«با یاران امان»، پل ارتباطی ما، با یاران صمیمی مجله است؛ پلی كه یك طرف آن نامه‌های پرمهر، همراه با پیشنهادها و انتقادهای راهگشا و مطالب خوب و زیبای شما و سوی دیگر پاسخ‌ها و قدردانی‌های ما در حد توان و بضاعت‌مان است.
مهرانه‌ها
مهدی کلاته: کاش می‌شد شمارگان نشریه امان به تعداد تمام عاشقان و منتظران آقا منتشر بشود! کاش همه مظلومین جهان می‌توانستند نور امید غلبه بر ظلم را در امان مولی در قلبشان حس کنند! شاید شدنی نباشد، اما چه خوب می‌شد اگر در خانه هر منتظر، نسخه‌ای از امان به چشم خورد! به امید روزی که انگشت انتخاب آقا به سوی یاران امان باشد.
نرجس انصاری: با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما برادران مهدوی. کمال تشکر دارم از مطالب بسیار زیبا و جالب شما. طراحی مجله و همچنین محتوای آن بسیار جالب و خواندنی است. بیشتر از مطالب واقعاً برای من تأثیر گذار است.
پیشنهادها
علی اکبر کلانتری: اگر ممکن باشد مسابقه اینترنتی، یا تلفنی و یا پیام کوتاه نیز داشته باشید.
سکینه شکاری: در بخش دل‌نوشته هم مسابقه‌ای بگذارید، به گونه‌ای که مخاطبان، دل‌نوشته‌های خود را برای نشریه بفرستند.
انتقادها
قمر اسکندری فرد: از بین سؤالات مسابقه تستی سؤال شماره 5، هر سه جواب غلط است، بر اساس مقاله جوان، رسانه، آخرالزمان همه روش‌هایی که در جواب سؤال آمده است، مورد استفاده غرب قرار می‌گیرد.
امان: با تشکر از شما خواهر گرامی با توجه به این‌که سؤال شماره 5 مسابقه تستی امان شماره 20 برای تعداد دیگری از خوانندگان با صفای نشریه امان ابهام آفرین بود، لازم است توضیحی عرض شود. اولاً باید بگوییم که در میان سؤال‌های مسابقه تستی، بودن سؤالی که پاسخ آن دقت بیشتری را بطلبد، کاملاً طبیعی است. ثانیاً اگر سرمقاله با عنوان «جوان، رسانه، آخرالزمان» را دقیق مطالعه نموده باشید، متوجه خواهید شد که انکار، تخریب، تحریف و جایگزین سازی، روش‌های غرب برای فراگیری نظام لیبرال در جهان است، امّا «رسانه»، ابزاری در این جهت است نه روش! بنابر این گزینه (ب) که ترکیبی از دو عنوان جایگزین سازی و رسانه است، به جهت مخدوش و غلط بودن نیمی از گزینه، نمی‌تواند درست باشد. امیدواریم خوانندگان بزرگوار مطالب نشریه را با دقت بیشتری مطالعه بفرمایند.
بدون شرح
قابل قبادی پرمهر: ای کاش خداوند توفیق می‌داد و از بابت وضعیت مالی برایم مقدور می‌شد تا حداقل از هر شماره امان صد عدد می‌گرفتم و در سطح استان‌های گیلان و اردبیل توزیع می‌کردم، چرا که حقاً مورد نیاز اضطراری همه اقشار جامعه، خصوصاً قشر نوجوان و جوان جامعه می‌باشد. هر آنچه در توان دارید به خاطر رضای خداوند و ادای وظیفه به آقا امام زمان(عج) و مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب درباره امام عصر(عج) با ولایت بر جامعه اسلامی، تحقیق و منتشر کنید. فقط خدا می‌داند، به خاطر تهیه و توزیع این مجله مهدوی چقدر شما را دوست دارم و همیشه برایتان دعا می‌کنم.
مسئولان فرهنگی کشور بخوانند:
محمد حسن صالحی: با تقدیر از زحمات ارزشمند همه دست اندر‌کاران نشریه پر محتوا و وزین امان که با مطالب ارزنده خویش بسیاری از غبار تردید و افکار مه‌آلود درباره مهدویت را از ذهن و اندیشه شیعیان و دیگر مسلمانان می‌زدایید و در مقابل تفکر نادرست و منحرف مذاهب و نحله‌های غیر واقعی، موضعی منطقی و عالمانه ارائه می‌دهید. دست مریزاد و خداوند به شما اجر عظیم اخروی عنایت فرماید. همان طوری که مستحضرید استکبار جهانی در زدودن حقیقت قرآن و مهدویت از هیچ‌‌گونه هزینه و تلاشی دریغ ندارد و اطلاعات نادرست خود را به صورت‌های مختلف و آنلاین به مخاطبین خود القا می‌کند، امّا متأسفانه در این مملکت، مردم برای به دست آوردن نیازهای فرهنگی و مذهبی خود باید از جیب هزینه کنند، در صورتی که این وظیفه حکومت است که برای تبلیغات اسلام و تشیّع منابع مالی مناسبی را تخصیص دهد. پس لازم است در این زمینه با مسئولین مربوطه جلسات توجیهی برگزار کرده و حساسیت و اهمیت موضوع را با آنان در میان بگذارید تا با تبلیغاتی گسترده و رایگان، نوجوانان و جوانان را از این بلا تکلیفی عقیدتی نجات دهند.
امان: با تشكر از همه شما یاران صمیمی امان كه با نظرات خود، در هرچه بهتر شدن نشریه سهیم هستید. تمام تلاش خود را برای استفاده از پیشنهادات و رفع كاستی‌ها به كار خواهیم بست، ان‌شاءالله.
كلامی با آقا
مولاجان! اگر روزی مرگم فرا رسد و در خاک تیره نهان شوم، منتظرت خواهم ماند و اگر پیکرم بپوسد و به خاکستر بدل شود و باد خاکسترم را با خود ببرد باز هم منتظرت خواهم ماند.
رقیه همائی
مولایم! می‌دانم خواستن من تو را نه از روی خیال است و نه از روی جمال، بلکه تو را می‌خوانم چون می‌دانم در این خواستنم مصلحتی است که هر آنچه می‌خواهم در آن می‌باشد، اما از گناهم شرمنده‌ام و از دیدنت من را در لحظه گناه، شرمسارم و دعای سحرهایت برایم، آبم می‌کند.
محسن شریعتی
در چهار گوشه قاب قلبم تصویر نورانی توست ای خورشید مشرقی. فصل‌ها تندتند می‌آیند و می‌روند، برف‌های زمستانی به نهرهای خروشان تابستانی تبدیل می‌شوند، اما هنوز از تو خبری نیست. کویر خشک وجودم را با اشک‌هایم آبیاری می‌کنم، اما هنوز از تو خبری نیست. آن قدر به انتظارت نشستم که پرنده در دستهایم آشیانه ساخت.
اسماء سکینی
چه فرقی می‌کند پاییز یا بهار، وقتی آنها باشند و تو نباشی؟ چه تفاوتی دارد شنبه یا جمعه، وقتی هفت روز هفته به انتظار بگذرد؟ مهم این است که لحظه‌ها می‌روند و تو نمی‌آیی.
راحیل علاقه‌مند
دوماهنامه امان شماره 22
