در آن [شب]، فرشتگان و روح [جبرئیل] به اذن پروردگارشان براى [تقدیر] هر امرى نازل شوند».
مقدمه
یکی از شگفتیهای آفرینشِ حقتعالی، قرار دادن شب قدر از همان ابتدای خلقتِ جهانِ ارضی و نزول امرِ سال به محضرِ حجّت و ولی خود ـ كه هرگز زمین از وجودش خالی نبوده و نخواهد بود ـ است.
سرّ این حقیقت، همان مسأله وساطت در فیض است. یعنی خداوند حکیم برای ارائه میزان و مقدار فیضی که مقرر شده محضر واسطه فیض افاضه شود، زمانی را به عنوان «شب قدر» قرار داده تا علاوه بر تفصیل و تقدیر امور در این شب، انسان بتواند با احیا و راز و نیاز، نقشی در مقدار فیضِ خود و افزایش آن داشته باشد.
در این شب، تفسیر امور سال به محضر حجّت زمان نازل شده و برنامه یک سالِ مربوط به عالم، از سوی خداوند متعال به محضر او ارائه میشود.
موضوع «لزوم وجود حجّت در هر زمان»، طی چهار مرحله پیگیری میشود:
1. استمرار شب قدر تا قیامت
انکار این حقیقت و این عقیده که با رحلت رسول مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله شب قدر هم، از بین رفت، مصداق همان فتنهای است که قرآن مجید، به شدت امت اسلامی را از آن بر حذر داشته است. به بیان امام سجاد علیه السلام فتنهای که دامنگیر اهل خلاف شد، همین بود که عدهای از آنان، شب قدر را انکار کرده و به سبب آن به دوران جاهلیت بازگشتند؛ چرا كه اگر میگفتند شب قدر هست، باید میپذیرفتند که خداوند در این شب امری دارد (تنزّل الملائکه ...) و اگر این به مسأله اقرار میکردند، طبعاً شبِ قدر صاحب میخواهد؛ بنابراین از اساس، منکر شب قدر شدند.
علاوه بر روایات متعددی که در تبیین آیه چهارم سوره قدر وارد شده و بر وجود شب قدر از ابتدای جهانِ ارضی تا روز قیامت تأکید میكند و در تفاسیر اهل سنت نیز ذیل سوره قدر، روایاتی در این رابطه ذکر شده است، فعل مضارع «تنزّلُ» نیز بر استمرار این حقیقت دلالت دارد.
2. نزول امر سال در شب قدر
اگر شب قدر هر سال وجود دارد، نزول امر الهی نیز طبق این آیه و آیات ابتدای سوره «دخان» وجود خواهد داشت؛ به عبارت دیگر، با اثبات موضوع، یعنی وجود شب قدر، محمول، یعنی نزول امر سال، نیز بر اساس این آیه ثابت خواهد بود.
3. لزوم نزولِ روح و فرشتگان بر كسی
اگر کسی بگوید: لازم نیست این فرشتگان بر کسی نازل شوند، بلکه فرود آمده و بر میگردند، پاسخ این است كه: آیا نزولِ چیزی بر هیچ چیز معنا دارد ؟! یعنی اگر بر کسی نازل نشوند، در این صورت تعبیر «تنزّل» صحیح نیست، بلکه تعابیری مثل «تردّد» و امثال آن گفته میشد؛ همان گونه که درباره ابتدای این سوره نیز که سخن از نزول قرآن به میان آمده است، معقول نیست کسی بگوید: قرآن در این شب نازل شد، ولی لازم نیست بر کسی نازل شده باشد.
از سوی دیگر، همه پذیرفتهاند که در زمان حضرت رسول صلی الله علیه و آله جبرئیل و فرشتگان بر ایشان نازل میشدند. شایان ذكر است، دقت در آیه دوم سوره «نحل» نیز مطلب را روشنتر میكند.
