شرمندهایم...
«السلام علی سبیلالله الذی من سلک غیره هلک»
محضر مبارک علما و اندیشمندان گرامی، ائمه جمعه و جماعات، اساتید حوزه و دانشگاه، مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی و هر آنکه این سخن به او میرسد.
همه ما از شهادت، مظلومیت و غربت ائمه ناراحتیم. از این که جامعه آنان، امام را یاری نکرده و او را تنها گذارده محزونیم. همه ما از مدعیان دروغین و فریبکار و یا آنانی که امام را برای مقاصد خود هزینه میکنند یا نابجا به کار میبرند ناراحتیم.
مطالب، نکات و پرسشهایی است که پاسخ آن نشان میدهد چقدر در انجام وظیفه و ادعایمان صادقیم:
1. آیا تلاش برای امام عصر و تحقق جامعه مد نظر امام و اجتماع قلوب بر محبت و مولات امام، مستحب و مباح است یا واجب. اگر واجب است کفایی است یا عینی؟ حتی اگر کفایی باشد آیا من به الکفایه هست؟ آیا میتوان گفت وظیفه را انجام دادهایم؟
2. هر موضوعی هرچقدر بیشتر دشمن داشته باشد نشانگر اهمیت آن و دلیل ضرورت تلاش بیشتر است؛ آیا هیچ موضوعی مانند موعود و نجاتبخش در مقابل خود مدعی و فرقه و گروه و کذاب و دجال دارد؟
3. آیا در طول تاریخ هنر، رسانه و ابزارهای نوین تبلیغی، هیچ مسئلهای مانند این موضوع توسط رسانهها و ابزار جنگ نرم دشمن مورد هجمه، تخریب و تهدید و جایگزینی قرار گرفته است؟
کافی است سری به زندانها، بیمارستانها و کلینیکهای روانی بزنید تا حجم مدعیان دروغین و مریدان و مرتبطان به آنان را دریابید. یا نگاهی به انواع بازیها، فیلمها و کارتونها بیاندازید تا عمق مبارزه و تخریب را دریابید.
4. آیا هیچ مسئلهای مانند مهدویت، پایه و مبنای نظام مقدس ما هست؟ فراموش نکنیم نیابت عامه، ولایت فقیه همه وابسته به تبیین مهدویت است؟
5. آیا در تحقق انقلاب، در طی این سی و چند سال، هیچ جریانی مانند نگاه ایستا و در مقابل نگاه پویای به انتظار و مهدویت تأثیر گذار بوده است. چه در پیروزیها و چه در سکوت و نشست و شکستها؟
6. مهدویت چیست؟ آیا کدام اسلام باعث یأس دشمنان است ( الیوم یأس الذین کفروا) با ولایت یا بیولایت؟
7. آیا معنای عبارت «ما نودی مثل الولایه» جز این است که اهتمام به ولایت از اهتمام به تمام امور مهمتر است؟
8. آیا مُهَیمن، مقدم، ایجادکننده و جهتدهنده تمام مسائل مثل نماز، زکات و... امام نیست؟
9. آیا مهدویت، اسلام تجسمیافته و مورد رضایت (دینهم الذی ارتضی لهم) همسنگ با فروع یا اصول دیگر است؟ آیا در کنار زکات و نماز و... باید مطرح گردد یا بسیار والاتر که همه را با خود دارد و تلاش برای آن یعنی تلاش برای تحقق همه فروع و اصول.
