نشریات و مجلات چاپی

مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
نشریه امان فعالیت خود را از سال ... آغاز کرده است. هم‌اکنون 348 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

بمبی برای خانواده‌ها

آهای پدرها، مادرها، نان آوران خانه، آهای کسانی که بچه‌هایتان به جیب و تیپ شما نگاه می‌کنند، آهای کسانی که لقمه در دهان خود می‌گیرید تا بچه‌هایتان را سیر کنید، با شما هستیم، با شمایی که برای گرفتن حق خود فریاد می‌زنید تا آنها سکوت و آرامش داشته باشند، عرق می‌ریزید تا آنها خجالت نکشند...
انسانی که جسمش سالم است، می‌فهمد که چه وقت گرسنه است و نیاز به تغذیه دارد و نیز می‌داند که چه وقت سیر می‌شود و باید دست از غذا بکشد. ولی آن‌ها که مبتلا به مرض می‌شوند، نه گرسنگی‌شان را می‌فهمند و نه سیر شدنشان را. عده‌ای با آن که گرسنه‌اند نمی‌توانند غذا بخورند و عده‌ای با آن که سیر شده‌اند، باز هم غذا می‌خورند و پرخوری می‌کنند.
هر دو گروه «پر خوراک» یا «کم خوراک» از حرکت و رشد معقول باز می‌ایستند. می‌دانی چرا؟ چون اعتدال خود را از دست داده و مریض شده‌اند. وقتی تعادل بدن ما به هم می‌خورد، زود متوجه می‌شویم و به درمانش می‌پردازیم. همه ما دم از اعتدال می‌زنیم، اما آیا تمام کارهای بزرگ و کوچکی که در طول شبانه روز انجام می‌دهیم، از اعتدال لازم برخوردار است؟
انسان اگر معتدل باشد، با این همه سرمایه، از جمله روح خدایی به کجاها که نمی‌تواند برسد؛ اما در اثر عدم اعتدال و خاکی رفتن‌ها، کارش به جایی می‌رسد که قرآن درباره‌اش می‌فرماید: «فی قُلوبِهم مرضٌ»[1]؛ چشم دلش را بست و به تابلوهای صراط مستقیم توجه نکرد، در گوش خود پنبه گذاشت و بی‌خیالِ فریادها و هشدارها شد، با آجر غفلت و گِل مستی وجدانش را تیغه کرد و خود را به بی‌وجدانی زد. آن وقت خدا که این‌ها را از بنده می‌بیند، می‌فرماید: «فَزادَهُم اللهُ مَرَضاً»[2]؛ او با بی‌توجهی به هشدارهای من و تحویل نگرفتن داروهای من، خود را مریض‌تر کرد؛ او آماج مریضی‌ها می‌شود تا این که انحرافش از جاده انسانیت بیشتر شود و کارش به جایی برسد که سر از راه و رسم حیوان‌ها در آورد: «وَ لَهُمْ عَذابٌ بِمَا کَانُوا یکْذِبُونَ».[3]
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آمده تا با دعوت ما به جاده اعتدال ـ که همان صراط مستقیم است ـ کاری کند تا ما در سرتاسر زندگانی‌مان بیمار و رنجور نشویم. او با چراغ فروزان اعتدال آمده است تا تاریکی‌های زندگی ما را در تمام ابعاد خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... به روشنایی تبدیل کند. وجود این چراغ است که سبب شده آیین محمدصلی الله علیه و آله ، «آیین اعتدال» و پیروانش، «امت معتدل» شناخته شوند که «کَذالِکَ جَعَلناکُمْ اُمَّه وَسَطاً»؛[4] «شما را امتی میانه قرار دادیم.»
تا اینجا از هر چه سخن گفتیم و با هم به گفتگو پرداختیم، پیرامون وجود اصل اعتدال در زندگی بود؛ اما آنچه در اینجا بیشتر بر آن تأکید داریم، داشتن اعتدال در امور اقتصادی و کسب روزی است.
آهای پدرها، مادرها، نان آوران خانه، آهای کسانی که بچه‌هایتان به جیب و تیپ شما نگاه می‌کنند، آهای کسانی که لقمه در دهان خود می‌گیرید تا بچه‌هایتان را سیر کنید، با شما هستیم، با شمایی که برای گرفتن حق خود فریاد می‌زنید تا آنها سکوت و آرامش داشته باشند، عرق می‌ریزید تا آنها خجالت نکشند، از شهریور تا مهر به فکر کیف و کفش و لباس بچه‌هایتان هستید تا به راحتی درس بخوانند، برای هر کدامشان حساب پس انداز باز کرده‌اید تا آینده نگری را یادشان دهید، با شما هستم، با هر کسی که کودکی در دامن دارد و خیال تربیت او را در سر می‌پروراند، حواسمان جمع باشد، می‌دانید پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در مورد برخی از کودکان آخرالزمانی چه می‌گوید؟ می‌دانید والدینشان را چگونه مورد خطاب قرار می‌دهد؟
