اگر چه بارش برف و پوشانده شدن زمین از آن، یکی از دلایل زیبایی زمستان در نزد ماست اما برف سنگینی در چهار فصل امسال باریدن گرفت که تماشای آن البته، هیچ زیبا نیست و مزه آن، كام همه را همچنان تلخ میكند!
نامیده شدن سال حماسه سیاسی و اقتصادی از سوی رهبر فرزانه ما، تدبیر حکیمانه ایشان در این برهه از زمان بود تا کشوری که قرار است با انقلاب اسلامی خود، تمدنی نوین را پایه گذاری کرده و زمینه ساز دوران زیبای حکومت مهدوی باشد، در مواجهه با حقستیزان و ظلم گستران جهانی با جهشی ستودنی آن هم از جنس جهاد و حماسه، نه تنها مکر سیاسی و محاصره اقتصادی ایشان را در هم بشکند بلکه در جهان بحران زده کنونی که تدابیر سیاسی فرعونها و ترفندهای اقتصادی قارونهای زمانه نیز سودی نبخشیده و راهی باز ننموده، با بهره گیری از آموزه اسلام، طرحی نو افکند و بذر امید بپاشد و البته در بعد سیاسی آن، تا اندازهای موفق بودیم.
اما افسوس که برف سنگین غفلت از حماسه آن هم از جنس اقتصاد، میدان زندگی اجتماعی ما را پوشاند و ما در این باره به غیر از دلبستگی به انبوه عادتهای نامعقول و شعارهای تکراری و همایشهای ملال آور، کار قابل توجهی نکردیم.
گاهی مردان سیاسی ما به اسم نقد، همدیگر را له نمودند و زمانی خود ما به نیز خاطر چشم و همچشمیها و تجملگراییهای مهار ناشدنی، عزت را نه در قناعت که در مصرف بیرویه جستجو نمودیم و هر جا که کارد به استخوانمان رسید، تقصیر را به دوش یکدیگر انداختیم.
و امروز دولت و ملت، نه فقط در مقابل رهبر خود، بلکه در برابر امام رهبر خویش یعنی حضرت صاحب الزمان، شرمنده است و سرافکنده!
اما چاره کار چیست؟
قدم اول برای خروج از این وضعیت، بازگشت از مسیر و هدف اشتباه است و این دعوت شفابخش قرآن کریم که:«وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ اى مؤمنان، همگان به درگاه خدا توبه كنید». اگر همه ما بتوانیم این قدم را صادقانه برداریم، و با پی بردن به اشتباه خود، از درگاه الهی طلب استغفار کنیم به یقین، شایسته این بشارت قرآنی قرار خواهیم گرفت که:«یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ یرْسِلِ السَّماءَ عَلَیكُمْ مِدْراراً وَ یزِدْكُمْ قُوَّه إِلى قُوَّتِكُمْ؛ و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید، آن گاه بر آستان او توبه كنید تا باران را پى در پى بر شما فروریزد و بر نیرویتان بیفزاید».
قدم بعدی، داشتن راهبردی است برای رسیدن به این مقصود و تحقق حماسهای اقتصادی که علاوه بر امروز، فردا نیز به آن نیازمندیم و چه راهبردی بهتر و کارآمدتر «فرهنگ انتظار»؛ اما فهم کارآمدی این فرهنگ حتی در زمینه اقتصادی به فهم «حقیقت انتظار» است.
«انتظار» به حالت كسی گفته میشود كه از وضعیت موجود ناراحت بوده و برای ایجاد وضعی بهتر تلاش میكند. بنابراین «مسأله انتظار حكومت حق و عدالت«مهدی» و قیام مصلح جهانی در واقع مركب از دو عنصر است، عنصر«نفی» و عنصر«اثبات» عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود و عنصر اثبات خواهان وضع بهتری بودن است و اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشهدار حلول كند سرچشمه دو رشته اعمال دامنهدار خواهد شد. این دو رشته اعمال عبارتند از ترك هر گونه همكاری و هماهنگی با عوامل ظلم و فساد و حتی مبارزه و درگیری با آنها از یك سو و خودسازی و خود یاری و جلب آمادگیهای جسمی و روحی و مادی و معنوی-برای شكل گرفتن آن حكومت واحد جهانی- و مردمی از سوی دیگر و خوب كه دقت كنیم میبینیم هر دو قسمت آن سازنده و عامل تحرك و آگاهی و بیداری است».
