فکر میکنید آموزه انتظار چقدر میتواند در سبک زندگی ما تأثیرگذار باشد؟
انتظار مفهومی است جامع و کامل که می تواند همه زندگی انسان را تحت پوشش قرار داده و او را بر اساس مبانی اسلام تربیت نموده و زمینه تجلی هویت اخلاقی را در او پدید آورد. لذا درک چیستی این مفهوم و اهدافی که تعقیب می کند و نیز شناخت قلمرو آن، برای کسانی که میخواهند نظام زندگی خویش را بر اساس این مفهوم شکل داده و زندگی خویش را سازماندهی نمایند، امری است بسیار ضروری که عدم توجه به آن در دراز مدت بحرانهایی را در زندگی انسان پدید می آورد که نتیجه آن عدم تعادل و سپس عدم تعالی اوست.
اما برای درک چیستی «انتظار» و نقش آن در سبک زندگی باید بدانیم این واژه چه نسبتی با دین دارد؟ آیا جزء آن است که در این صورت نگاه حداقلی به این مفهوم داریم و یا این که همه دین است که در این صورت یک نگاه حداکثری به این مفهوم شده است، چون در این نگاه تمامیت دین با مفهوم انتظار توضیح داده میشود و هویت انسان مسلمان و بالاتر، انسان مؤمن با آن، معناپذیر میگردد.
چه طور میشود نگاه حداکثری به انتظار داشت و آن بر تمام دین منطبق کرد؟
اگر امامت و ولایت رکن رکین هویت ماست و اگر دین با ولایت میتواند در عرصههای مختلف زندگی خود را آشکار نماید، پس باید این امامت به تمام معنی ظهور یابد تا حقیقت دین متجلی و به تبع آن راه و رسم زندگی شفاف شود. بنابراین تجلی دین به عنوان نقشه راه زندگی، وابسته به امام معصومی است که میتواند راهبر زندگی انسان باشد چرا که از سویی از خطا و گناه دور است و از سوی دیگر هدف زندگی که درک مراتبی از عبودیت الهی است و راه رسیدن به آن و موانع رسیدن و طریق عبور از موانع جهت درک آن هدف متعالی را می شناسد. پس باید منتظر ظهور چنین امامی بود و برای ظهور چنین امامی قیام کرد. این تلاش و قیام و جنب و جوش و خروش متعالی در مفهومی به نام انتظار تجلی می یابد که روح حاکم بر زندگی مسلمان آزادهای است که در عصر غیبت معصوم خود را ملتزم به تلاش و حرکتی قانونمند در جهت ظهور آن راهبر در عصر غیبت نموده است و عاشقانه و خالصانه در مسیر رضایت ولی خدا حرکت میکند تا زمینههای ظهور مهیا گردد.
این تلاش، وظیفه یک انسان مؤمن است. بنابراین مفهوم انتظار جزء لاینفک ایمان است و نمیتوان فردی را مؤمن یافت که منتظر نباشد یا فردی را منتظر یافت که مؤمن نباشد. پس مؤمن، منتظر است و تمامی صفات و ویژگیهای انسان منتظر را داراست. با این حساب باید بپذیریم که دین، بدون لحاظ مفهوم انتظار، هویت و اعتبار ندارد و اگر ملتزم به صفات منتظران برای مؤمنان شدیم پس وارد حریم ارزش های انتظار شدهایم. این، همان نگاه جامع و کامل به مفهوم انتظار است كه در سبك زندگی ما تغییراتی جدی به وجود خواهد آورد.
به نظر میآید با این نگاهی که شما به مفهوم انتظار دارید و آن را منطبق بر تمام ایمان میدانید، قائل به تعریف خاصی از انسان منتظر هستید. اینطور نیست؟
بله، منتظر شخصیتی است که وظیفه دارد بر اساس مبانی اسلام ناب محمدی تلاش در جهت توسعه ظرفیت وجودی خویش و ارتقای سطح مقاومت خود در مقابل فتنههای زمانه (یعنی بحرانهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی بحرانهای زیست محیطی همچون زلزله، سیل و غیره) و نیز آلودگیهای اخلاقی پنهان و آشکار، زمینهای را در خود ایجاد کند که بتواند در هر موقعیت به صورت مستمر در جهت اصلاح و ارتقای خود و دیگران در راستای ظهور، قیام و حاکمیت امام معصوم اقدامات بایسته و شایسته را انجام دهد.
