از زمانی كه اصطلاح «جهانیسازی» در میانه دهه 1990 میلادی به شعار روز تبدیل شد، درك مشترك خیلیها از جهان را زنجیرهای از «پایانها» تشكیل میداد؛ پایان فقر، پایان بیعدالتی، پایان فساد. اما امروزه در میانه بدترین بحرانهای ناشی از جهانی سازی، ما در عوض، شاهد پایانهای دیگری هستیم؛ یعنی پایان انسانیت، اخلاق و معنویت. دنیای امروز با سطوح بیسابقهای از گرسنگی، فقر، نابودی زیست محیطی، نابرابری جهانی و فروپاشی مالی مواجه است. بزرگترین دلمشغولی جهانی شدن، پول، سرمایه و قدرت است. از این رو در آغاز قرن بیستم، از یك سو شاهد به تاراج رفتن خصایل انسانی و فطرت ناب بشری بودیم و از سوی دیگر شاهد حاكمیت بلامنازع خیانت، بیوفایی، آزمندی، حرص و طمع بودیم.
بحرانهای اخیر در دنیا، ضعفهای ساختاری جهانی سازی را بار دیگر آشكار كرد و نشان داد كه جهانی سازی توان پاسخگویی به چالشهای دنیای پیچیده امروز را ندارد.
جهانیشدن تجارتهای شیطانی
از جمله تهدیدها و آسیبهای ناشناخته «جهانی سازی»، جهانی شدن تجارتهای شیطانی و ناشایست است كه هر ساله میلیونها خانواده به سبب این گونه تجارتها، فرو میپاشند. البته اگر منصفانه بنگریم، جهانی شدن باعث خلق جرم و جنایت در جهان نبوده؛ چرا كه انسانها قبل از این دوره نیز، مرتكب جرم و جنایت میشدند، اما این واقعیت غیر قابل كتمان را نباید نادیده گرفت كه جهانی شدن باعث تولد جرایم جدید و گسترش و جهانی شدن آن با استفاده از ابزارها و فناوریهای نوین بوده است. اکنون به چند نمونه اشاره میگردد.
1. تجارت شیطانی اعضای بدن انسان
اگر در گذشته استعمارگران زمین، مال و خانه مستمندان را نشانه گرفته بودند، امروزه آنان اندامهای انسانی را با پول و زور و دزدی كودكان، تصاحب میكنند و تجارت انسان و آدم خواری مدرن، به سایر خصوصیات رذیله سرمایهداری استعماری افزوده شده است. افراد فقیر در هند، امریكای جنوبی و افریقا به علت فقر، اعضای بدن خود را میفروشند و سپس این اندامها در كشورهای ثروتمند به قیمتهای گزاف عرضه میشود. بازارهای جهانی خرید و فروش اعضای بدن انسان از آن جهت رشد یافته كه تقاضا برای خرید عضو بدن از سوی طبقات مرفه و ثروتمند در كشورهای غربی روز به روز افزایش یافته است و مردم فقیر كشورهای جهان سوم منبعی پایان ناپذیر و ارزان در عرصه جهانی این معاملات شیطانی به شمار میروند. امروزه تجار آمریكایی، آلمانی، فرانسوی، هلندی، انگلیسی، روسی و بسیاری از كشورها در تجارت اعضای بدن انسان فعالیت گسترده دارند.
2. تجارت شیطانی كودكان
امروزه در كشورهای اروپایی، بازار جهانی فروش كودكان شیرخوار و خردسال رشد و گسترش روز افزون دارند. در سالهای اخیر این تجارت اهریمنی هر روز توسعه بیشتری یافته است و بر عكس، افكار عمومی هر روز كمتر و محدودتر از این موضوع باخبر میشود. برخلاف توجیهات در كشورهای غربی كه معتقدند این تجارت وسیلهای است كه عدهای از كودكان گرسنه و در حال مرگ جهان سوم نجات مییابند و یك زندگی مرفه و آیندهای روشن برای آنها تأمین میگردد، مشاهده میشود كه چه اقدامات جنایی و غیر انسانی و چه استفادههای شیطانی از کودکان، در این تجارت جهانی انجام میشود. اعلام مرگ به هنگام تولد و فروش آن، اعلام گم شدن و یا مردن كودك در پرورشگاه و مهد كودك و دزدیدن آنها از جمله روشهای معامله كودك است.