نكته بسیار مهمی كه در شناخت حقیقت انتظار و كاربردی نمودن آن در زندگی ما، باید به آن توجه نمود، قرینه و فضایی است كه این چشم به راهی در آن فضا مطرح میشود؛ این نكته همان مطلب قابل توجهی است كه بیتوجهی به آن باعث برداشتهای متفاوت از این آموزه و در نهایت، عدم جریان فرهنگ انتظار در متن زندگی ما به گونهای شایسته و مؤثر است. برای دستیابی به چنین درک صحیحی به این روایت توجه کنید:
شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: نظرتان درباره كسی كه ولایت امامان را قبول داشته و انتظار ظهور حكومت حق را میكشد و در همین حالت از دنیا میرود، چیست؟ امام فرمود: «او همانند كسی است كه با حضرت قائم(عج) در خیمه او باشد- آنگاه اندکی سكوت كرد- و فرمود: مانند كسی است كه با پیامبر اسلام (ص) در مبارزاتش همراه بوده است» . علاوه بر این حدیث، روایات دیگری نیز وجود دارد که با کلماتی شبیه آن نقل شده و منتظر ظهور را همانند کسی میداند که: «در راه خدا شمشیر زده است» و یا «همانند كسی است كه در لشگر و بلكه در زیر پرچم قائم بوده باشد» و حتی«همانند كسی است كه با پیامبر شهید شود».
این شباهتسازیها روشنگر آن است كه میان «انتظار» و «جهاد» رابطه قابل درنگی وجود داشته و اساساً، انتظار ظهور در فضای نبرد حق و باطل، توأم با یك مبارزه و حماسه گسترده و همه جانبه برای آمادگی فردی و زمینهسازی اجتماعی جهت پذیرش و شركت در بزرگترین حماسه تاریخی نبرد حق و باطل به رهبری امام قائم بوده، و باید منتظر را به مجاهد و مبارز و زندگی او را، زندگی جهادی معنا نمود كه عامل حیات انسانی است؛ به فرموده مقام معظم رهبری:«زندگی جهادی یعنی این كه ما آرمانها و ارزشها و هدفهای والای زندگی را مشخص كنیم و بعد با تمام قوا برای تحقق آن بكوشیم. اصلاً زندگی جز این معنا ندارد و گرنه، اگر انسان از جهاد برای ارزشها و هدفهای والا خالی باشد به یك جماد تبدیل خواهد شد».
حرف آخر آنكه اگر حقیقتاً میخواهیم به آرمان بزرگ انقلاب اسلامی یعنی زمینهسازی برای ظهور از طریق ایجاد تمدن بزرگ و جذاب اسلامی و ارائه آن به جهانیان برای رغبت عمومی به حكومت مهدوی، دست یابیم، باید فرهنگ انتظار صحیح كه متضمن روحیه حماسی و جهادی است در آحاد جامعه و كارگزاران حكومت اسلامی دمیده شود، چرا كه تنها در این صورت است كه شعار حماسه اقتصادی و دیگر شعارهای اصیل انقلاب، محقق و ملت ایران بیش از پیش بر تمام دشمنان فریبكار خویش غلبه خواهد نمود.
. مدير علمی نشريه امان.
.نور/31.
. هود/53.
. تفسير نمونه، ج7، ص 382.
. بحار الأنوار، ج52، ص 125.
. «بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بِسَيْفِهِ فِي سَبِيلِ الله»؛الكافي، ج8، ص146.
. «ِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً فِي عَسْكَرِهِ لَا بَلْ بِمَنْزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوَائِهِ»؛ الكافي، ج1، ص371.
. « بِمَنْزِلَةِ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ»؛ الغيبة نعمانی، ص 330.
. سخنان مقام معظم رهبری در تاريخ 29/11/1370
حسن ملایی ـ دوماهنامه امان شماره 46