اشاره
نویسندهای به نام «لطفی عبد اللطیف»، ـ در روزنامه «المدینه» مقالهای را به جناب آقای یوسف قرضاوی، از علمای اهل سنت مصر و رئیس مؤسسه اتحادیه جهانی علمای مسلمان و از اصلیترین نظریه پردازان جریان موسوم به «الوسیطه» منتسب کرده است. شبهات مهمی در این مقاله مطرح شده، که آنها را به طور اجمالی نقد میکنیم.
شبهه اوّل
شبهه اوّلی که در کلمات آقای قرضاوی آمده، این است: «بحث مهدی منتظَر، هیچ اصلی در قرآن ندارد؛ قرآن، نه به عبارت و نه به اشاره به این مسأله نپرداخته است.»
جواب شبهه اوّل
به قطع میدانم که آقای قرضاوی، خودشان تحقیق نکردهاند و به تفاسیر معتبر در نزد اهلسنّت مراجعه نداشتهاند و گرنه هیچ وقت این حرف را نمیزدند؛ زیرا نمونههای زیادی در آیات قرآنی موجود است که در کتب اهل سنت به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تفسیر شدهاند. من به سه نمونه اشاره میکنم. خودتان میتوانید، بیشتر مطالعه کنید:
1. سوره بقره آیه 114: «لَهُم فِی الدُّنیا خِزی وَ لَهُم فِی الأَخِرَه عَذَابٌ عَظِیمٌ» بهره آنها در دنیا (فقط)رسوایى است و در سراى دیگر، عذاب عظیم (الهى)
در تفسیر طبری، ذیل همین آیه آمده است: «خزیهُم فی الدنیا إذا قام المهدی؛ خواری و سرافکندگی آنها در دنیا، زمانی است که مهدی قیام کند.»[1] البته باید دید تفسیر طبری در نزد آقای قرضاوی چه جایگاهی دارد؟ در نزد دیگر آقایان اهلسنت که تفسیر طبری مثل تاریخش، کمال اعتبار را دارد.
2. سوره نساء آیه 69 : «وَمَن یطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیهِم مِّنَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِیقًا» و کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانى خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهاى خوبى هستند!»
در «شواهدُ التنزیل»، تألیف حافظ حاکم حسکانی ـ که باید در جای خودش، کلمات بزرگان اهلسنّت را نسبت به ایشان آورد ـ آمده است: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره این آیه فرمودند: «انا مِن النبیین الذین انعم الله علیهم... حَسُنَ أولئک رفیقا المهدی فی زماننا؛ من از جمله پیامبرانی هستم که خداوند به ایشان نعم داده... و مراد از «حسن اولئک رفیقاً»، در زمان ما، مهدی است.»[2]
3. سوره زخرف، آیه 61 : «وَ إِنَّهُ لَعِلمٌ لِّلسَّاعَه فَلَا تَمتَرُنَّ بِهَا وَ اتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُستَقِیم» و او [= مسیح] سبب آگاهى بر روز قیامت است. (زیرا نزول عیسی گواه نزدیکی رستاخیز است)؛ هرگز در آن تردید نکنید؛ و از من پیروى کنید که این راه مستقیم است.»
بزرگان مفسّرین اهلسنّت، از مُقاتِل بن سلیمان و جمعی از مفسّرین نقل کردهاند: «هو المهدی یکونُ فی آخِرِ الزمان.»
مفسّرین بزرگ اهلسنّت در ذیل آیات مختلف، با صراحت، صحبت از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کردهاند که میتوانید خودتان به تفاسیر آنها مراجعه کنید. پس مفسّرین بزرگ اهلسنّت، ناقض کلام آقای قرضاوی هستند که گفته است: «هیچ آیهای از آیات قرآن مربوط به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست.»
شبهه دوّم
شبهه دوّمی که آقای قرضاوی در اینجا مطرح کرده، آن است که کتاب «صحیح مسلم» و «صحیح بخاری» از احادیث مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف خالی است و در صحیحین نه تصریحاً و نه تلویحاً صحبتی از احادیث مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، به میان نیامده است؛ لذا وقتی در صحیحین ـ که نزد اهل سنت، که اصحّ کتب، بعد از قرآن است، ـ از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حدیثی نیامده، انسان نمیتواند به عنوان یک عقیده به این مطلب معتقد بشود.
