عاشق امام عصر(عج) ، عاشق شهدایی است که در راه امام زمان(عج) رفتند.
«جایی برای ای کاشها و اگرها باقی نمانده است، عاشورا هنوز نگذشته است و کاروان کربلا هنوز در راه است و اگر تورا هوس کرب و بلاست، بسمالله...»[شهید آوینی]
سالهاست که از اتمام جنگ میگذرد، اما هنوزهم که هنوز است، لحظه تحویل سال دلم میخواهد روی خاکهای گرم شلمچه یا ریگهای نرم فکه، سه راه شهادت طلائیه یا نه، در کنار اروند پرتلاطم باشم، نمیدانم چرا؟ ولی هر وقت در شلمچه یا طلائیه و حتی چزّابه و فکه پا برهنه راه میروم، احساس خاصی دارم. اصلاً احساس غربت و غریبی نمیکنم، تقریباً مثل همان احساسی که در کربلا و نجف داشتم. چه تعلقی بین من و این زمین است، نمیدانم؟ فقط این را میدانم که خیلی آشناست، انگار سالهای سال با هم آشنا بودهایم و ...
نوروز نزدیک است و باز هم ندای «هر که دارد هوس کرب و بلا، بسمالله» و همان تابلو نوشتههای زیبای کنار جاده و ایستگاههای صلواتی شربت و آش و چای و حرکتهای دسته جمعی با پای برهنه؛ قدم زدن روی خاکهای مقتل شهدا و همخوانی نوحههای زمان جنگ، غروب غم انگیز شلمچه و روایتگری سردار جانباز حاج حسین یکتا که هنوز در کنار دوستان شهیدش مثل همان موقع استوار و جانانه در حال دفاع از یاد و خاطرات و حماسه دوستانش و انتقال آن به نسلهای بعدی و جوانان این مرز و بوم است. اگر در این سفر معنوی قدم نهادهای که چه بهتر و گرنه با این مصاحبه همسفر «امان» در مناطق حماسه و عشق و انتظار باشید.
نام ونام خانوادگی: محمد حسین حسینییکتا، متولد: 1346 ـ قم.
سِمت: دبیر ستاد مرکزی راهیان نور بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس.
مدت حضور در جبهه: حدود 84 ماه.
جانبازی: 50 درصد (از ناحیه چشم راست و پهلو) در عملیاتهای کربلای4 و والفجر8.
از همان اول مصاحبه که سردار خطابش کردیم، اعتراض کرد و خاضعانه گفت: فقط بگو حاج حسین یکتا، نگو سردار یکتا.
امان: اردوهای راهیان نور از چه زمانی شروع شد؟
پیشینه این اردوها به همان زمان جنگ برمیگردد. همان زمانی که خانوادههای رزمندگان برای سرزدن به فرزندانشان و بازدید از مناطق عملیاتی به جبههها میآمدند، در قالبهای مختلف به این مناطق سر میزدند، ولیکن بعد از جنگ و بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری (مدظلّه العالی) در مورد مبارزه با شبیخون فرهنگی، این امر جدیت بیشتری گرفت. اولین کاروانها ابتدا از خانواده شهدا و بعد گروههای دانشجویی و دانش آموزی از سال 72-73 پا به کربلای ایران گذاشتند. اما از سال 80 و 81 و به ویژه بعد از آمدن دولت نهم، توجه خاص بنیاد حفظ آثار، مخصوصاً بعد از انتصاب سردار باقرزاده برای مدیریت این اردوها و تلاشهای پر شور و پر رنگتر سپاه پاسداران و بسیج و نیروی زمینی ارتش باعث شد که این اردوها سازماندهی بهتری پیدا کند.