10. مگر مصداق قرآن ناطق، امام عصر نیست؟
مگر نه این است که این زمان همه فرشتگان و روح خدمت امام مهدی(عج) میآیند؟
مگر نه این است که اگر ولایت نباشد و همه چیز باشد هیچ چیز نیست؟
آیا ولی خدا و اهتمام به او همسنگ مسائل دیگر است؟
مگر نه این است که کانال اجابت دعا و افاضه بر عالم تنها امام هر عصر است؟
مگر نه این است که تنها مصداق مشترک و موجود عترت و سنت حضرت مهدی(عج) است؟
مگر نه این که حتی اگر به قرآن اهتمام گذاشتیم و از حضرت مهدی ـ تنها مصداق موجود عترت ـ غفلت ورزیدیم میان قرآن و عترت افتراق شده است؟
مگر نه این است که اگر به همه ائمه اهتمام داشته باشیم و به حضرت مهدی نپردازیم باز حق عترت را به جا نیاوردهایم و امامتمان باطل است؟
11. آیا میدانید ما در هر موضوع صدها فیلم و داستان و رمان و قصه و... داریم؛ در مهدویت کمترین آثار بدیع و نو میبینیم؟
12. آیا عدم شناخت و عدم تلاش برای امام و عدم فهم هدف و راه امام همین مساجد را به گمراهه نمیبرد؟ آیا میدانید مهدویت هنوز اسیر بیسوادها، ضد انقلابها، تنبلها و... است؟
13. چه سخن خواجه نصیر و علامه حلّی را بپذیریم که در غیبت حضرت ما مقصریم (عدمه منا) و چه نپذیریم. آیا ما برای ظهور، برای یاری او تلاشی داریم؟ آیا انصافاً تلاشهای ما از ما رفع حجت میکند آیا عذر ما پذیرفته است؟
14. آیا فقط یک روایت که امام فرمود «انی امان لاهل الارض» را به اهل ارض رساندهایم؟
15. در اینکه باید بجا نام حضرت را به کار برد شکی نیست اما آیا با تغییر مدیریتها، باید نام و یاد امام زمان هم تحتالشعاع قرار گیرد؟
*
اگر شیطان توسط حضرت از بین میرود و تمام بافتههای او نابود میشود و یاران حضرت و منتظران واقعی حضرت را شیطان دشمن میدارد پس طبیعی است که نتوانیم برای حضرت کاری کنیم و وسوسهها و تسویفها و تردیدها ما را از اختصاص و اهدا و وقف مالی و زمان و جانمان در این راه باز دارد یا هزینههایمان را صرفاً در چراغانیها و تزیینها خرج شود نه در ترویج و تعمیق و تبیین مهدویت (چاپ و نشر، تربیت استاد و متخصص و...)
پس به همه وجود بایستی اعتراف کنیم که أنا خاطئون. از خدا عذر بخواهیم که نسبت به ولی او کاری نکردیم! سالها در غیبت است و هنوز بسیاری از جامعه شیعی ما از علل غیبت او هیچ نمیدانند.
چندین سال است وهابیت و بهائیت و سردمدادن استکباری آنها انواع توهینها و هجمات را به امام عزیز ما روا میدارند و هنوز بسیاری از حوزویها و دانشگاهیهای ما از پاسخ آن بیخبرند.
شرمندهایم که برخی از دانشآموزان و دیگر اقشار جامعه ما از حضرت مهدی هراس دارند و آرزوی نیامدن او را حتی گاه به زبان میآورند.
شرمندهایم که کودکان ما از 4 -5 سالگی با منجیان و نجاتبخشان اربابان رسانه و جنگ نرم نظیر بنتن، زورو و... به خوبی آشنایند و به آنان عشق میورزند و از مهدی هیچ جز ترس و کشتار نمیدانند.
شرمندهایم که چیپس و پفک استاندارد دارد، اما درباره حضرت مهدی هر کس به خود اجازه میدهد هرچه بگوید یا بنویسد و یا بسازد و هیچ کس هم چیزی نمیتواند بگوید.
شرمندهایم که سهم امام عصر(عج) از ما و جامعه ما، جز سالی یک بار، آن هم در شهرهای مذهبی، آن هم برخی خیابانها، آن هم فقط چند چراغ و ریسه لامپ و شکلات و شربت چیزی نیست.
شرمندهایم که سهم امام زمان(عج) و ولی نعمت ما در کتابها در حد چند صفحه، آن هم یک معرفی اجمالی چیزی است!
شرمندهایم که از امام زمان(عج) کسی نامی نمیبرد و اگر کسی نامی ببرد انگشتنما میشود؛ حال اگر انتقادی به حق یا نابحق به سخن یا رفتار و عملکرد گوینده هم باشد، آنکه غریبتر میشود امام عصر(عج) است.
شرمندهایم که دلسوزان دین برای هر امر البته لازم و بر زمین افتاده، فریاد و ناله میزنند ولی برای مهدویت کمتر آه میکشند؟
شرمندهایم که نام امام زمان(عج) یا به تفنن برده میشود و یا برای توجیه عملکرد و یا عملکردها آنچه را غریبتر میکند نام حضرت است.
شرمندهایم که برخی به هر دلیل درست یا غلطی، حتی در یاد و نام حضرت کوتاهی میکنند.
این نوشته هم ناله بود و هم گلایه؛ ولی هرگز زحمات و تلاش صورت گرفته در قرنها توسط عالمان و دلسوزان و عاشقان حضرت فراموش نمیشود؛ اما انصاف بدهیم همانگونه که نسبت به قرآن کوتاهی کردهایم نسبت به عدل آن یعنی عترت و امام عصر(عج) نیز کوتاهی کردهایم. قالوا تالله لقد آثرکالله علینا و ان کنّا لخاطئین.
سردبیر ـ دوماهنامه امان شماره 42