اما عمل به قرآن نیازمند فهم و شناخت آن است. مسلمان باید بفهمد قرآن چه میگوید و چه میخواهد تا بتواند به آن عمل كند. اما این فهم و معرفت چگونه و از چه راهی به دست میآید؟
امروزه نظریه «تعدد قرائتها » كه به معنای پذیرش چند معنای غیر قابل جمع و متضاد در متون دینی، خصوصاً قرآن است، بلایی است برای مسلمانها و حربهای است از سوی شیاطین كه خطر آن مهلكتر و بدتر از تفسیر به رأی است؛ چرا كه در تفسیر به رأی، صاحب هر رأی، قرائت و دیدگاه دیگران را نادرست میداند، اما در تفسیر به رأی نوین (تعدد قرائتها) همه برداشتها صحیحاند؛ هرچند متضاد باشند و هر كس میتواند بر اساس فهمش بدان عمل كند!
با همین توضیح مختصر باید معلوم شده باشد كه این مسئله ـ در صورت گسترش یافتن ـ چه بلای دینسوزی است. در فرهنگ شیعه، تعدد قرائت فقط از سوی متخصصان فن و آن هم در غیر قطعیات دینی پذیرفتنی است؛ یعنی اولاً در قطعیات دین هیچگونه تعدد و تنوع فهم و برداشت قابل پذیرش نیست و در ثانی، در غیر قطعیات و مسلمات دینی، مثل فقه و احكام، تعدد نظریات فقط از متخصص فن و عالِم آن علم، قابل قبول است؛ آن هم با در نظر گرفتن این نكته كه فقط یكی از اقوال و نظرات، در حقیقت، درست است. اما در این انحراف عمیق دینی، یعنی تعدد قرائتها، هم ارائه نظرات و فهمهای متفاوت در مسلمات دینی جایز است و هم در غیر آن، یعنی كل دین و در مرحله دوم هر كسی، چه متخصص و چه غیر آن هم حق فهم و برداشت دارد. به راستی نتیجه این نظریه چیست؟ جالب این كه «مارتین لوتر» در راستای مبارزهاش با كلیسا؛ ابتدا تعدد قرائتها را مطرح كرد و گفت: «هر مسیحی، كشیش است و لذا میتواند مضامین كتاب مقدس را به تشخیص خود تفسیر و تعبیر و معنا نماید»؛ اما وقتی عواقب جبری این امر مثل تفرقه و چند دستگی و تكفیر و درگیری میان مسیحیان گسترش یافت، با این مسئله مبارزه كرد و میگوید: «اكنون هر كسی به خود جرأت میدهد كه انجیل را موشكافی كند! ابلهان و مغلطهكاران كودن، همگی، عالم الهیات گشتهاند.»
نتیجه تعدد و تنوع فهم و برداشت از متون دینی و مخصوصاً قرآن این میشود كه دشمنان اهلبیت و كسانی كه با آنها در تضاد و دشمنی بودهاند، برای اثبات عمل خود، به قرآن و احیاناً روایات پیامبر تمسك میكنند و این یعنی بیاعتنایی به قرآن كریم و رسول اعظم. امروزه این امر، در اعمال ما شیعیان خواسته یا ناخواسته زیاد شده است. مرجع تقلید، با چه زحمت و صرف عمری، حكم الهی را در دین استخراج میكند، اما با بیاعتنایی عدهای كجاندیش روبرو میشود و در مقابل تذكر به وضوی غلط، نماز ناقص، روزیخواری و... با دلایل غیر شرعی و... گفته میشود: حالا اگر این طور ـ مطابق دستور دین ـ نباشد، آسمان به زمین میآید؟! چطور شده كه ما امور دنیوی و معاشمان را با دقت و مطابق دستور و فرمول آن انجام میدهیم، ولی در مسائل دین، به دلخواه عمل میكنیم. ما برای عمل به قرآن، نیازمند فهم آن هستیم و فهم قرآن در گرو مراجعه به صاحب نظر و متخصص آن است. همانطور كه معلومات اجمالی پزشكی برای درمان بیماریها كفایت نمیكند و پزشك متخصص لازم است، برای فهم قرآن ـ كه مقدمه و زمینه تحصیل رضایت خداست ـ هم یا شخص باید خود مفسر و متخصص باشد؛ و یا باید به عالم تفسیر مراجعه كند و الا اگر ملاك در فهم دین و قرآن برداشتهای شخصی و دلبخواهی باشد نتیجهای جز مخالفت با خلیفه خدا، امام زمان(عج) نخواهد داشت. چنانچه امام صادق علیه السلام در گزارش در وقایع ظهور فرمودهاند: «انّ قائمنا اذا قام استقبل من جهله الناس اشد مما استقبله رسولالله من جهال الجاهلیه...؛ ان رسولالله« أتی الناس و هم یعبدون الحجاره والصخور والعیدان والخشب المنحوته و ان قائمنا اذا قام أتی الناس و كلهم یتأول علیه كتابالله یحتج علیه به؛ مواجهه قائم ما» در زمان قیام، با جاهلان بسیار سختتر از مواجهه و برخورد رسولالله صلی الله علیه و آله با جاهلان روزگار جاهلیت است... حضرت رسول صلی الله علیه و آله زمانی به سوی مردم مبعوث گردید كه مردم سنگ و سخره و چوبهای تراشیده شده را میپرستیدند و همانا قائم آل محمد(عج)، هنگامی كه ظهور میكند، مردم علیه ایشان، آیات قرآن را به (معناهای غلط) تأویل و بر ضد ایشان احتجاج میكنند.»
. قرائت يعني برداشت، فهم و ديدگاه.
. قطعيات عقايد مثل توحيد، نبوت خاتم. قطعيت احكام مثل وجوب نماز، روزه، حج، خمس و...
. تاريخ تهران، ويل دورانت، ج 6، ص ؟.
حجت سنایی ـ دوماهنامه امان شماره 31