امان:از برنامههای فرهنگی ویژه امام عصر(عج) در این اردوها بگویید؟
توجه به حضرت ولی عصر(عج) و بالا بردن معرفت زائرین نسبت به حضرت، همیشه از اولویتهای برنامههای فرهنگی ماست، به گونهای که حتی در فضا سازی یادمانها و مَقَرهایی که به عنوان استراحتگاه برای زائرین در نظر گرفته شده، توجه ویژهای به این مهم داریم. ما تلاش میکنیم مستشهدین بین یدیه (شهیدان در رکاب آقا) را تربیت کنیم تا توفیق لتراب مقدمه الفداء و جان نثاری ایشان را به دست آوریم.
آمدهایم این جا برای اقتدا کردن به بیابانگرد مدینه، چرا که این اردوها هجرتی است از ظلمت گناه به سمت نور تا هرچه بیشتر و بهتر با نوری که از شهدا کسب کردهایم به سمت آینده حرکت کنیم. اینجا همان جایی است که روزی یاران سید خراسانی قرار است از همین مسیر شلمچه و از این مسیر جنوب، برای یاری حضرت به مسجد کوفه بروند. هرجا نام و یاد شهدا میشود، یاد حضرت ولیعصر(عج) هم متصور و زنده میشود؛ چرا که همه شهدا به امید جانفشانی در راه حضرت پای در این مسیر نهاده و به امید این که لحظه آخر سر به زانوی پسر فاطمه داشته باشند، با لبخند و آغوش باز به استقبال شهادت میرفتند.
امان: شنیدهایم ارودهایی معرفتی ـ فرهنگی به جمکران را در طول ایام سال برای جوانان در دستور کار دارید، لطف کنید از برکات اردوهای جنوب و دیگر برنامههای فرهنگی شما که از کنار اردوهای راهیان نور راهاندازی شده بگویید؟
در کنار اردوهای جنوب بحثهایی مثل «امتداد» را ساماندهی کردیم که همایشهای استانی «آسمان تو را میخواند» در استانهای مختلف برگزار شد، سایت، تلفن گویا و فضاهای مختلف که خوراکهای فرهنگی برای نیازهای فرهنگی جوانان را تهیه و توزیع میکنند.
البته نگاه ما به این برنامهها نگاه اردویی است، چون نفس اردو یک هجرت و یک انقطاع از محل سکونت است و به همین علت سعی کردیم اردوهای مختلفی را راه اندازی کنیم که هر یک مکمل برنامههای یکدیگر میباشد. مثل اردوهای «جهادی» که برای باز سازی اماکن عمومی مناطق محروم و یا اردوی «فصل رویش» ویژه نخبگان جوان که در محیطی نظامی و پادگانی در حاشیه دریای خزر برگزار میشود. لذا معتقدیم تعداد اردوها و تنوع اردوها و بعد از آن تداوم ارتباط و همراهی با جوانان در طول سال در کنار هم مکمل یکدیگراند. از این رو اردوهای فرهنگی ـ معرفتی جمکران را در دستور کار قرار دادیم که انشاء الله بهزودی با برنامههای متنوع و جذابی فعالیت خود را شروع میکند.
امان: از زمانی که مسئول راهیان نور شدید، چقدر لبخند رضایت امام زمان(عج) را از این برنامهها حس کردید؟
احساسمان این است که هر کاری توفیقش از آسمان به زمین میآید، همان طور که اخلاصش از زمین به آسمان میرود. جاهایی که ما اخلاص داشتیم و مخلصانه وسط میدان آمدیم ـ که البته همین را هم خدا باید توفیق بدهدـ نتایج زیادی دیدهایم.
این توفیق است که بچهها، مخلصانه و دور از همه قصه و غصههای دنیایی به این بیابانها میآیند. من هر روز احساس میکنم سرمایهای به سرمایهها اضافه میشود و بارها دیدیم حتی اگر ما خراب کردیم، اهلبیت با کرم و احسانشان و به وساطت شهدا کارها را به سامان میرسانند، به طوری که گاهی اُمور به نازکی مو رسیده، ولی پاره نشده است. گاهی اوقات هم احساس کردیم، امسال چه خواهد شد، اما بعد مشاهده کردیم که از سال قبل بهتر شده است. همیشه برای من این تعبیر تداعی میشود که سفر راهیان نور، مثل سفر امام حسین علیه السلام و سفر کربلاست، مثل سفر کردن به سوی ارباب است که با زجر و زحمت و خون جگر خوردن است، ولی وقتی که انسان به حرم امام حسین علیه السلام میرسد یا در بینالحرمین قدم میزند، احساس میکند که همه خستگیها رفته است، حس میکند همه اینها برای این است که وقتی انسان، اینجا میآید، جز زیارت مولا، چیزی نخواهد.