4. ویژگیهای كسی كه میزبان و صاحب شب قدر است
آیا هر كسی میتواند میزبان این میهمانان الهی باشد؟ آیا خوبان عالَم، علمای ربانی و امثال آنان میتوانند این مسؤلیت را بر عهده بگیرند؟
ممكن است در پاسخ گفته شود: بله، چرا كه در قرآن آمده است: «به یقین كسانی كه گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند»؛ اما با كمی دقت و تأمل در سوره «قدر» درمییابیم آنچه در اینجا مطرح است، با آنچه در آیه 30 سوره «فصلت» آمده، بسیار متفاوت است، زیرا:
اولاً: اینجا سخن از نزول جبرئیل یا موجودی باعظمتتر از جبرئیل است و به اتفاق نظر علمای فریقین، هر کسی نمیتواند محل نزول فرشته عظیمالشأنی همانند او باشد؛ چرا که سعه وجودی او بسیار قویتر و بالاتر از سعه وجودی ماست؛ از اینرو، فقط شخصی مانند رسول گرامی اسلام(ص) و کسانی که در رتبه و منزلت او باشند، چنین ظرفیت و توانی را دارند.
ثانیاً: این «تنزّل» برای صرف ملاقات یا برای امری جزئی نیست، بلکه برای تمامی امور و مسائل مربوط به عالَم است: «...مِن کلِّ أمر».
بنابراین، باید بین میهمان و میزبان، تناسب وجود داشته باشد و این میزبان از سوی حقتعالی، حائز مسؤلیت در این عالَم باشد؛ به عبارت بهتر، خلیفه خدا در زمین باشد، و چنین امر و مسئولیتی جز از معصوم، از شخص دیگری ساخته نیست. و با توجه به مطالب پیشگفته، لازم است در هر زمان انسانِ معصومی، ولیّ و خلیفه خدا باشد تا علاوه بر انجام وظایف الهی، صاحب شب قدر نیز باشد.
اهمیت و جایگاه ایمان به حجّت حی الهی
در ارزش و جایگاه این عقیده، همین بس که امام جواد علیه السلام فرمودند:«فضیلت کسی که ایمان به «إنّا أنزلنا» و تفسیر آن دارد، بر کسی که چنین ایمانی ندارد، همانند برتری انسان بر بهائم است».
توضیح اینكه، کسی که شب قدر و صاحب آن را نشناسد، در واقع امام زمان و«حجّت حی» خود را نشناخته است و کسی که امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است. کسی که مرگش جاهلی باشد، یعنی حیاتش جاهلی بوده و بهرهای از اسلام و انسانیت نداشته است، چرا كه مرگ عصاره حیات است. آنچه را امام علیه السلام در این روایت بیان میفرماید، همان حقیقتی است كه شیعه و سنی از نبی مكرم اسلام صلی الله علیه و آله نقل كردهاند كه ایشان فرمودند: «كسی كه بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است».
جایگاه و مسئولیت امام زمان
عظمتِ امام زمان(عج)آنگاه روشنتر میشود که در تعبیر «مِن کلِّ أمر» دقت کنیم. به بیان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله: «بعد از این تعبیر، آیا چیزی باقی میماند که تحت آن قرار نگیرد؟»
فرشتگان در شب قدر برای ارائه برنامه همه امور، خدمت حضرت میرسند؛ بنابراین، همه امور مادی و معنوی به اذن خداوند، به دست مبارك ایشان است؛ در واقع، ایشان واسطه فیض الهیاند.
به عبارت دیگر، ولایت كلّی عالَم به اذن خداوند بر عهده امام زمان است. زمانی به عظمت امام پی میبریم كه بدانیم خداوند متعال به «آصف بن برخیا» كه در كمتر از ثانیهای «عرش عظیم» بلقیس را از فاصله صدها كیلومتر حاضر كرد، فقط یك حرف از اسم اعظم را به او داده بود؛ در قرآن آمده: «قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتاب»؛ در حالی كه چهارده معصوم، به 72 حرف از 73 حرفِ اسم اعظم علم دارند؛ از اینروست كه تعبیر قرآن درباره ایشان «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب» است.
از حضرت امیر(ع) درباره حضور همیشگی حجت حیّ و زنده روایت شده است که: «شب قدر در هر سال وجود دارد و امرِ سال در این شب نازل میشود و برای این امر پس از رسول خدا والیانی وجود دارد. ابنعباس پرسید: اینها چه کسانی هستند؟ فرمودند: من و یازده نفر از صلب من».