3. تجارت شیطانی مواد مخدر
تجارت سازمان یافته قاچاق مواد مخدر، امروزه به صورت چند ملیتی اداره میشود. نه مرز میشناسد و نه ملیت. سرمایه در گردش این تجارت مرگبار در سال 2003، حدود 400 میلیارد دلار برآورد شد كه سود حاصل از این صنعت بیش از 600 میلیارد دلار است. اکنون در تمام نقاط جهان همه گونه مواد مخدر یافت میشود و دسترسی آسان به مواد مخدر، امنیت انسانی تمام كشورها را دچار مشكل كرده است. در جهانی كه 300 میلیون نفر آمار معتادین رسمی آن است، بحث مبارزه با قاچاق مواد مخدر برای برخی بسیار تلخ است. یكی از شیوههایی كه در این تجارت جهانی همواره مدنظر است، گسترش اعتیاد و دامن زدن به مصرف هر چه بیشتر مواد مخدر، به ویژه هرویین در میان جوانان و نوجوانان و در نتیجه فلج ساختن نیروهای فعال كشورهای رو به پیشرفت است تا از این طریق زمینه تضعیف و تحقیر ملتها به منظور سلطه و غارت هرچه بیشتر فراهم شود.
4. تجارت شیطانی زبالههای سمی
زبالههای سمی و خطرناك، مواد زاید جامد یا مایعی هستند كه به علت كمیت غلظتی و یا كیفیت فیزیكی و شیمیایی میتوانند باعث افزایش میزان مرگ و میر و یا بیماری بسیار جدی شوند.
از میان بردن زبالههای سمی از بزرگترین دغدغههای كشورهای پیشرفته میباشد، زیرا از یك طرف مستلزم مخارج سنگین است كه در حقیقت این كشورها حاضر به پرداخت آن نیستند و ترجیح میدهند كه برای فرار از این مخارج، آن را به كشورهای دیگر صادر كنند و از سوی دیگر در كشورهای اروپایی، خطر این زبالههای سمی برای مردم روشن گشته و آنان مانع از این میشوند كه زبالههای سمی در اطراف شهرها یا روستاهای آنان دفن شود.
5. تجارت شیطانی اسلحه
شاید كمتر كسی بداند كه سوداگری اسلحه، اولین شاخه بزرگ اقتصادی جهان امروز را تشكیل میدهد. سالیانه از پنج تریلیون دلار حجم كل تجارت جهانی، حداقل 16 درصد آن (800 میلیارد دلار) به تجارت اسلحه تعلق دارد. از این میان 8 درصد (400 میلیارد دلار) تجارت به مواد مخدر تعلق دارد و تجارت مواد مخدر نیز دومین شاخه بزرگ اقتصاد جهان امروز است.
این در حالی است كه اگر هر ساله فقط 40 میلیارد دلار صرف مبارزه با بیسوادی و فقرزدایی شود، پس از ده سال جهل و فقر ریشه كن شده و تمام مردم دنیا از سواد و بهداشت و تغذیه كافی برخوردار خواهند شد. به راستی این سرمایههای عظیم از كجا میآید و چه كسانی از گردش آن سود میبرند؟ قابل توجه است که فروش مستقیم اسحله به كشورهای توسعه نیافته نیز بخش مهمی از تجارت جهانی اسلحه را شامل میشود.
