در این میان تنها کشوری که سالروز یک شخصیت مذهبی اسلامی یعنی ولادت حضرت علی علیه السلام را روز پدر نامگذاری کرده است، کشورمان ایران است. اما علت نامگذاری چنین روز مهمی به نام پدر چیست؟
این روز در ایران از مقام شامخ پدران تجلیل و از زحماتشان تقدیر به عمل میآید. فرزندان برای پدرانشان هدیه تهیه کرده و با محبت تقدیمشان میکنند. اما آیا میدانید مهمتر از هدیه دادن چیست؟
در تمام دنیا شاید فقط به جایگاه مادی و ظاهری پدر توجه شده و از این جایگاه تجلیل و تقدیر شود؛ ولی جایگاه این شخصیت در آموزههای دینی ما مقامی بس والا و شامخ دارد.
پدر فقط مأمور بزرگ کردن و تأمین کننده امر معاش فرزند نیست، بلکه علاوه بر اینها پدر بر فرزندش ولایت دارد و پذیرش و اجرای فرامینش واجب شمرده شده است. به عنوان مثال شرکت در نماز جماعت مستحب است، ولی با فرمان پدر این امر بر فرزند واجب می شود و در صورت سرکشی اولاد از این امر پدر، عقاب دامنگیر فرزند می شود.
شاید بتوان گفت که بالاتر و بهتر از هدیه دادن به پدر، درک جایگاه او و احترام به او به عنوان ولی باشد که اگر چنین دیدگاهی پیش آمد، دیگر فرتوتی و مسنی و الزایمر پدر مجوزی برای بی حرمتی به او نمی شود. آن وقت بی حوصلگی و مشغله فراوان ما نیز دلیل بی اعتنایی به خواستههای او نمیباشد. و موارد فراوان دیگر ... که تاسف بار است.
یکی میگفت: برادرم چند ماه است كه به خانه پدرم نیامده در حالی که پدرم برای دیدار او لحظه شماری میکند. وقتی با پدرم صحبت میكند گویی با خدمتکار خانهاش حرف میزند، خیلی طلبکارانه برخورد میکند. تنها توقع پدرم این است که کمی به او محبت کرده و توجه بیشتری داشته باشد؛ ولی او به گمان اینکه پدرم توقع كمك مالی از او دارد به او روی خوش نشان نمیدهد. از این رفتار او پدرم بسیار دلشکسته است. گاهی او جلوی زن و فرزندانش به پدرم توهین می كند... و حال آنکه قرآن میفرماید: «ولا تقل لهما اف!» به پدر و مادرتان اف هم نگویید!
آیینه عبرت
اما مخالفت با پدر به عنوان یک ولی و بی حرمتی نسبت به او عاقبت خوشی ندارد.
نمونه اول: جوانی از ثروتمندان مدینه پدر پیری داشت که احسان به او را ترك نمود و از مال خود او را محروم كرد، پس از مدتی اموالش را از دست داد و دچار فقر و تنگدستی و بیچارگی شد.
پیغمبر آن جوان را دید و فرمود: كسی كه پدر و مادر را آزار می رساند از حال این جوان عبرت بگیرد. بدانید همانگونه که دارائیش در دنیا از دستش رفت و غنا و ثروت و صحتش به فقر و نداری مبدل گشت، در آخرت هم هر درجهای كه در بهشت داشت به واسطه این گناه از دست او رفته و در مقابل، دركات آ تش برایش آماده شده است!
نمونه دوم: روزی امام علی علیه السلام در حال طواف بود که صدای التجاء و مناجات و التماس جوانی را شنید. امام از او درباره گرفتاریش سؤال کرد. او گفت: من سالم بودم ولی آنقدر پدرم را اذیت نمودم که او مرا نفرین کرد و من فلج شدم. پدرم تصمیم داشت تا روزی به کنار کعبه بیاید، و برای شفایم دعا کند ولی قبل از این کار، از دنیا رفت. حال من ماندهام این پاهای فلج!
امام علی علیه السلام به او دعای مشلول را یاد دادند که آن را بخواند. او این دعا را خواند و در خواب دید که پیامبر دستی بر پاهای او کشید و او شفا یافت.