جواب شبهه دوّم
در اینجا باید به دو نکته اشاره کرد:
نکته اوّل: با تحقیقی که توسط اندیشمندان شیعه به دست آمده، معلوم شده است که تحریف و دست بردن در کتابهای اهلسنّت، بیداد میکند. میخواهم ادّعای بزرگی بکنم و آن اینکه ما قرائنی داریم مبنی بر این که حتّی دو کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم نیز، تحریف شده است که همینجا، من یک نمونه را عرض میکنم:
بیش از 50 منبع از منابع اهلسنّت، این روایت را از پیغمبرa نقل کردهاند که حضرت فرموده است: «المهدی حقٌّ و هو من ولد فاطمه.» دقّت کنید. چهار نفر از بزرگان اهلسنّت که نسبت خطا به ایشان ممکن نیست، این حدیث را میآورند و ادّعا میکنند که این حدیث، در کتاب صحیح مسلم وجود دارد. محال عادی است که این چهار نفر اشتباه کرده و حدیث را در صحیح مسلم ندیده باشند، اما چنین ادعایی بکنند. این چهار نفر عبارتند از:
1. ابن حجر هیتمی[3]
2. متّقی هندی[4]
3. شیخ محمّد بن علی الصَبّان[5]
4. شیخ حسن عدوی حمزاوی مالکی[6]
اما جالب اینجاست که در چاپهای کنونی صحیح مسلم، هر چه نگاه میکنیم، این حدیث، موجود نیست. به راستی چرا به احدی اجازه نمیدهند از بعضی از چاپهای قدیمی صحیح مسلم ـ که در کتابخانه مدینه است ـ میکرو فیلم تهیه کنند؟ آقای قرضاوی میفرماید که حدیثی در باره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در صحیحین نیامده، در حالی که این چهار عالم بزرگ اهلسنّت، این حدیث را از صحیح مسلم نقل میکنند. حال سؤال ما از ایشان این است که آیا میشود این چهار نفر را تکذیب کرد؟ آیا احتمال قوی نمیدهید که در نسخهای از صحیح مسلم، این حدیث بوده است و آقایان دیدهاند؟
نکته دوّم:
اینسخن آقای قرضاوی که میگوید: «در احادیث صحیحین حتی به صورت اشاره هم بحث از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیامده،» در کمال بیانصافی است! ما روایات مهمّی در صحیحین داریم که به اتّفاق همه شارحان دو کتاب بخاری و مسلم، این روایات اشاره به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دارند؛ از جمله حدیث ابوهریره در صحیح بخاری است که از پیامبر گرامی اسلامa نقل میکند: «کیف انتم اذا نُزل بن مریم فیکم و امامکم منکم؛ چگونه است حال شما زمانی که [عیسی علیه السلام] پسر مریمسلام الله علیها میان شما نزول کند، در حالیکه امام شما از خود شما میباشد.»[7]
شرحهای کتاب «بخاری» را ببینید؛ کتاب «فتحُ الباری» و «فیضُ الباری» را ببینید؛ «ارشادُ الساری» و کتب دیگر شرح صحیح بخاری را ملاحظه کنید. شارحان بزرگ بخاری تصریح میکنند که مراد از: «و امامکم منکم»، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و بعد توضیح میدهند که چرا عیسی، مأموم و حضرت حجّت، امام است. آنها اوّلاً آن را فضیلت بزرگی برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میشمارند و بعد میگویند اگر عیسی علیه السلام امام باشد، این توهّم برای مسیحیها پیش میآید که عیسی آمده تا ناسخ دین پیغمبر خاتم بشود. لذا او مأموم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار میگیرد. ایشان که مدعی است، اصلاً در صحیحین هیچ اشارهای به روایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نشده جز یک روایت، بهتر است احادیث خروج دجّال، احادیث نزول عیسی و خسفُ البَیداء را در صحیحین، ببیند. محقّقین درجه یک علمای اهل سنّت تصریح میکنند که این روایات اشاره به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
تأثیر پذیری از یک رفیق قدیمی
باید با اطمینان گفت که آقای قرضاوی، خودش در این زمینه مطالعه نکرده است و تحت تأثیر شخص دیگری به نام «شیخ عبدالله بن زید آل محمود» (رئیس محاکم شرعیه قطر) قرار گرفته است. قرضاوی در کتاب «فی وداع الاعلام» پس از فوت این عالم، از او تعریف و تمجید کرده و گفته است: «من بیش از 36 سال با این علّامه قطر، آشنا و رفیق بودم.» بعد خصایص او را میشمارد و یکی از آن خصایص، روشنفکری است و از جمله علامات روشنفکری این شیخ را این میداند که وی در کتاب «لامهدی ینتظَر بعد رسول الله خیر البشر»، منکر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شده و احادیث مهدوی را ضعیف دانسته است. آنگاه آقای قرضاوی اختلاف خود با شیخ عبدالله بن زید را فقط در یکی دو مسئله فقهی ذکر میکند و نفیاً و اثباتاً راجع به انکار مهدی منتَظَر توسط او، هیچ نمینویسد.[8]
معلوم میشود که آقای قرضاوی با این آقا در بحث حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اختلافی نداشته است و گرنه جایش بود که بگوید: من با ایشان در این مسأله اختلاف دارم. لذا پیداست وی، تحت تأثیر ایشان و رفاقت 36 ساله با او قرار گرفته و این کتاب را خوانده است.
