رو به روی تو جهانی گرد آمده است؛ انساننماهایی با قیافههای مختلف، صهیونیستها، رئیس جمهورها و نخستوزیرهای بشردوست جهان استکبار! رسانههای خبری از فاکسنیوز تا العربیه، ستارهها و رقاصههای هالیوود، نویسندگان، سربازان، ژنرالها، آخرین ورژن دبیرکل سازمان ملل. رو به روی تو جهانی گرد آمده است در آنسوی میدان، با همه توان علمی و تخصصی ممکن برای نوع بشر تا امروز، با پیشرفتهترین مدلهای هواپیماها و بمبها، با پشتگرمی همه بورسهای جهان، با مدلهای متنوع محصولات آرایشی، الکترونیکی و... .
در آنسوی میدان، ساحران گرد آمدهاند، با انواع طنابها و چوبها، و در اینسوی میدان، تو کودکی هستی نوپا!
از خودت سؤال میکنی: حضرت موسی علیه السلام بر چه عصایی تکیه زده بود در مقابل آن خیل مخوف که فرعون برانگیخته بود؟ اصلاً بیاییم نزدیکتر؛ امام خمینی (ره) در چه عوالمی سیر میکرد که فرمود: آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند؟!
گاهی فکر میکنی کاش دسترسی به کسی داشتی، تا از او بپرسی: مسئله یا شیخ! عصای حضرت کلیم از چوب چه درختی ساخته شده بود؟ گاهی فکر میکنی مدتی به تقیه تسلیم میشوم و در این خیل در میآیم تا به آخرین فناوریها دست پیدا کنم، آنگاه میدانم چه کنم! و گاهی هیچ فکری نمیکنی و خوابت میبرد!
بیدار میشوی، کودکی با چهرهای خونین، زیر بمباران میدود و فریاد میزند: حسبنا الله و نعم الوکیل!
به یقین معجزه جاودانه پیامبر خاتم، بیشتر از همه معجزات همه رسولان الهی، معجزه است! یعنی بیشتر از ید بیضا، نورانیت دارد، بیشتر از دم عیسی، زنده میکند، و بیشتر از عصای کلیم، اسباببازیهای ساحران را میبلعد!
چرا پاکستان سلاح هستهای دارد، اما جایگاه بینالمللی زنده و مؤثری ندارد؟ چرا عربستان پول دارد، اما وجود ندارد؟ چرا جهان اسلام همه چیز دارد، اما هیچ چیز ندارد؟!
عصای موسی، جان محکم اوست؛ جانی که با برهانهای پروردگارش محکم شده است و میداند که همه حرکات ساحران، و همه دبدبه و کبکبه کنفرانس شرم الشیخ، خیالی است که رسانهها ایجاد میکنند. تو خیال میکنی که آنها سعی میکنند؛ اما آنها سعی میکنند تا تو خیال کنی!
کتابی را برمیداری و برخی احادیث و روایات جهاد را مرور میکنی. تو که مثلاً مسلمانی، چقدر به این کلمهها اندیشیدهای: جهاد اصغر، جهاد اکبر، جهاد زبان، جهاد زنان!
انقلاب اسلامی بیش از هر چیزی انقلابی در جانهاست، و همیشه اسفندیار رویین تن، از ناحیه چشم آسیب خواهد دید. درست است که صحنههای سیاسی و اقتصادی نیز اهمیت دارند، اما درست نیست که همه همّ و غمّ ما مصروف این حیطهها شوند؛ زیرا پیشرفت اقتصادی، اقتدار سیاسی و امنیت اجتماعی، به تبع رشد اسلامی و انسانی به دست میآید. حال که همه متولیان و مسئولان به میدانهای سیاسی و اقتصادی اهتمام کردهاند، بر ماست که ستادهای فرماندهی و تبلیغاتی جهاد اکبر را تشکیل دهیم و این ستادها جز با جهاد اکبر برپا نمیشوند. اهتمام به احکام مقدس شریعت، اهتمام به احیا و برپا داشتن نماز، اهتمام به اخلاق اسلامی و پرهیز از گناهان صغیره و کبیره و... نیاز به ستاد و بودجه و بیلبورد ندارد! نیاز به جانهای خاضع و روشن دارد.
زنان به دلیل درگیری کمتر در تأمین معیشت خانوار، فراغتهایی دارند که میتواند در خدمت آرمانهای انقلاب اسلامی قرار گیرند. اشتباه نکنید منظورم فعالیت اجتماعی نیست ـ که البته آنهم به جای خود ـ اما مهمتر از آن، اهتمام زنان به مسأله خانواده و ساماندهی این اداره مقدس است. فعالیتهای تربیتی اندیشیده شده در درون خانواده و تعامل خانوادههای خویشاوند و آشنا در نبرد بزرگ ما با شیطان بزرگ، اهمیتی به مراتب بیشتر از موشکها و هواپیماها دارد؟ چرا که خانواده، غزه کوچکی است که در صلح و جنگ، همواره زیر آتش بیامان آتشبارهای صهیونیستی قرار دارد.
دغدغه داشتن و وراجی کردن درباره اجتماع و اقتصاد و سیاست و ارسال پیامکهای طنزآمیز بلافاصله بعد از پخش مجموعههای تلویزیونی، و البته به روز کردن مرتب وبلاگهای شخصی هیچ دردی را از ما دوا نمیکند! آیا تا به حال فکر کردهایم که چه بسا پیامکهای جذاب و طنزآمیز ما، مصداق نجوای باطل است و از مهمترین تیرهای شیطان برای از هم پاشیدن ستونهای امت اسلامی؟! یا فقط حواسمان به نگاه به نامحرم است! هر نوع عمل فرهنگی تا هنگامی که جهاد اکبر انجام نشود، فایدهای ندارد و ابتر است.
هنگامی که نفسهای تربیت نشده، دست به فعالیت اصلاح طلبانه فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی میزنند، جز افساد، نتیجهای حاصل نمیشود. نَفْس مخاطب، حضور نَفْس فعال فرهنگی را بو میکشد و از آن میرمد. اما به هر میزان که این نفس، تربیت یافت و جان شد، نَفَسش در مخاطبان میگیرد. مرور کنید خاطره شهید مطهریها و آوینیها را... و اقسام فعالیتهای فرهنگی پروژه بازان و مهندسان خودخوانده فرهنگی را. رویکرد جهادی به زندگی اسلامی در آغاز انقلاب در قالب نهادهایی ویژه انقلاب، مثل بسیج، سپاه، نهضت سوادآموزی و جهاد سازندگی تجلی کرد؛ اما به مرور، دنیاگرایی و بروکراسی وارداتی، روحیه جهادی را مستهلک کرد و در نهایت به جایی رسید که بروکراتهای متخصص حتی نام جهاد را هم بر نتابیدند.
انقلاب اسلامی، امروز بیش از هر چیز، نیاز به مجاهدانی دارد که میدانهای خالی جهاد اکبر را دریابند، جانهای محکمی که با تمسک به قرآن و اندیشه دینی، انواع و اقسام جهاد را دریابند و به آن اهتمام کنند! بیایید دوباره روایات و آیات جهاد را مرور کنیم...علیکم بالجهاد الاکبر!1
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*. شاعر و دبیر سرویس شعر نشریه راه.
1. نشریه راه، شماره 8.
[مجله شماره 32 : - مقاله]
علی محمد مؤدب ـ دوماهنامه امان شماره 32