جویی و پویایی فکر و اندیشه وی بود که او را به مدیریت و تجارتی مستقل سوق داده بود و او به جای کسب ظالمانه و رایج آن روزگار که با ربا خواری و مکیدن خون محرومان، عجین شده بود، سرمایه خویش را در راه سازندگی و تجارت و سود مشروع و عادلانه به کار میانداخت.
7. زهد و پارسایی
زهد به معنای دل کندن از علاقههای دنیوی و بیرغبتی به هر چیزی است که آدمی را از خدای متعال باز میدارد. و زاهد كسی است که توجهش از مادیات، به عنوان کمال مطلوب، گذشته است و به حقایقی فراتر، اشتغال یافته و تنها به تکلیف میاندیشد و به رضای حق ایمان دارد.
خدیجه سلام الله علیها از آن زمان که همراه پیامبر شد، زندگی بسیار ساده، بی تکلف و بی پیرایهای را در پیش گرفت و یا به عبارتی، محمد وار میزیست. او نه از روی اکراه، بلکه از صمیم دل، این راه و رسم را پیش گرفت.
و بدین جهت بود که پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله او را به جهت ژرف نگری و درست اندیشی و آراستگی به ارزشهای والای انسانی، «خدیجه کبری؛ یعنی بانوی بلند مرتبه و ارجمند، عنوان داد. لقبی که چهارمین امام نور در پایگاه استبداد اموی، آنگاه كه پیرامون نسب شریف و تبار پر افتخارش، روشنگری میکرد، مادر والایش را با همان عنوان یاد نمود و فرمود:
«انا بن محمد المصطفی
انا بن فاطمه الزهراء
انا بن سیده النساء
انا بن خدیجه الکبری»
8. عبادت و نیایش راستین
حقیقت عبادت، تعظیم و طاعت خدای متعال و چشم پوشی از غیر اوست. بزرگترین فضیلت نفس، ستایش مقام ربوبی و تقرّب به ذات خدای متعال است. اگر عبادت با شرایط ویژه خود انجام شود، مقام بسیار بزرگ و افتخار آدمی خواهد بود.
خدیجه سلام الله علیها در عبادت و پارسایی در میان زنان كمنظیر است؛ زیرا وی در کثرت عبادت و در خلوص و از همه مهمتر، در پیشتازی در قبول اسلام، نمونه تاریخ اسلام و بلکه نمونه آرمانی عبودیت و بندگی است.
پیامبر فرمودند: «ما أَبدَلَنی الله خیراً منها لقد آمَنَتْ بی حینَ کَفَر الناس؛6 خدای متعال، هرگز همسر و همراهی بهتر از او به من ارزانی نداشت؛ چرا که در آن روزگار كه همه به من کفر ورزیدند، او به من ایمان آورد.»
از سال اوّل تا سوّم بعثت، به جز امیرالمؤمنین علیه السلام و خدیجه سلام الله علیها، کسی اسلام نیاورد و این دو انسان برجسته و بزرگمنش، به همراه پیامبر و دور از چشم شرکگرایان و تاریک اندیشان، در برابر خدای متعال به عبادت و نیایش ایستاده و دست نیاز و ادب به بارگاه آن بینیاز میبردند.
9. ولایتپذیری
خدیجه سلام الله علیها دوستی علی علیه السلام را در امتداد دوستی محمد صلی الله علیه و آله و خدای متعال میپنداشت.
اهتمام بانوی خردمند حجاز به علی علیه السلام آن چنان روشن بود که خدمتکاران او در پاسخ پرسش افراد ناشناس از علی علیه السلام گفتند: «این نوجوان، برادر محمد صلی الله علیه و آله و محبوبتر از همه در نزد اوست. او نور چشم خدیجه سلام الله علیها است.»
خدیجه سلام الله علیها با شناخت مقام والای علی علیه السلام و آراستگیاش به بینش و منش الهی، و با رهنمود خدای متعال و پیامبرش، با او به عنوان جانشین راستین پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت نمود.
خدیجه سلام الله علیها پس از آن که پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به او فرمودند: «علی علیه السلام مولای تو و سرور مؤمنین و امام آنان بعد از من است، فرمود: «این حقیقت را گواهی داده و با او بیعت میکنم، و خدای آگاه و پیامبرش را بر درستی و استواری این انتخاب و این بیعت به گواهی میگیرم.»7
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*. دانش آموختۀ مركز تخصصی مهدویت.
1. ابن اثیر،اسدالغابه، ج5، ص434.
2. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج19،ص16.
3. سیره ابن هشام، ج1، ص80.
4. ابن حجر، الاصابه، ج8، ص102.
5. بحارالانوار، ج43، ص130.
6. سیره ابن هشام، ج1، ص80.
7. بحارالانوار، ج18، 231.
امیرمحسن عرفان ـ دوماهنامه امان شماره 31