در اینجا میخواهم به آقای قرضاوی یک نکته عرض کنم و آن اینکه آقای شیخ عبدالله بن زید آل محمود، از کتاب «الکواکب الدّریه» که نوشته یک نویسنده وهابی و اهل عربستان سعودی به نام «شیخ مانع القصیمی» است، استفاده کرده که در آن کتاب گفته شده است: «در قرآن هیچ نامی از مهدی، نه به تلویح، نه به اشاره نیامده، صحیحین خالی از احادیث مهدی است، ابنخلدون هم احادیث مهدی را تضعیف کرده است؛ بنابراین مهدی منتَظَری وجود ندارد.» تمام این حرفها را شیخ قطری از شیخ مانع القصیمی، کپی برداری کرده و جالبتر این که بعداً شیخ مانع القصیمی از نظریهاش برگشته و کتاب جدیدتری با عنوان «تحدیقُ النظر باخبار الامام المنتظر» نوشته است. وی در کتاب جدیدش مینویسد: «من اشتباه کرده و تحت تأثیر ابنخلدون قرار گرفته بودم، بعد از تحقیقات فراوان فهمیدم نظرم اشتباه بوده و نه تنها اخبار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف متواتر بوده، بلکه در آیات قرآن نیز اشاره به مهدی منتَظَر شده است، ای کاش آقای قرضاوی فرصت کنند این کتاب جدید شیخ مانع القصیمی را بخوانند!
حرف آخر
دوست داشتیم امروز که هجمههای فراوانی از سوی بعضی از مستشرقین، بر ضد رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم، اسلام و قرآن کریم وارد میشود، آقای قرضاوی، وارد آن مطالب میشدند و همه با اتحاد و همدلی، تلاش مان را صرف دفاع از نبی مکرّم اسلام و قرآن کریم میکردیم.
سو تیتر
* شبهه اوّلی که در کلمات آقای قرضاوی آمده، این است: «بحث مهدی منتظَر، هیچ اصلی در قرآن ندارد؛ قرآن، نه به عبارت و نه به اشاره به این مسأله نپرداخته است.»
* در چاپهای کنونی صحیح مسلم، هر چه نگاه میکنیم، این حدیث، موجود نیست. به راستی چرا به احدی اجازه نمیدهند از بعضی از چاپهای قدیمی صحیح مسلم ـ که در کتابخانه مدینه است ـ میکرو فیلم تهیه کنند؟
* شارحان بزرگ بخاری تصریح میکنند که مراد از: «و امامکم منکم»، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و بعد توضیح میدهند که چرا عیسی، مأموم و حضرت حجّت، امام است. آنها اوّلاً آن را فضیلت بزرگی برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میشمارند و بعد میگویند اگر عیسی علیه السلام امام باشد، این توهّم برای مسیحیها پیش میآید که عیسی آمده تا ناسخ دین پیغمبر خاتم بشود. لذا او مأموم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار میگیرد
________________________________________
[1] . تفسیر طبری، ج 1، ص 399.
2 . شواهد التنزیل، ج 1، ص 198.
[3] . وی در «الصواعق المُحرقه»، باب یازدهم، فصل اوّل، صفحه 163، این حدیث را میآورد و میگوید: «حدیثِ المهدی حقٌّ و هو من ولد فاطمه.» در صحیح مسلم آمده است».
[4] . او در کتاب «کنزُ العمّال»، جزء چهاردهم، صفحه 264، حدیث را میآورد و میگوید: «اخرجه مسلم؛ مسلم این حدیث را آورده است».
[5] . ایشان در «اِسعافُ الراغبین»، صفحه 145 میگوید: «در صحیح مسلم است».
[6] . او در «مشارق الانوار»، صفحه 112 گفته: «مسلم این حدیث را آورده است».
7 . صحیح بخاری، ج 4، ص 205، باب نزول عیسی.
8 . دو ماهنامه صفا، شماره 27، با تلخیص و اضافات.
حجت الاسلام و المسلمین جواد مروی ـ دوماهنامه امان شماره 34