نمونه سوم: شیرویه پسر خسرو پرویز پادشاه ساسانی، تصمیم گرفت که پدرش را محاکمه و مجازات کند. پدر ضمن دفاع از خود نامهای به او چنین نوشت: ... مرا بر تو دل همی سوزد که چون تو مرا بکشی، از ملک من نخوری، که همه خلق جهان و همه دینها متفقاند که هر کس پدر بکشد، میراث پدر بر وی حرام شود و اگر بگیرد، از آن برنخورد. اما شیرویه از تصمیم خود برنگشت و پس از محاکمه و قتل پدرش، به نام قباد دوم بر تخت پادشاهی نشست و چند ماه سلطنت کرد؛ ولی بعد از چند ماه، به بیماری طاعون درگذشت.
والدین ما توقعشان این است که فرزندانشان بیشتر به آنها احترام بگذارند. بیشتر از آنها حرفشنوی و اطاعت پذیری داشته باشند؛ زیرا با این کار هم رضایت والدینشان را تامین کردهاند و هم از آثار زیان بار نافرمانی و بیحرمتی به آنان نجات مییابند. پیامبر مکرم اسلام ص فرمودند: یک دسته از گناهانی كه خداوند در عقوبت آنها تعجیل میكند و آنها را به آخرت وا نمیگذارد: عاق والدین است.
عاق والدین سبب میشود که فرزند از رحمت خدا دور شده، بی برکتی، کوتاهی عمر و سلب توفیق را برایش به دنبال داشته باشد. چنانکه امام رضا علیه السلام فرمود: «خداوند عقوق والدین را حرام كرده، زیرا عاق والدین باعث می شود كه توفیق اطاعت الهی از او سلب شود. و یا امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر كسی به پدر و مادرش نگاه ظالمانه بكند، خداوند نمازش را قبول نمیكند.
به همین خاطر است که گاهی بزرگان دینی ما نیز به این موضوع واکنش نشان داده اهمیت آن را گوشزد میکردند. به عنوان نمونه حضرت سجاد علیه السلام پسری را دیدند كه در راه رفتن به دست تكیه پدر داده است. آن حضرت بر آن پسر غضبناك شده تا آخر عمرش با او حرف نزد. و یا روزی یکی از وزرا با پدرش برای ملاقات با امام خمینی قدس سره خدمت ایشان رسید. هنگام ورود، خودش جلوتر از پدر وارد شد و دست امام را بوسید. امام فرمودند که این آقا را معرفی نکردید. جواب داد که پدر من هستند. امام با ناراحتی به او فرمودند: پس چرا جلوتر از پدرت وارد شدی؟
رعایت احترام والدین
چون از نیكی به والدین و اداء حقوق ایشان رعایت ادب و احترام در معاشرت است، اموری در روایات اهل بیت رسیده كه باید در معاشرت با ایشان رعایت شود كه به بعضی اشاره میشود:
1. والدین را به اسم صدا نزند بلكه لقب یا كنیه ایشان را ذكر كند، یا بگوید بابا، آقا، خانم و مانند اینها.
2. جلو آنها راه نرود و پیش از ایشان ننشیند.
3. قبل از آنها شروع به غذا خوردن نکند. حضرت سجاد علیه السلام با مادر خود هم خوراك نمیشد و میفرمود میترسم برای لقمهای دست دراز كنم كه مادرم قصد آنرا داشته، پس به این عمل رعایت حرمت و ادب او را ترك كرده باشم.
4. روی خود را از ایشان برنگرداند.
5. در هنگام سخن گفتن صدای خود را بلندتر از ایشان نكند.
6. كاری نكند كه مردم، پدر یا مادرش را دشنام بدهند و سب و لعن نمایند.
7. به روی آنها غضبناک نگاه نکند.
تذکر
ناگفته نماند آنچه گفته شد در صورتی حرام است که ترکش سبب رنجیده خاطر شدن والدین شود؛ مانند اینكه به آنها نفقه و هزینه زندگیشان را ندهد تا ناچار شوند مطالبه كنند؛ آنگاه بدهد. چون این مسامحه موجب رنجش آنها می شود، واجب است پیش از مطالبه كردن به آنها برساند؛ اما ترك كردن امری كه آنها را نرنجاند معلوم نیست که حرام باشد و پارهای از موارد اكرام به والدین از مستحبات شمرده شده است که دوستان مهدوی برای تعیین مصداق اینها باید به دفتر مرجع تقلید خودشان مراجعه و کسب تکلیف نمایند.
. کارشناس ارشد مهدویت.
. سفینه البحار.
. مفاتیح الجنان، دعای مشلول.
. قال رسول الله(ص) ثلاثه من الذنوب تعجل عقوبتها و لا تؤخر الي الاخره عقوق الوالدين....»
موسی جوانشیر ـ دوماهنامه امان شماره 42