پیامبرصلی الله علیه و آله به همراه برخی از اصحاب از کوچه‌ای رد می‌شد، کودکانی را دید مشغول بازی، ایستاد، نگاهشان کرد، آنها را بهانه قرار داد تا کلامی در مورد آخرالزمان بگوید، فرمود: «وَیل لِاَطفالِ آخَرالزَمان مِن آبائِهِم؛ وای بر کودکان آخرالزمان از دست پدرانشان».[5]
چه شده است که «ویل»ی که خداوند در کتابش برای هشدار به دوزخیان و وعده عذاب و آتش به کار می‌برد بر زبان پیامبر رحمت جاری شده است؟
تا این جمله از پیامبرصلی الله علیه و آله شنیده شد برخی پرسیدند: یا رسول‌الله دلسوزی شما برای کودکانی است که پدر و مادرشان مشرک و از خدا بی‌خبرند؟ حضرت پاسخ فرمودند که ناراحتی من به خاطر این است که پدر و مادرانشان ادعای مسلمانی دارند، به وحدانیت خدا و رسالت من ایمان دارند، اما می‌دانید چرا بچه‌هایشان به انحراف کشیده می‌شوند، تا جایی که من باید با «ویل» از آنها یاد کنم. چون هیچ یک از واجبات مذهبی و مسائل دینی را به آنها یاد نمی‌دهند. آنها پدر و مادر شکم بچه‌هایشان هستند و بس، آنها تنها می‌کوشند و می‌خروشند تا ظاهر بچه‌هایشان شکسته و درهم نباشد، روح معنویت و فطرت بیدار فرزندان خود را در قفس بی‌اعتدالی زندانی کرده‌اند.
این پدر و مادرها عینکی که شیطان برایشان هدیه آورده است را بر چشم خود گذاشته‌اند،[6] عینکی که با آن «آخرتِ نزدیک» را دور می‌بینند و شاید سراب! و «آرزوهای دست‌نیافتنی» و دور و دراز خود را نزدیک و شاید در آستانه واقعیت! به همین خاطر است که اگر فرزندان، خود دست به کار شوند و آدابی از دین فرا گیرند، والدین با رفتار و منش‌های خود آنها را از ادای این وظیفه مقدس باز می‌دارند.
آنها تنها از این خوشحال می‌شوند که فرزندانشان متاع ناچیزی از دنیا به دست آورند. این والدین خانه‌هایشان را به پادگانی تبدیل نموده‌اند که در آن تنها آموزش‌هایی برای کسب درآمد بیشتر به هر وسیله ممکن داده می‌شود؛ کلاس‌های ترک آخرت و چسبیدن به دنیا. دلخوشی این گونه پدر و مادرها به آن است که فرزندانشان با تیپ‌های جور واجور ظاهر خود را آراسته کرده و پر طراوت نشان دهند؛ غافل از آنکه روحشان که سرمایه وجودشان می‌باشد ممکن است همچون برکه‌ای گندیده و متعفن شده باشد. این روایت و امثال آن مثل یک بمب قوی است که بر سر ما فرود می‌آید، چه کنیم؟ چگونه بچه‌های خود را تربیت کنیم؟

سو تیتر
* آهای پدرها، مادرها، نان آوران خانه، آهای کسانی که بچه‌هایتان به جیب و تیپ شما نگاه می‌کنند، آهای کسانی که لقمه در دهان خود می‌گیرید تا بچه‌هایتان را سیر کنید، با شما هستیم، با شمایی که برای گرفتن حق خود فریاد می‌زنید تا آنها سکوت و آرامش داشته باشند، عرق می‌ریزید تا آنها خجالت نکشند.


________________________________________
[1] . سوره بقره/10. «در قلبهایشان مرض است».
[2] . همان. «پس پروردگار بر مرض آنها بیفزاید».
[3] . همان. «و به خاطر دروغ پنداشتنشان، برای آنها عذابی [درد آور] است».
[4] . سوره بقره/143.
[5] . مستدرک الوسائل، ج 15، ص 164.
[6] . سوره نساء/120 – 119.


آخرین ویرایش
در 1394/8/23 12:59 توسط فاطمه کاظمی

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
02188998601
تهران، خیابان انقلاب، تقاطع قدس و ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366