منظور از «هر موقعیت» که در تعریف انسان منتظر، عنوان کردید، چیست؟
مرادم از موقعیت آن است که اولاً خود فرد در چه وضعیتی به سر میبرد و ثانیاً در چه فضایی قرار دارد؛ یعنی موقعیت خودش چگونه است؛ پیر است یا جوان، نوجوان، سالم، آزاد و یا زندانی؟ همچنین در چه موقعیت مکانی و زمانی است؟ آیا در شرایط خفقان حاکمیت طواغیت است یا در شرایط ویژه حکومت امام معصوم یا نائب او، در محیط و فضای رفاهی است یا در شرایط ناهنجار رفاهی و غیره؟
شما در معرفی انسان منتظر از دو واژه «اصلاح» و «ارتقا» به عنوان ثمرات سبك زندگی منتظرانه استفاده کردید؛ ممكن است مقصودتان را از این دو واژه، واضحتر بیان کنید؟
منتظر، یک مصلح است و وظیفه دارد به اصلاح خود و جامعه به صورت مستمر بپردازد و اصلاح وقتی است که ما و دیگران مریض هستیم و باید به سلامت بیندیشیم. آن گاه وقتی فرد اصلاح شد و به تمام سلامت رسید، میتوان به ارتقای سلامت او اندیشید. ارتقای بعضی، تلاش ویژه در جهت واکسینه کردن فرد در مقابل بحرانها است، به طوری که مقاومت او در مقابل بحران ها به صورت بالنده رشد نماید.
حقیقت آن است که ما در اصلاح، به دنبال ایجاد «تعادل» و در ارتقا، به دنبال ایجاد «تعادلی» در شخصیت فرد هستیم. برای اصلاح خود، باید خود و ضعفها و قوتها را بشناسیم و در جهت حذف ضعفها و تقویت قوتها قدم برداریم و برای ارتقای خویش نیز باید با درک واقع بینانه از موقعیت شخصیتی و هویتی خویش نسبت به ارتقای آن کوشش نماییم. یک منتظر در ارتباط با دیگران، از پدر و مادر، فرزندان، اعضای خانواده، اقوام، همسایگان، امت اسلامی و رهبر زمانه (ولی فقیه) و جامعه جهانی و نیز دشمنان اسلام و انسانیت، نمیتواند بیتفاوت باشد. منتظر از خوبیها متأثر است و در مقابل بدیها مقاوم و در جهت رشد جامعه، نقش تأثیرگذار دارد.
راهكار پیشنهادی شما برای استقامت در مسیر و وظایفی كه گفتید، چیست؟
برای پایداری در این مسیر كه همان عبودیت خداست، باید با امام زمان خویش، بیعت مستمر داشته باشیم، البته بیعت با امام باید به صورت مستمر باشد. چطور در نماز اگر استمرار نیت نباشد نماز از قاعده خارج شده و دیگر نماز نیست چون باطل است. در زندگی ما نیز اگر دوام بیعت با امام نباشد، دیگر زندگی انسانی نیست و با بیهویتی و پوچی و مسخ انسان همراه است. بیعت امام یعنی درک حیات طیبه؛ یعنی درک زیباییهای زندگی؛ یعنی لذت بردن حقیقی از زندگی، آرامش و طمأنینه واقعی و حرکت دائمی به سوی رشد و بالندگی و در یک کلمه درک مراتبی از عبودیت الهی در راستای حیات طیبه و بالاخره یعنی متعالی زندگی کردن. پس حافظ این بیعت باشیم تا برای همیشه، متعالی باشیم، متعالی بیندیشیم و متعالی زندگی کنیم.
در نگاه شما سبك زندگی آرمانی در تعاملات جامعه شیعی عصر غیبت چگونه است؟
جامعه آرمانی عصر غیبت، جامعهای است که تمامی تعاملات و روابط شهروندانش بر اساس فرهنگ انتظار تعریف شده است و همه، هم سو و هم جهت با این فرهنگ متعالی در جهت تحقق اهداف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تلاش میکنند و جامعه و محیط را بر اساس سلامت اصیل ارتقا میدهند. در این جامعه، روابط انسانی در قالب اخوت و برادری تعریف میشود که البته ملاک آن ایمان است، نه خون و نژاد و قومیت. در این صورت است كه دلها با یکدیگر جمع شده و همه استعدادها، توان و امکانات جامعه، در مسیر تحقق ظهور، ساماندهی میشود.
اعضای این جامعه دو وظیفه بزرگ بر دوش دارند:
اول آن كه خود را در راستای مبانی امامت و مهدویت و در یک کلمه در جهت تثبیت هویت دینی درخویش فربه کرده و جامعه را توسعه دهند و دوم، زمینههای لازم برای جذب افراد جهت عضویت در این جامعه را مهیا نمایند. همین امر ایجاب میكند كه همه اولاً خود را با اسلام اصیل، انطباق دهند و زندگی خویش را درجهت درک مراتبی از عبودیت الهی مبتنی بر رضایت ولیّ و حجت خدا، مدیریت نماید و ثانیاً درجهت حرکت به سوی آرمانشهر واسطه یعنی همان جامعه منتظر، حرکت نماید و ثالثاً ازطریق شناسایی و جذب استعدادهای توانمند در عرصههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اقدامات بایسته و شایسته را انجام دهد.
دوماهنامه امان شماره 45