امروزه كمپانیهای تسلیحاتی ایالات متحده امریكا و بریتانیا اولین و دومین صادر كننده بزرگ اسلحه به كشورهای جهان سوم هستند.
6. تجارت شیطانی دارو
اكثر داروهایی كه در كشورهای سرمایه داری عرضه میشوند، نه فقط بر حیوانات، بلكه بر ملتها و در پارهای موارد بر مردم خود این كشورها نیز آزمایش میشوند. اما میدان اصلی تجربههای دارویی بر مردم بیاطلاع و بیخبر كشورهای جهان سوم، به خصوص زنان و كودكان است و شریك جرمشان پزشكان خائن یا بیمارستانها و مؤسساتی هستند كه در ازای دریافت رشوه، چه به صورت نقدی و یا كالایی و یا مسافرتهای تفریحی، این داروها را تجویز میكنند و سپس نتیجه را به مركز دارویی گزارش میدهند. این نوع آزمایشها كه به صورت پنهانی و بدون اطلاع بیماران انجام میگیرد، نه فقط در بسیاری موارد موجب بروز عوارض گوناگون در بیماران كه منجر به مرگ آنها نیز میشود.
7. تجارت شیطانی زنان
همزمان با گام نهادن بشر به سكوی آسمان، كره ماه و حكم فرمایی فناوری بر مغز و اراده بشر، فرشته عفت و اخلاق نیز از بسیاری جوامع رخت بربست. زن كه در پشت پرده حیا و عصمت، به صورت فرشتهای تصویر میشد و انسان را به آسمان عفت و عرفان سوق میداد و شریك بلامنازع زندگی قلمداد میشد، در معرض هجوم همه جانبه جریانهای سوء سیاسی و تبلیغاتی و سراشیبی سقوط قرار گرفت و كرامت ذاتیاش زیر غباری از غفلت و فراموشی مدفون شد.
از آن پس، اساس ازدواجها در هم ریخت و همه به دور چراغ شهوت رقصیدند و نظامات دقیقی كه در طول قرنها عمر و زندگی آدمیان برای اداره و بقای خانواده وضع شده بود و نیز روحانیترین روابط انسانی میان زن و مرد یكباره فرو ریخت و از ارزش و اعتبار زن، در نظر مردانی كه برای وصول به كعبه وجود زن، حریمی ملكوتی ساخته بودند، كاسته شد. تا آن جا كه آنچه از بدی و گناه و عصیان و خیانت و كم ارادتی و تجاوز به زن و مقام شامخ او بود، در حق او روا داشتند.
در حال حاضر اروپا، مركز اصلی معاملات بین المللی تجارت زن میباشد. دهها هزار زن و دختر از جهان سوم برای كار در منازل، تمیز كردن ادارات و شركتها و کارهای منافی عفت دلالی میشوند. شكل جدید بردگی، محصول تجارتی شیطانی است كه موضوع آن میلیونها زن و كودك است.
سخن آخر
در یك جمع بندی نهایی، میتوان گفت که تحولات عمدهای به طور همزمان در جهان امروز به وقوع پیوسته است، ادامه حیات سیاسی، پدیده جهانی سازی را با بحران مواجه ساخته است.
تغییرات گسترده اقتصادی، تشدید نابرابریها و تبعیضها در عرصه تولید، خدمات و توزیع، بیعدالتی در درآمدها، مسخ ارزشهای ملی و دینی، هویت زدایی، قدرت یافتن شركتهای چند ملیتی، تسلط بر نهادهای بین المللی و اتحادیههای جهانی، جهانی شدن فقر و بیكاری، شیوع بیماریها، تخریب محیط زیست، بحرانهای مالی، گروههای منحرف و شیطانی و فرقههای ساختگی، بخشی از این تحولات عمده است. بیتردید در عصری چنین متحول، اخلاق و بصیرت، قادر به حیات نخواهند بود.
