فطرت ما را به سمت مسابقه می کشاند زیرا فطرت کمال طلب است و هر موجود کمال طلبی دوست دارد که در میدان مسابقه خودی نشان بدهد . ما یک بُعد ملکوتی و یک بُعد حیوانی داریم . در زندگی حیوانات هم مسابقه است اما ما برای رشد کردن مسابقه می دهیم ولی حیوانات برای ادامه حیات.
ما در این عالم دو میدان مسابقه داریم : مسابقات شیطانی و مسابقات الهی. هم خدا ما را به مسابقه دعوت میکند و هم شیطان. رئیس ، داور و پاداش دهنده مسابقات شیطانی ، خود ابلیس است . رئیس فدراسیون ، داور و پاداش دهنده مسابقات الهی خداست .انسانها دائما در این دو زمین در حال مسابقه هستند .هر کس میخواهد در میدان مسابقات شیطانی نیفتد باید در میدان مسابقات الهی ثبت نام بکند. وقتی فکر ،ذهن ،تلاش ،تمرین ما در میدان مسابقات الهی باشد قطعا در میدان مسابقات شیطانی حضور نخواهیم داشت .کسی که در رشته والیبال مسابقه می دهد خیلی به مسابقات بسکتبال یا فوتبال کاری ندارد. کسی که می خواهد از دست شیطان نجات پیدا بکند،باید در مسابقات الهی ثبت نام کند تا فکر و ذهن آنها در مسابقات الهی مشغول باشد و از فکر و ذهن مسابقات شیطانی نجات پیدا کند.
چون وجود زن ظرافت و حساسیت بیشتری دارد شیطان بیشتر می تواند از این وجود در مسابقات شیطانی استفاده بکند. امروزه شیاطین جن و انس می خواهند خانمها را دعوت به مسابقه با مردها بکنند . حتی میگویند : طوری با مردها مسابقه بدهید که روی آنها را کم بکنید. الان در دنیا زن ها را در تمام رشته های ورزشی وارد می کنند حتی رشته هایی که با ساختار وجودی زن ارتباطی ندارد . جمهوری اسلامی در خیلی از رشته ها خانمها را وارد نمی کند یا مسابقات خانم ها را نشان نمیدهد ولی در دنیا این طور نیست .در مسابقات علمی و هنری و ... زن ها را وارد می کنند. حتی در تمام رشته های کاری زن ها را وارد می کنند و از طرفی مردها را تشویق می کنند که مثل زن ها بشوند.حتی از نظر ظاهری، می خواهند مردها را شبیه به زن ها و زن ها را شبیه به مردها بکنند. این مسابقه شیطانی است . متاسفانه الان مسابقات بی حیایی، حرام خواری، فرار از طاعت خدا و معصیت می گذارند . مدال هایی که شیطان در این مسابقات به ما می دهد تو خالی و بی ارزش است .آیه 22 سوره ابراهیم می فرماید : در روز قیامت وقتی مردم شیطان را ملامت می کنند، شیطان می گوید، وعده خدا حق بود و وعده های من دروغ، چرا مرا ملامت می کنید، خودتان را ملامت کنید. نه امروز شما می توانید برای من کاری بکنید و نه شما می توانید برای من کاری بکنید. خدا در هیچ کدام از وعده هایش تخلف نمی کند.
مسابقات میدان الهی با فطرت انسانها سازگارتر است. آیه 35 سوره احزاب ده مسابقه را معرفی کرده است. خانم ها و مادران! بیایید در این مسابقات شرکت کنید. خدا بخاطر ارزش گذاری در وجود زن، کمی زن را محدود کرده است. زن در حجاب، رفت و آمد و ارتباط محدود شده است همین امر باعث شده عده ای از خانم ها فکر کنند که خدا طرفدار مردهاست . ما می گوییم خدا طرفدار خانمهاست زیرا خدا رشته هایی را طرح کرده است که امکان برنده شدن خانم ها در آن بیشتر است. خدا می فرماید :مردها و زن ها در برابر خدا تسلیم باشند. روحیه تسلیم خانم ها بیشتر از آقایان است. وجود خانم ها تسلیم است و این نشان می دهد که خدا هوای خانم ها را بیشتر دارد .پس شما در برابر حکم خدا و رسول و ولی خدا پیش قدم بشوید.
ما روی حرف دکتر و مهندس حرفی نمی زنیم و آنرا قبول می کنیم با اینکه او هم بشر است و ممکن است اشتباه کند. اما بدانیم خدا خالق ماست.اگر خدا و رسول می فرمایند که سن ازدواج نباید بالا باشد ما بگوییم:چشم . ما نگوییم که این برای زمان پیامبر بوده است یعنی خدا و پیامبر از امروز خبر نداشته اند که این حکم را داده اند .وقتی خدا می فرماید که مهریه ها را پایین بیاورید تا سعادت شما تامین بشود، تسلیم این امر بشویم . اگر فاطمه زهرا می فرماید : بهترین زن کسی است که مردان کمتر او را ببیند و او هم کمتر مردان را ببیند تا هیچ مردی همسرش را با خانم دیگری مقایسه کند و هیچ زنی هم شوهرش را با مرد دیگری مقایسه نکند ، به خاطر ثبات خانواده است و ما باید تسلیم این امر باشید. اگر خدا و رسول می فرماید که زندگی خودتان را از حلال تامین کنید و ربا حرام است ، ما بگوییم : چشم.