هر سال، جوانان زیادی به برکت این مناطق و توفیق امام عصر(عج) و زحمات خالصانه خادمین در روحشان، انقلابی بهوجود میآید، جوانی که شاید به هیچ صراطی مستقیم نبود، در شلمچه، در کوچه تنگ آشتی کنانِ دلها با خدا، در فتح المبین، در رملهای فکه، در میان نخلستان اروند، کنار آب فرات، میبینیم که روی زمین نشسته و دیگر زانوهایش توان رفتن ندارد و ناخودآگاه سر به سجده میگذارد. خدا را شاکریم به خاطر دیدن این لحظات بعد از جنگ و اینکه خدا توفیق حضور در این مسیر را به ما داد.
امان: از یاد و نام حضرت در همان زمان جنگ و تأثیر آن در دفاع مقدس بفرمایید؟
صحبت درباره امام عصر(عج) بالاتر از حدّ ماست. ولی آنچه را که احساس میکردیم در جنگ حاضر و ناظر و واقعاً دستشان مستقیم پشت کارها بود، حمایت امام زمان(عج) بود. نگاه امام عصر(عج) در زبان و از بیان و از تدبیر امام خمینی در جنگ، تجلی نموده بود. گاهی اوقات کار گره میخورد، ولی نمیدانم چطور میشد که مهمّات میرسید و خاکریز شکست نمیخورد. چه کسی گوشه خاکریز، آرپیچی شلیک میکرد؟ چه کسی رعب به دل دشمن میانداخت؟ حضور ملائکه غیبی خدا به فرمان امام عصر(عج) همانند حمله امریکا به طبس و کودتای نوژه در لحظه لحظه جنگ دیده میشد. قلبهایی که آرام میگرفت، روحهایی که آماده شهادت میشد و جانهایی که تقدیم به امام عصر(عج) میشد.
امان: حرف آخر ...
شهید زینالدین جمله زیبایی دارد: «کسی منتظر امام عصرش است، که عاشق شهادت و منتظر شهادت باشد». میخواهم بگویم امروز اگر کسی میگوید که من آماده آمدن امام عصر(عج) هستم و دوست دارم، ظهور را درک کنم، مسافر این سفر، خواهد شد؛ چون هر کسی به این سفر بیاید، عنایت خدا و حضرت ولیعصر(عج) به دفاع مقدس و شهدا را درک میکند. همان طور که عاشق امام زمان(عج) به مسجد جمکران میرود عاشق اهلبیت هم به کربلا و مدینه و مشهد میرود. عاشق امام عصر(عج) ، عاشق شهدایی است که در راه امام زمان(عج) رفتند. در این صورت حتماً باید با راهیان نور، سفری داشته باشد. بارها به جوانها گفتهام که یک بار بیایید، یک بار بچشید، یک بار ببینید تا کامتان شیرین شود. آن وقت دیگر نمیخواهید برگردید.
بیایید به نام خدا، به یاد خدا و برای خدا.
امان: بسیار متشکرم که لطف نموده و وقتان را در اختیار ما قرار دادید و ما را از مطالب دلنشینتان بهرهمند نمودید. انشاءالله توجه حضرت مهدی(عج) همیشه شامل حال شما و همه کسانی باشد که برای زنده نگه داشتن نام و راه شهدا تلاش میکنند.
*. مدیر اجرایی امان.
حسین باقری ـ دوماهنامه امان شماره 22