نتیجه
در هر سال، شب قدر وجود دارد؛ شب قدر هر سال، امرِ سال نازل میشود؛ هماکنون این امر بر چه کسی نازل میشود و صاحب شب قدر کیست؟
بر اساس آنچه در مقدمه گذشت، قرآن اصول و كلیات را بیان میكند. آنچه از آیه چهارم سوره قدر استفاده میشود، لزوم وجود «حجّت حی» است، كه تبیینِ آن بر عهده روایات است؛ برای نمونه، در تفسیر نور الثقلین، ذیل این سوره، بیش از یكصد روایت درباره این موضوع بیان شده است. البته با دقت نظر در خودِ آیه، میتوان به نكات بسیار مهمی درباره جایگاه و شؤن امام دسترسی پیدا كرد.
آیات ابتدایی سوره مباركه «دخان» نیز بیانگر همین حقیقت است و روایات متعددی ذیل آن، از معصومان به دست ما رسیده است؛ برای مثال: راوی از امام صادق علیه السلام میپرسد: چگونه بفهمم كه در هر سال، شب قدر وجود دارد؟ حضرت فرمودند: «هر شبِ ماه مبارك رمضان، صد مرتبه سوره دخان را بخوان. در شب بیست و سوم خواهی دید آنچه را باید ببینی».
. عضو انجمن علمی مهدویت حوزه علمیه قم.
. قدر/4.
. کافی، ج1، ص 250.
. «فیها یفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكیم»؛ دخان، آیه4.
. ر.ك: بحار الانوار، ج94، ص 145 به بعد، باب 7. نکته حائز اهمیت در مورد شب قدر این است که مقدرات یک سال ما بر اساس عملکرد گذشته رقم میخورد، لذا گناهان ما شرّ را برای آیندهمان اقتضا میکند و کوتاهیهای ما در انجام وظایف، در دریافت فیض و رحمت الهی اختلال ایجاد مینماید.
. كافی، ج1، ص248.
. انفال/ 25.
. کافی، ج1، ص248.
. ر.ک: ابن كثیر، تفسیر القرآنالعظیم، ج8، ص 429 و جلال الدین سیوطی، تفسیر الدرّ المنثور، ج6، ص373، ذیل آیه 4 قدر.
. كافی، ج1، ص 252.
. «یُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِه».
. «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللّه ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی كُنْتُمْ تُوعَدُون»؛ فصلت/30.
. كافی، ج1، ص 250.
. كافی، ج 1، ص 377. برای آشنایی با این حدیث در منابع اهلسنّت که با تعابیر گوناگونی آمده است ر.ك: شرح مقاصد، ج 2، ص 275؛ ، صحیح مسلم، کتاب الامارة، باب وجوب ملازمة المسلمین، ح 3437 و مسند احمد بن حنبل، بخش مسند شامیین، ح 16271.
ابن ابیالحدید درباره عبداللّه بن عمر میگوید: «او از بیعت كردن با حضرت علی امتناع كرد، اما شبانه درِ خانه حجاج را میزند تا با او (به عنوان نایب عبدالملك مروان) بیعت كند تا مبادا یك شب را بدون بیعت با امام به سر ببرد، چراكه از پیامبر خدا روایت شده است كه فرمودهاند: «كسی كه بمیرد و امامی نداشته باشد، با مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» كارش در حقارت و خواری به جایی رسید كه حجاج پایش را از بستر درآورد و گفت: «با پایم بیعت كن!»شرح نهجالبلاغه، ج13، ص242.
. كافی، ج1، ص249.
. نمل/ 40.
. رعد/ 43.
. ر.ك: به تفسیر آیه 40 سوره نمل و آیه آخر سوره رعد و روایات ذیل آن؛ و نیز ر.ك: كافی، كتاب الحجة، ج 1، ص 230.
. همان، ص532.
. كافی، ج1، ص 251.
محمود اباذری ـ دوماهنامه امان شماره 48