به شهید جواد قربانی گفتند که امام خمینی فرموده است که نی زدن حرام است و او گفت که چون امام گفته است من قبول می کنم و نی را شکست .پس زن و مرد در تسلیم بودن به حکم خدا مسابقه بگذارند . دیگر اینکه مسابقه باور و ایمان با یکدیگر بگذارند. امروزه زن و مرد همدیگر را در غفلت جلو می برند .اگر مردی می خواهد گناه بکند زن قیامت را به او تذکر بدهد واگر زن می خواهد گناه بکند آقا قیامت را به او تذکر بدهد. زن و مرد نباید همدیگر را به سمت بی ایمانی بكشانند. در قرآن آمده که زن و مرد باید لباس همدیگر باشند .لباس یعنی ایمان زیرا بهترین زینت، ایمان است .پسر و دختر فکر کنند که در جایی گناه بکنند که خدا در آنجا نباشد .اگر صاحب مغازه غفلتی دارد مشتری به او تذکر بدهد.
جوانی می خواست به جبهه برود و مادرش به او گفت که من تو را بزرگ کردم که عصای پیری من باشی . جوان گفت که من می خواهم عصای قیامت تو باشم . جوان شهید شد و چند سال بعد هم مادر فوت کرد و مادر را خواب دیدند که می گفت همین که من را در قبر گذاشتید پسرم مرا به قصر برد و عصای قیامت من شد. استاد، شاگرد، برادر،خواهر، زن و شوهر با یکدیگر مسابقه ایمان و باور بگذارند . دیگر اینکه مسابقه اطاعت بگذاریم . در اطاعت خدا و رسول دست و پای ما نلرزد . در آیه 65 سوره نساء می فرماید: کسانی تسلیم هستند که نه دل دل می کنند و نه در عمل شان معطل می کنند. پس حکم خدا را زود عمل کنیم ولی ما میخواهیم در حکم خدا هم آخرین نفر باشیم . مثلاً تا صدای اذان بلند می شوند برای اطاعت امر خدا ،همه بدوند و از یکدیگر سبقت بگیرند . خدا هم پاداش می دهد و هم جام اخلاق می دهد . دیگر اینکه زن و مرد مسابقه صداقت بگذارند .امروزه زن و مرد به یکدیگر دروغ می گویند. پدر ومادر می خواهند به بچه دروغ بگویند،غافل از اینکه بچه قبلا به آنها دروغ گفته است .ظاهرا همه ما می خواهیم سر یکدیگر را کلاه بگذاریم .و حتی می خواهیم سر خدا را هم کلاه بگذاریم
.زن و مرد برای صداقت با امام زمان(عج) مسابقه بگذارند . ما در دعای عهد می خوانیم : خدایا من هر روز صبح با امام زمان عج عهد می بندم که جان و مال و هستی خودم را برای امام فدا کنم . جوانی گفت که من خیلی امام زمانی هستم و خیلی ادعا دارم ولی خواب دیدم که صحرای کربلاست و امام حسین علیه السلام فرمودند که اگر می خواهی ما را یاری کنی ، جلوی ما بایست و نماز بخوان . من جلوی حضرت ایستادم و نماز را شروع کردم . تیرها بطرف من آمد و من خودم را کنار کشیدم و تیر به چشم امام حسین علیه السلام خورد . ما دروغ می گوییم که به درد امام زمان علیه السلام می خوریم . یاوری امام زمان علیه السلام صداقت می خواهد . جمعی فردی را انتخاب کردند که چله نشینی بکند تا امام زمان(عج) را ببیند و بپرسد که از میان این همه افراد خوب هنوز یاران امام به حد نصاب نرسیده است؟ .آن فرد در سحرگاه آخر چله نشینی خواب دید که در شب زفاف است و در پیش همسر است که ناگهان در زدند و گفتند که از طرف امام زمان عج آمده اند، شما با امام کاری داشتید .بار دوم در زدند و او گفت که به حضرت بگویید که مگر نمی دانید امشب چه شبی است ،بار سوم در زدند و او بی ادبی کرد و گفت که به حضرت بگویید که چقدر عجله دارند .
کسی در مسابقه با حضرت برنده می شود که حاضر است از شکم ،شهوت ،گناه و مال خودش بگذرد. مادری چهارمین فرزند شهیدش را آوردند و مادر گفت: خدایا شکر، چهارمین قربانی را در راه امام زمان (عج) از من قبول کردی . دیگر اینکه ما در مسابقه صبر شرکت بکنیم .مادران و همسران شهدا و جانبازان غوغا کرده اند و کمی هم گله نکردند . فردی اسیر و جانباز بود و می گفت که دعا کنید خدا من را جزء شاکرین قرار بدهد. خدا باید به آنها مدال بدهد .
دوماهنامه امان شماره 44