نشریات و مجلات چاپی

مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
نشریه امان فعالیت خود را از سال ... آغاز کرده است. هم‌اکنون 348 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

دلنوشته

* راضیه براتی‌. نجف‌آباد
آقاجان! به كدامین نشانه باید گل‌های ارادت را فرستاد؟ كدامین كوبه را به نهانه دلتنگی باید كوبید؟ كدامین كوچه را به جستجوی عطر تو باید زیر پا گذاشت؟
مولای من! گل‌های ارادتمان را با پیك دعا به نشانه منتظر می‌فرستیم. كوچه انتظار را آذین‌بندی می‌كنیم و كوی محبت را به یادت می‌گردیم و پنجره‌ها را به امید عطر قدم‌هایت می‌گشاییم كه تو خود، ما را راهنما خواهی شد.

* فرشته‌سادات جوهری. قم
ندبه‌هایمان تمام جهان را پر كرده‌اند و توسل‌هایمان تمام كائنات را؛ بی‌تو بودن را تمام تقویم‌ها فریاد كرده‌اند و من در تاریخِ امروز در انتظارِ سواری سبز،‌ آن سوی افق‌های دوردست را می‌نگرم،‌ بیا كه حتی برای لحظه‌ای زیر چتر ولای تو سر برآوریم و از حنجره ‌غرور فریاد بزنیم! كاش می‌دانستیم كه چه ندبه‌ها و توسل‌ها در حنجره جمعه‌ها، گُر می‌گیرد! كاش می‌دانستیم كه كدامین جمعه كوچه‌ها عطر قدم‌هایت را خواهند گرفت! جان‌مان آمد به لب از شكوه‌های بی‌كسی،‌ سید و مولای ما بس كه تو این دل‌واپسی.

* احمد پوررضایی‌. ابركوه
وقتی پایت در گِل باشد و راه دراز، وقتی دستت بسته باشد و خرما بر نخیل،‌ دیگر آه كشیدنت چه معنایی دارد؟! وقتی خسته باشی و درمانده،‌ وقتی تنها باشی و پرهوس، دیگر نگاه كردن چه معنایی دارد؟! وقتی به قدر یك نفس كشیدن مجالی نداری،‌ وقتی به اندازه یك پلك زدن نمی‌مانی،‌ دیگر سیاه دیدن چه معنایی دارد؟! وقتی باید در آتش باشی و خُرم، وقتی بود و نبود یكسان،‌ وقتی ناز و نیاز برای از ما بهتران،‌ دیگر عاشق شدن چه معنایی دارد؟ اما همیشه یادت باشد آهت را هدر ندهی. هر كس را نگاه نكنی،‌ سیاهی‌ها مجذوبت نكنند،‌گریه امانت را نبرد،‌ شِكوه از غصه‌ها نكنی و همینطور عاشق باقی بمانی یك عاشق ساده.

* فریبا مطهری. كامیاران
مهدی‌جان! درختان به امید آن روزی كه سایبان تو باشند دوباره زنده شده‌اند و شكوفه‌ زده‌اند و خاك هم از این كه قدمگاه گام‌های مبارك شماست به خود می‌نازند، ای روشنی چشمان منتظرانت،‌ دل‌های ما را كه منتظر فریاد عدالت خواهی توست منور كن و فرجت را به ما ارزانی دار.

* ام‌البنین نیك‌نظر. زابل.
كاش مرا عشق تو مولا یاری كند و از زندگی بی‌روح و سردم نجات دهد. چه می‌دانند آنان‌كه مرا دیوانه تو می‌خوانند. از درون قلبم صدای یا صاحب‌الزمان در كوچه‌های تنگ غربت شنیده می‌شود و تویی تنها پناه بی‌كسی‌ام. چه می‌شود مرا نیم نگاهی از سر رحمت و رأفت كنی؟ كه من همیشه منتظر تنها، به امید تو زنده‌ام كه بیایی و آخرین نفس را هدیه قدوم تو كنم ‌ای مولا!

* مریم فتاحی‌اردكانی. قم
آه، آه، آه...؛ نمی‌دانم كدام آه را تفسیر كنم كه تفسیرش را خود بهتر می‌دانی. آه از این روزگار و از این چشم‌ها و گوش‌ها و دست‌ها. آه از دل‌هایی كه دیگر برای هم كه چه عرض كنم برای خودش هم حتی نمی‌تپد. آه از دست‌هایی كه فقط برای گرفتن دراز شده‌اند و بخشش و كرامت و سخاوت را فراموش كرده‌اند. آه از گام‌‌هایی كه برای دیگران برداشته نمی‌شود. آه از گوش‌هایی كه دردها را نمی‌شنوند تا چه رسد مرهمی شوند بر دردها. آه از افكاری كه همت پروازشان، ‌آسمان دنیاست. ‌آه از چشم‌هایی كه عفت و حیا را از یاد برده‌اند و آه... .
آقا و مولای ما، دعا كن برای ما، تا ما نیز چون دیگران فریفته زرق و برق‌های دنیا نشنویم.

آخرین ویرایش
در 1394/8/13 14:10 توسط زهره رجبی شیزری

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
02188998601
تهران، خیابان انقلاب، تقاطع قدس و ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366