برای یار امام زمان (عج) دین، روش زندگیه؛ الگوی زندگیه؛ اصلاً دین عین زندگیه؛ ولی بعضی از ما گاهی به جان دین، نق میزنیم؛ هزار جور اما و اگر میاریم که چرا فلان جا، فلان دستور رو دادن. گاهی هم گلایه که ای بابا سخته، مشکله، نمیتونیم و البته گاهی وقتی حسابی خراب کردیم، از مقصرین لیست تهیه میکنیم. آخرش هم با هزار توجیه، سینه ستبر میکنیم که فلانی، تو باعث انحراف من بودی؛ تو مانع جلو پام گذاشتی؛ خدا خودش جای حق نشسته و حسابتو کف دستت میذاره؛ حسابرسه؛ داوره؛ قاضیه؛ یا وقتی کم میاریم یا یه جایی از کارمون میلنگه زود یاد خدا میافتیم و جلز و ولز که یا مشکلمو حل میکنی یا نه من، نه تو!
خلاصه تکلیف خودمونو نمیدونیم. دلایلش هم زیاده ولی مهمترینش، جهالته. جهالت از این جهت که عقلامونو خوابوندیم و حسابی بهش استراحت دادیم. اصلاً به خودمون زحمت نمیدیمغ آخه خسته میشیم. نه اصلاً کار داریم؛ درس داریم؛ حوصله فکر کردن به این چیزا رو نداریم؛ جستجو در دین کار ما نیست وقت تحقیق کردن نداریم، ولی تا دلت بخواد رو داریم. بابا اصلاً ما این جوری هستیم تا یه چیزی مطابق میلمون نیست فوری پسش میزنیم و اخ و اوخ میکنیم.
آخه این انصافه؛ عدالته؛ خودت بگو. ای وای از دست کارای این آخرالزمونیها. حالا از صبح تا شب تو اینترنتن که یه موقع دانلود جدید میاد از دستمون میره؛ همش در حال چتن که حوصلشون سر نره؛ همش پشت ویترین مغازهها و در حال خریدن که یه موقع مدلهای جدید میاد بیخبر نمونیم. یعنی واقعا آدمیزاد برا این کارا آفریده شده. آخه بنده خدا! درسته پیامبرت در قید حیات نیست، درسته از ولایت ظاهری امامت بی نصیبی، ولی آخه چرا یادت میره خدا بالا سرته و امام زمان (عج) و پیامبر و یازده امام دیگه دارن تو رو میبینن. به خدا انصاف نیست بعد از این همه ایثار و فداکاری بیست و چهار هزار پیامبر و سختیهای زیادی که چهارده معصوم، متحمل شدن فقط و فقط برا هدایت ما، با وجود این همه چراق روشن واسه خوب زندگی کردن تو قرآن و سیره امامان و احادیث و روایات، ما این قدر ناجوونمردی کنیم.
آخه دیگه چه بهانهای؛ چه عذری؛ چه توجیه و سفسطهای. من که از کارای خودم و بعضیهای دیگه سر در نمیارم. خدای بزرگی که عقل و منطق به این دقت و بزرگی به ما داده، این همه قابلیت و توانایی و استعداد و از همه مهمتر روحی که از خودش در ما دمیده تا همیشه راهی باشه برای راه گم نکردن، چرا و چرا ما این قدر فراموشکاریم و فراموشش میکنیم؟ چرا این قدر مغرور و خودخواهیم؟ چرا حسودیم؟ چرا عالم بیعملیم؟ چرا دروغ میگیم؟ چرا دستورات دینمونو عمل نمیکنیم؟ چرا بدحجابی میکنیم یا ارتباطهای شبههناک داریم؟ چرا قضاوت عجولانه میکنیم و تهمت می زنیم و توهین و غیبت میکنیم؟ چرا حرمت نگه نمیداریم و از همه مهمتر چرا دنبال جواب سؤالهامون نمیگردیم؟ شیعه دوازده امامی و این کارا؟ باور کنیم قوانین دین برای اینه که قشنگتر و آرومتر زندگی کنیم. به خدا خوب بودن خیلی شیرینه و بهترین مزه اون ارتباط با ولی خدا و امام زمانمونه؛ همونی که از طرف خدا برگزیده شده برای بزرگترین اتفاق دنیا؛ یعنی واقعاً دوست نداریم تو یه همچین پیشآمدی سهیم باشیم؛ کمک حال باشیم و بیکار نشینیم. بیایید بیشتر به کارامون فکر کنیم. نا سلامتی ما باید مقدمات ظهور رو آماده کنیم! به نظرم یه خونه تکونی حسابی لازم داریم!
زینب احمدزاده ـ دوماهنامه امان شماره 46