نشریات و مجلات چاپی

مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
نشریه امان فعالیت خود را از سال ... آغاز کرده است. هم‌اکنون 348 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

برای خاطر آیه ها

وقتی امام حسین علیه السلام بیمار شد و مادرش فاطمه سلام الله علیها او را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله برد و عرض کرد: «یا رسول‌الله! دعا کن خداوند به پسرت شفا عنایت فرماید.» رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «دخترم! خداوند متعال همان کسی است که او را به تو هبه کرد و او قادر است که پسرت را شفا دهد.» در همان وقت جبرئیل نازل شد و عرض کرد: «یا محمد! ظرف آبی طلب کن و بر آن چهل مرتبه سوره حمد را بخوان، پس آن آب را بر حسین بپاش که خداوند در اثر چنین کاری، به حسین شفا خواهد داد.»
میلاد امام حسین علیه السلام
برای خاطر آیه ها
(سبک زندگی قرآنی امام حسین علیه السلام)

امام حسین علیه السلام در خانه وحی و قرآن متولد شد؛ آیات بسیاری از قرآن در خانه‌شان بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد. اثر قرآن بر روح و جان ایشان چنان عمیق بود که ردّ پای آن در تمام زوایای زندگی پربارشان قابل مشاهده است. این تنها گوشه‌ای از سلوک قرآنی آن حضرت است که در تاریخ به ثبت رسیده است.

منظور شمایید
هنگامی که آیه «و اولوالارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله: و خویشاوندان در کتاب خدا بعضی مقدم بر بعضی دیگرند» نازل شد، امام حسین علیه السلام تأویل این آیه شریفه را از پیامبر علیه السلام پرسید. حضرت در پاسخ فرمودند: «سوگند به خدا که منظور در این آیه جز شما نیستید و اولوالارحام شمایید. پس اگر من از دنیا رفتم پدرت علی از هر کس به جانشینی من شایسته تر است و هرگاه پدرت علی درگذشت، برادرت حسن به جانشینی او سزاوارتر است و هرگاه حسن از دنیا رفت، تو به جانشینی او لایق‌تری.» حضرت بار دیگر سؤال کرد: «ای رسول خدا چه کسی پس از من به جانشینی من سزاوارتر است؟» فرمود: «فرزندت علی، پس فرزندش محمد، پس فرزندش جعفر، پس فرزندش موسی، پس فرزندش علی، پس فرزندش محمد، پس فرزندش علی، پس فرزندش حسن، پس هرگاه حسن از دنیا رفت، غیبت در نهمین فرزند تو رخ می‌دهد و این نه امام از نسل تو هستند؛ خدا به آنها دانش و فهم مرا عطا فرموده و سرشت آنان از سرشت من است.» (کفایه الاثر، ص 175)

او «قل هوالله احد» را به من آموخت
از امام حسین علیه السلام پرسیدند از رسول خدا چه شنیده‌ای؟ فرمود: شنیدم که می‌فرمود: «خداوند کارهای مهم و بزرگ را دوست می‌دارد و کارهای پست و حقیر را نمی‌پسندد.» او «قل هوالله احد» و نمازهای پنج گانه را به من آموخت و شنیدم که می‌فرمود: «هر که خدا را اطاعت کند، خدا او را بالا می‌برد و هر که نیت خود را برای خدا خالص کند خدا او را نیکو سازد و بیاراید و هرکه به آنچه نزد خداست اطمینان کند خدا او را بی‌نیاز کند و هر که بر خدا بزرگی کند خدا او را خوار سازد.» (فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام، ص 31)

شیرینی ویژه
امام صادق علیه السلام می‌فرماید: پدرم برایم نقل فرمود که علی بن ابیطالب علیه السلام در حالی که امام حسن و امام حسین در محضر مبارک او بودند، سوره مبارکه «اناانزلناه فی لیله القدر» را قرائت کرد. امام حسین علیه السلام عرض کرد: پدرجان! گویا شنیدن این سوره از دهان مبارک شما، شیرینی ویژه‌ای دارد! امام علی در پاسخ فرمود: «ای فرزند رسول خدا و ای فرزندم! من از این سوره خاطره‌ای دارم که تو از آن خبر نداری؛ چون این سوره نازل شد، جدت پیامبر خدا مرا به حضور طلبید و آن را برای من قرائت کرد، پس دست بر شانه من زد و فرمود: ای برادر و وصی من و ای سرپرست امت من پس از من، و ای ستیزگر با دشمنان من تا روزی که برانگیخته شوند! این سوره پس از من برای توست و پس در شأن فرزندان تو. همانا برادرم جبرئیل رویدادهای امتم را برایم بازگو کرد و او آنها را همانند حوادث نبوت برای تو بازگو می‌کند. این سوره در قلب تو و اوصیای تو تا هنگام طلوع فجر قائم آل محمد نوری درخشان دارد. (فرهنگ جامع امام حسین، ص 637)

