هنگامی که رهبری یک جامعه به معرفت مهدوی دست یافت، در برنامه ریزی و هدایت امور خرد و کلان جامعه، مردمش را به سمت و سویی سوق می دهد که در آن ارزش ها، آرمان ها و همسویی با زندگی و اصول جامعه مهدوی دارای اولویت است.
همانطور که یک یک مسلمانان می توانند زندگی فردی و اجتماعی خود را بگونه ای سامان بدهند که رنگ و بوی زندگی امامی را داشته، و در همسویی با عصر طلایی عمر بشری یعنی ظهور، نقش داشته باشند، و می توانند در وقوع و یا تاخیر این امر تاثیرگذار باشند، حاکمان و رهبران جوامع اسلامی نیز، با توجه به موقعیت اداره کردن جامعه ای که در اختیارشان می باشد، می توانند در تمهید زمینه ها،و ایجاد بسترهایی که سبب نزدیکی هر چه بیشتر جوامع اسلامی با آن دوران شیرین می شود، اثر مستقیمی بگذارند. امام علی علیه السلام در نهج البلاغه در وصیتی که بعد از جنگ صفین، خطاب به امام حسن مجتبی علیه السلام داشتند، اینگونه به ایشان می فرمایند:« إِذَا تَغَیرَ السُّلْطَانُ تَغَیرَ الزَّمَانُ» ، «آن گاه كه حكومت تغییر كند و دگرگون شود زمانه دگرگون خواهد شد» و «النّاس علی دین ملوكهم» ،«مردم به آیین و روش پادشاهانشان می باشند».
باتوجّه به کلام امام علی علیه السلام می توان دریافت که حکّام تا چه اندازه می توانند در ایجاد تغییرات مثبت و یا منفی بر روی فرد و جامعه اثر گذار باشند و از آنجا که موضوع مهدویت در اندیشه و مبانی اسلام، دارای اهمیت و بعنوان یک ضرورت مطرح است، از حاکمان نیز توقع بیشتری در مدیریت جامعه بر این محور و هدف است.
دوم
رهبران و حاکمان جامعه اسلامی چگونه می توانند در مهیا کردن شرائط ظهور اقدام نمایند؟ در پاسخ باید گفت که مدیران جامعه باید متوجه اهمیت مساله امامت و غیبت و ظهور باشند و تا زمانی که این معرفت را نداشته باشند نمی توانند به درستی اندیشیده و برنامه ریزی نمایند لذا باید دغدغه مهدویت همواره در رهبران زنده باشد.
هنگامی که رهبری یک جامعه به معرفت مهدوی دست یافت، در برنامه ریزی و هدایت امور خرد و کلان جامعه، مردمش را به سمت و سویی سوق می دهد که در آن ارزش ها، آرمان ها و همسویی با زندگی و اصول جامعه مهدوی دارای اولویت است. و این هدفمندی و جهت دهی جامعه را در همگی ابعاد (اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، روانی،...) پیاده می نماید.
سوم
هنگامی که به سیره عملی و نظری حضرت علی علیه السلام مراجعه می نماییم، عناصر کلیدی ای را می بینیم که تمامی این عناصر ذیل یک محور و آن هم حق گرایی و خدا محوری در حرکت است.
زمانی که به اقتصاد علوی مراجعه می کنیم، پویایی و رشد در پرتو حرکت صحیح سخن اول را می زند. به عنوان مثال حضرت علیه السلام می فرمایند:« تَعَرَّضُوا لِلتِّجَارَه فَإِنَّ فِیهَا غِنًی لَكُمْ عَمَّا فِی أَیدِی النَّاسِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یحِبُّ الْعَبْدَ الْمُحْتَرِفَ الْأَمِینَ» .« (تجارت كنید وبه كار وتولید روی بیاورید كه از آنچه در دست دیگران است بی نیاز می شوید دا صاحب حرفه امین را دوست دارد)» .
هنگامی که به تربیت علوی مراجعه می کنیم تقوا حرف نخست را می زند.هنگامی که به سیره سیاسی حضرت مراجعه می نماییم دوری از اخلاق گریزی حرف نخست را می زند.« وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِیه بِأَدْهَی مِنِّی وَ لَكِنَّهُ یغْدِرُ وَ یفْجُرُ وَ لَوْ لَا كَرَاهِیه الْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ أَدْهَی النَّاسِ وَ لَكِنْ كُلُّ غُدَرَه فُجَرَه وَ كُلُّ فُجَرَه كُفَرَه ...» . به خدا سوگند، معاویه زیركتر از من نیست، لیكن شیوه او پیمان شكنی و گنهكاری است. اگر پیمان شكنی ناخوشایند نمینمود، زیركتر از من كس نبود، اما هر پیمان شكنی به گناه بر انگیزاند، و هر چه به گناه بر انگیزاند دل را تاریك گرداند...»
خلاصه آن که حضرت علیه السلام امور اداره كشور اسلامی را بر مبنای تقوای الهی، آخرت گرایی و پرهیز از دنیاگرایی قرار می دهد. و بسیار بر آنها تاکید داشتند: «أُوصِیكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَی اللَّهِ فَإِنَّهَا خَیرُ مَا تَوَاصَی الْعِبَادُ بِهِ وَ خَیرُ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّه» .«بندگان خدا شما را به پرهیزگاری وصیت میكنم، كه پرهیزگاری بهترین چیزی است كه بنده خدا دیگری را وصیت كند كه آن را پیشه گیرد، و نزد خدا بهترین كارها آن است كه به تقوی پایان پذیرد». بدین سان مبانی و اصولی که در عصر ظهور و حاکمیت دین حق توسط امام زمان(عج) محقق می شوند، در سیره عملی و نظری حضرت مورد تاکید قرار گرفته و در مقام اجرا نیز بدان توجه شده است.
چهارم
حال كه در دنیای امروز شاهد بازتاب برنامه های دولتمردان مستکبری هستیم که با مبنا قرار دادن آینده پیش رو و اتفاق عظیم ظهور منجی تمام برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های کلان سیاسی، فرهنگی ، نظامی و اقتصادی خویش در سطح داخلی و خارجی را بر آن مبنا، سامان داده‌اند ، بجاست رهبران اسلامی با در نظر گرفتن چشم انداز دور دست و افقی جامع که بر مبنای واقعیت و حقیقتی به نام حقیقت مهدوی است، از هم اکنون زمینه ها را برای بنیادی کردن اصول و ارزش هایی که در آن زمان حاکم است، در عصر کنونی محقق نمایند و در این باره همواره این سخن حضرت امام خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی را مد نظر قرار دهند كه: «باید خودمان را مهیا كنیم از برای اینكه اگر چنانچه موفق شدیم ان شاء اللَّه به زیارت ایشان، طوری باشد كه روسفید باشیم پیش ایشان. تمام دستگاه‌هایی كه الآن به كار گرفته شدهاند در كشور ما- و امیدوارم كه در سایر كشورها هم توسعه پیدا بكند- باید توجه به این معنا داشته باشند كه خودشان را مهیا كنند برای ملاقات حضرت مهدی- سلام اللَّه علیه.»
نهج البلاغه
الخصال / ج2 / 621
خطبه200، صبحی صالح،
خطبه 173
- صحيفه امام، ج12، ص: 483
فاطمه لاغری ـ دوماهنامه امان شماره 44
