چند بار دیگر باید شاهد باشیم که در شهرهای مختلف عراق و پاکستان و عربستان و بحرین و میانمار و غزه و مناطق دیگر، خانههای مسلمانان را بسوزانند و اموالشان را به یغما ببرند و خودشان را بدترین شیوههای قطعه قطعه کنند و به قتل برسانند و ما تنها به اظهار تأسف اکتفا کنیم.
چند بار دیگر باید شاهد باشیم که زنان و دختران مسلمان را که ناموس اسلام هستند مورد اذیت و آزار قرار دهند و غیرت دینیمان نخروشد.
آیا وقت آن نرسیده که از خواب زمستانی بیدار شویم؟
آیا موقع آن نشده که به فکر فرو رویم و درد را شناسایی و راه چاره را پیدا کنیم؟
گنجی بینظیر به نام قرآن و سیره اهل بیت داریم و از آن غافلیم و نسخههای شفابخشی به ما داده شده است اما از بهکار بستن آنها کوتاهی میکنیم و نتیجه همین است که میبینیم!
مگر قرآن نفرمود: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَه مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ یبَینُ اللَّهُ لَكُمْ آیاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُون؛ و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراكنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد كنید: آن گاه كه دشمنان [یكدیگر] بودید، پس میان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید و بر كنار پرتگاه آتش بودید كه شما را از آن رهانید. این گونه، خداوند نشانههاى خود را براى شما روشن میكند، باشد كه شما راه یابید» (1)؛ پس چرا به ریسمان الهی نمیآویزیم و دستمانمان را به نشانه برادری به هم نمیدهیم و از پرتگاه ترسناک تفرقه خود را دور نمیکنیم که هیچ، گاهی به نام دین و جانبداری از اهل بیت، به بهانه اعیاد و شهادت معصومین، بزرگترین خیانتها را به ایشان و اسلام مرتکب میشویم و طوری رفتار میکنیم که آنگار ما رهبران، پیشوایان معصوم خود هستیم!
چه کسی است که هشدار رسای: « وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ؛ و از خدا و پیامبرش اطاعت كنید و با هم نزاع مكنید كه سُست شوید و مهابت شما از بین برود، و صبر كنید كه خدا با شكیبایان است»(2) را از زبان قرآن کریم نشنیده باشد اما ما مسلمانان جهان، همچنان اطاعت از خدا و رسول را تنها در حد حرف، به ظهور رساندهایم چرا که اساساً به دنبال فهمیدن سخنان ایشان نبودهایم و از سیرت وحدت آفرین آنها درس نگرفتهایم.
آری! درد معلوم است و درمان آن نیز مشخص اما چه فایده که غفلت و غرور و تعصب و منفعتطلبیها و شهرتخواهیها، گوشها را از شنیدن این آیات شفابخش، سنگین و ارادهها را از عمل به این نسخههای معجزهگر، سست نموده است.
جالب آنکه از قضا، ریشه غیبت منجی انسان و اسلام یعنی حضرت بقیت الله (عج) هم به همین درد میرسد چرا که خود فرمود:«وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَه بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَه وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُم؛ و چنانچه شیعیان ما- خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد- قلباً در وفاى به عهدشان اجتماع مىشدند نه تنها سعادت لقاى ما از ایشان به تأخیر نمىافتاد، كه سعادت مشاهده ما با شتاب بدیشان میرسید و اینها همه در پرتو شناخت كامل ما و صداقت محض نسبت به ما میباشد، بنا بر این هیچ چیز ما را از ایشان محبوس نمیدارد جز اخبارى كه از ایشان بما مىرسد و ما را مكروه و ناراحت میسازد و از ایشان انتظار نداریم» (3)
متأسفانه ما مسلمانها دلخوش شدیم به عبادتهای ظاهری و رویکردی فردی و مغز عبادت را فراموش نمودیم و هنوز به بلوغ اجتماعی آن طور که در شأن یک مسلمان و در حد ظهور و تشکیل حکومت جهانی مهدوی است نرسیدیم اما بر عکس و در جبهه مقابل ما که دشمنان حقیقت و مهدویت قرار دارند در کفر و باطل خود به وفاق و همدلی رسیدند و نتیجه، همان چیزی است که میبینیم؛ به قول شاعری نکته سنج:
آبـادی میخــانه ز ویــرانــی ماست
جــمعیت كــفر از پــریــشانی ماست
1. آل عمران /103.
2 . انفال/46.
3. الإحتجاج، ج2، ص: 499.
حسن ملایی ـ دوماهنامه امان شماره 49