نشریه امان

هم‌زمان با آغاز انقلاب صنعتی در اروپا و شروع دوره مدرنیته، شاهد تحولات وسیع و چشمگیری در عرصه‌های شخصی و اجتماعی زندگی اروپاییان بودیم كه بخش مهمی از این تحولات را می‌توان خروج دین از عرصه اجتماع و محبوس شدن آن در چهار دیواری‌های شخصی و البته كمرنگ شدن تدریجی آن دانست. این حركت در ظاهر، رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را دنبال می‌کرد؛ اما در واقع تیشه‌ای بود که بنیان اخلاق را از ریشه كند و انسانیت را به حلقه گمشده انسانِ‌ به ظاهر متمدن غرب تبدیل کرد. در این میان، دین همانند عنصر حیات بخش و موتور محرك اجتماع به موجودی بی‌آزار و البته بی‌اثر تبدیل شد. شاید علت اصلی رواج مكاتب و «ایسم»‌های نو ظهور در غربِ امروز نیز ناشی از همین كمبود فطری و درونی در عرصه حیات اجتماعی باشد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و واژگونی رژیم پهلوی در ابتدا به نظر می‌رسید كه این حركت دینی، طی زمانی كوتاه، ماهیت خود را از دست داده، ‌دچار اختلاف‌های داخلی شده می‌شود و پایگاه مردمی خود را از دست خواهد داد و در نتیجه، نظام سلطه، دیگر بار می‌تواند بر ایران مسلط شود و از منابع ایران، سوء استفاده کند؛ اما گذشت زمان، نشان داد كه این شعله به سادگی خاموش نمی‌شود؛ بنابراین، حربه ایجاد ناامنی به وسیله گروهك‌های داخلی (منافقین) و نیز جنگ تحمیلی هشت ساله در دستور كار قرار گرفت؛ اما با وجود كمك‌های بی‌حساب تمامی قدرت‌های آن زمان به عراق، اعم از بلوك غرب و شرق، باز دنیا شاهد ایستادگی ملت ایران بود.
آن‌گاه نظام سلطه در جست‌‌وجوی یافتن علت اصلی این پایداری، یگانه گزینه پیش روی خود را عنصر دین و نقش پر رنگ آن در عرصه‌های اجتماعی و شخصی دانست؛ بنابراین، حذف دین از زندگی ایرانیان را هدف قرار داد؛ اما خطرناک‌تر از این مسئله، نقشه دست‌یابی به آن هدف از طریق حمله آرام و نرم به مبانی فرهنگی ـ دینی جوانان ایرانی بود كه البته از چشم‌های بیدار و نگاه نافذ رهبر فرزانه‌مان دور نماند و ایشان، بارها درباره «جنگ فرهنگی» تذكر دادند. با نگاهی به گفته‌های معظم‌له می‌فهمیم که ایشان ابتدا بحث تهاجم و شبیخون فرهنگی را مطرح کردند؛ اما در پی سکوت یا کم کاری مسئولان بارها هشدار دادندکه دشمن در پی قتل عام فرهنگی است.
رسانه و به طور خاص ماهواره یکی از ابزارهای برای «ناتوی فرهنگی» است.
پس از جنگ تحمیلی، آرام آرام شبكه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان، رسالت دین زدایی از جامعه ایرانی را بر دوش گرفتند و طی سال‌های اخیر با رشد قارچ‌گونه و معنادار خود، حول سه محور به صورت گسترده به تأثیرگذاری مشغول شدند. اول: شبكه‌هایی با ماهیت سیاسی؛ دوم: شبكه‌هایی با ماهیت ضد فرهنگی و سوم شبكه‌هایی با ماهیت ضد دینی كه بعضی حتی ادیان و مذاهبی غیر از اسلام و تشیع تبلیغ می‌کنند و به تازگی نیز برخی از شبكه‌های به با ظاهر شیعی مشغول تخریب مبانی اصلی و ریشه‌ای «شیعه اثنی عشری» هستند.