قرآن در بیابان
ابن عساکر از شخصی که با امام حسین علیه السلام گفت‌وگو داشته نقل کرده است: در منزل ثعلبیه چشمم به چادرهایی افتاد که در بیابان برپا شده بود. پرسیدم این چادرها از آنِ کیست؟ گفتند: امام حسین علیه السلام پس به نزد او آمدم؛ او مشغول تلاوت قرآن بود و اشک از چشمانش بر گونه‌ها و محاسنش سرازیر بود. عرض کردم فدایت ای فرزند رسول خدا! برای چه به این‌جا آمدی؟ در این بیابان که هیچ کس در آن یافت نمی‌شود، چه می‌کنی؟ فرمود: «این نامه‌های اهل کوفه است که به من نوشته‌اند و نمی‌بینم مگر آن که همان‌ها قاتل من هستند. پس هیچ حرمتی برای خدا نبوده، مگر آن که دریده باشند و خداوند در برابر این همه بی حرمتی از آنها کسی را بر آنان مسلط خواهد کرد که خوار و ذلیلشان کند.» (قصه کربلا، ص 243)

به خاطر آیه
روزی یکی از خدمتگذاران حضرت، جنایتی که موجب تنبیه بود انجام داد. حضرت دستور داد تا او را تأدیب کنند. او گفت: ای آقای من! «والکاظمین الغیظ» امام فرمود: رهایش کنید. بار دیگر گفت: ای مولای من! «والعافین عن الناس» حضرت فرمود: از تو گذشتم. برای بار سوم گفت: ای مولای من! «والله یحب المحسنین» حضرت فرمود: تو در راه خدا آزاد هستی. و از این پس حقوق تو دو برابر آن چه که پیش از این به تو می‌دادم خواهد بود. (بحارالانوار، ج 44، ص 195)

شفا به برکت سوره حمد
وقتی امام حسین علیه السلام بیمار شد و مادرش فاطمه سلام الله علیها او را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله برد و عرض کرد: «یا رسول‌الله! دعا کن خداوند به پسرت شفا عنایت فرماید.» رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «دخترم! خداوند متعال همان کسی است که او را به تو هبه کرد و او قادر است که پسرت را شفا دهد.» در همان وقت جبرئیل نازل شد و عرض کرد: «یا محمد! ظرف آبی طلب کن و بر آن چهل مرتبه سوره حمد را بخوان، پس آن آب را بر حسین بپاش که خداوند در اثر چنین کاری، به حسین شفا خواهد داد.» پیامبر صلی الله علیه و آله چنین کرد و امام حسین علیه السلام عافیت یافت. (بحارالانوار، ج 92، ص 261)

تلاوت کتاب او را دوست دارم
عصر عاشورا، عمربن سعد با دریافت پیام و دستور جدید از عبیدالله بن زیاد، به محل استقرار امام و یاران باوفایش نزدیک شد، چون امام از هدف او آگاه شد، به برادر خود قمربنی هاشم فرمود: «اگر می‌توانی آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تأخیر بیاندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال می‌داند که من به خاطر او، نماز و تلاوت کتاب او را دوست دارم.» (ارشاد مفید، ص 214)

تنها برای یک سوره
ابن شهر آشوب روایت می‌کند که عبدالرحمن سلمی به یکی از فرزندان امام حسین علیه السلام سوره حمد را آموزش داد. وقتی فرزند امام آن را نزد پدر خواند، امام حسین علیه السلام به آن آموزگار هزار دینار و لباس عطا کرد و دهان او را پر از جواهرات کرد! به حضرت اعتراض کردند که آموزش یک سوره این همه عطا و تشویق لازم نداشت. امام در پاسخ فرمود: «این عطا و بخشش چگونه می‌تواند با تعلیمی که او می‌دهد برابری کند؟!»
(بحارالانوار، ج 44، ص 189)

میهمان سفره بینوایان
روزی امام حسین علیه السلام از کنار فقرا می‌‌گذشت. آنان که سفره خود را پهن کرده و تکه‌های نان خشک را در آن قرار داده بودند، از امام خواستند تا با آنان هم غذا شود. حضرت به درخواست آنها پاسخ مثبت داد و در کنار آنها نشست و با آنان هم غذا شد و این آیه را تلاوت کرد: «ان الله لا یحب المتکبرین» پس فرمود: «من دعوت شما را پذیرفتم شما نیز به دعوت من پاسخ گویید.» عرض کردند: «ای فرزند رسول خدا! چنین می‌کنیم.» پس همراه امام به سوی منزل روانه شدند. حضرت به کنیز خود فرمود: «هر چه در منزل گذاشته‌ای برای ما بیاورید.» (بحارالانوار، ج 44، ص195)
آخرین ویرایش
در 1394/9/23 13:34 توسط فاطمه کاظمی

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
02188998601
تهران، خیابان انقلاب، تقاطع قدس و ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366