علم مدرن اگرچه به مدد مولود خود تكنولوژی، «آسانی» را به بشر امروزی، عرضه كرده است، اما «آسایش» را هرگز! و به راستی آنچه نیاز درون پرتلاطم و جهان پهناور وجود آدمی است، آسانی است یا آسایش؟ و آنچه جان و روح آدمی را تابناك و متبلور میكند، برق ظواهر و ابزار قدرتمند و امكانات انبوه مادی است، یا جذبه و درخشش معنویت و غایت اندیشی؟
اما در این میان، بین الگوی حكومت مطلوب ادیان الاهی و به خصوص اسلام و بین الگوی ناشی از اندیشه بشری تفاوتهای جدی و عمیقی وجود دارد. آرا و اندیشههای بشری، هر چند قوی و متقن، به دلیل محدودیتهای انسان و محور بودن شعاع اندیشه او در تار و پود حیات مادی و امور عینی، در عرصه پیش بینی و ارائه الگوی سیاسی كارآمد برای آیندگان، كاستیهای جدی وارد است. طراحی دقیق الگوی مطلوب حكومت، نیازمند آگاهی وسیع و آشنایی با زوایای مختلف بشری و نیازمندیهای مادی و روحی است كه اندیشمندان سیاسی فاقد چنین آگاهی هستند.
الگوی برگرفته از وحی كه شعاع نامحدود نیازمندیهای بشر را مورد توجه داشته و به زوایای مختلف امیال و خواستههای طبیعی او توجه نموده از استحكام، سازگاری و جامعیت بیشتری برخوردار است.
از میان همه ایدههای جهانی سازی، اسلام برترین و كاملترین شكل جهانی سازی دینی را مطرح كرده است. مخاطبان جهانیسازی اسلامی، نه عرب هستند، نه عجم، نه مكی، نه مدنی، و نه حتی مسلمانان، بلكه همه مردمند و معنویت (خدا) و عقلانیت (انسان) دو عنصر اساسی آنند.
وضعیت كنونی جهان، با ضعفها و قوتها، نقاط مثبت و منفی، نظریهها و آرمانها، خواستهها و نیازها و طرحها و برنامهها، بهترین و روشنترین، دلیل و برهان، بر اثبات ضرورت حكومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام، و نیاز به آن است؛ كاستیها و نقصان موجود در نظریه «جهانی سازی» نیاز و احتیاج بشر به حكومت مقتدر و عدالت گستر را تعمیق میبخشد؛ زمینه را برای ظهور منجی فراهم میسازد؛ سطح آگاهی و بینش مردم را بالا میبرد؛ آنان را آماده پذیرش دولت كریمه و حكومت جهانی عادلانه او میگرداند.
منابع
جهان در سراشیبی سقوط، جرمی ایفكین و تدهوارد، ترجمه محمود بهزاد. دنیای متمدّن، هانس پترمارتین و هارالد شومن، ترجمه عبدالله كوچكزاده. اسلام و تجدّد، مهدی نصیری. جهان امروز و فردا، حسین كسمایی. بحران دنیا متمدّن، سید عادل بجنوردی. جهانی شدن و جهان سوم، ری كیلی و فیل مارفیلت، ترجمه حسن نورایی بیدخت و محمد علی شیخ علیان. ماهنامه سیاحت غرب، شماره 56، نگاهی به ابعاد گوناگون فروش بیماری توسط شركتهای داروسازی، مارتاروزنبرگ. تجارت شیطانی، ایرج تبریزی. خبرگزاری فارس. سایت مركز امور زنان نهاد ریاست جمهوری. چقدر كافیست؟ (جامعه مصرفی و آینده زمین)، آلن درنینگ، ترجمه عبدالحسین وهابزاده. جامعه مدرن، سید علی اصغر كاظمی.
*. دانش پژوه مرکز تخصصی مهدویت.
امیرمحسن عرفان* ـ دوماهنامه امان شماره 22