از این مطالب در می‌یابیم که شبكه‌های دینی وظیفه خروج دین اسلام از صحنه اجتماعی ایران را به عهده دارند و شبكه‌های فرهنگی نیز با تخریب جامعه از درون، در صدد رسیدن به همان هدف هستند؛ اما با اندك تأملی در برنامه‌های شبكه‌های سیاسی، در می‌یابیم که آنان نیز با ‌ماهیت ضد دینی و ضد فرهنگی خود تحت لوای مقابله سیاسی با نظام حاكم بر ایران، می‌كوشند در خفا به تبلیغ به هنجاری‌های فرهنگی بپردازند؛ این ناهنجاری‌ها سال‌ها پیش، بنیان خانواده‌های اروپایی را به هم ریخت. جالب‌تر این‌ است که دشمن، بهترین و راحت‌‌ترین راه را برای ناتوی فرهنگی خود انتخاب کرده است: «آندلسی‌كردن ایران با از بین بردن خانواده به مثابه ركن اصلی و مهم برای ایجاد شخصیت دینی سالم در افراد.»
امروزه شبكه‌های ماهواره‌ای به این موضوعات می‌پردازند: ترویج خانواده‌هایی بی‌سامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار سنتی خانواده ایرانی؛ ترویج و عادی جلوه دادن خیانت همسران؛ ترویج پوشش‌های زننده و مبتذل؛ ترویج مكاتب نو بنیان و غیراخلاقی همچون شیطان پرستی؛ تعصب‌زدایی از كانون خانواده و ترویج بی‌تفاوتی به حریم آن؛ عادی جلوه‌دادن روابط دختر و پسر ترویج فمینیسم؛ ترویج زندگی با دیگران به جای ازدواج؛ ترویج هم‌جنس‌گرایی و البته نمایش اسلام به شکل دینی عقب مانده و تاریخ مصرف گذشته برای دنیای پیشرفته امروز.
در پایان بد نیست به یکی از مفاد پروتكل یهودیان اشاره کنیم که در آن، خواستار نابودی كامل همه ادیان به‌جز یهود شده‌اند و حاكمیت مطلق یهودیان بر عالم را هدف‌گذاری کرده‌اند. با اندك تأملی در آن‌چه گفته شد و توجه به ارتباط موجود بین این خواسته یهود و حوادث دنیای امروز دست‌های پنهان این جنایتكاران در كلیه هجمه‌های بی‌سابقه، علیه ایران، كاملاً هویدا می‌شود.
امروز تمامی سازمان‌ها، نهادها، ‌ادارات و سازمان‌های مرتبط با مباحث فرهنگی از حوزه تا دانشگاه و از وزارت فرهنگ تا صدا سیما باید با هم متحد شوند. همه باید دست در دست هم دهیم تا با یاری هم بتوانیم از این جنگ نیز، چون جنگ تحمیلی هشت ساله سربلند بیرون آییم.
رهبر معظم انقلاب فرمودند: «امروز، بهترین ابزار جنگ بین قدرتها در دنیا رسانه است.» همه باید به این باور برسند كه ایستادگی در مقابل هجوم بی‌امان این ناتوی فرهنگی، كمتر از ایستادگی در مقابل توپ و تانك ارتش تا دندان مسلح صدام نیست.
سوتیتر
1. پس از جنگ تحمیلی، آرام آرام شبكه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان رسالت دین زدایی از جامعه ایرانی را بر دوش گرفتند و طی سال‌های اخیر با رشد قارچ‌گونه و معنادار خود، حول سه محور به صورت گسترده شروع به تأثیرگذاری کردند.
2. آنچه امروز شبكه‌های ماهواره‌ای بدان می‌پردازند عبارت است از: ترویج خانواده‌هایی بی‌سامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار سنتی خانواده ایرانی، ترویج و عادی جلوه دادن خیانت همسران، ترویج پوشش‌های زننده و مبتذل، ترویج مكاتب نو بنیان و غیراخلاقی هم‌چون شیطان پرستی، تعصب‌زدایی از كانون خانواده و ترویج بی‌تفاوتی نسبت به حریم آن، عادی جلوه‌دادن روابط دختر و پسر قبل از ازدواج ، ترویج فمینیسم، ترویج زندگی با دیگران به جای ازدواج، ترویج هم‌جنس‌گرایی و البته نمایش اسلام به عنوان دینی عقب مانده و غیرقابل استفاده برای دنیای پیشرفته امروز.


. «کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می‌کند یک «تهاجم فرهنگی»، بلکه باید گفت: یک «شبیخون فرهنگی» یک «غارت فرهنگی» و یک «قتل عام فرهنگی» است؛ سخنان معظم‌له در تاریخ 22/4/1371.
. سخنان معظم‌له در تاریخ 28/2/1383.

مهدی صبوحی ـ دوماهنامه امان شماره 43