نشریات و مجلات چاپی

مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
نشریه امان فعالیت خود را از سال ... آغاز کرده است. هم‌اکنون 348 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

زنگ‌زده‌ها

جناب فاضل مازندرانی یکی از مریدان باب و از مبلغان برجسته بهائیت با استناد به حدیثی، دست به توجیه غلط‌‌های ادبی باب زده و مدعی است که طبق برخی از احادیث اسلامی قائم موعود در ظهور خویش، با اعراب شدت [عمل] نشان می‌دهد
اشاره:
در شماره قبل، استاد بعضی از اشکلات کتاب «بیان» علی‌محمد باب را ذکر کرد که یکی از آن‌‌ها «ناقص‌بودن بیان» و اشکال دیگر آن وجود «غلط‌های ادبی» بود که باب و پیروانش برای اشکالات ادبی توجیهاتی ذکر کرده‌اند؛ آن‌ها را از زبان آقای حقیقت‌گو پی‌گیری می‌کنیم.
عذر بدتر از گناه (توجیهات خنده‌دار)
استاد حقیقت‌گو وقتی اظهار بی‌اطلاعیِ آقای اغصانی از توجیهات باب و پیروانش در خصوص اشکلات ادبی در گفته‌ها و نوشته‌های باب را شنید، گفت: «البته جناب آقای اغصانی در اینکه از توجیهات بی‌خبر است مقصر نیست؛ چون کتاب‌های جناب باب را تشکیلات بهائیت در اختیار بهائیان قرار نمی‌‌هند تا آن‌‌ها با اشکالاتی مواجه شوند و بعد بخواهند به دنبال توجیه آن‌ها باشند. حالا بنده توجیهات ذکر شده را برای شما عزیزان نقل می‌کنم و نکاتی هم در خصوص آن‌ها تذکر خواهم داد.»
که این نکات به شرح زیر می‌باشد:
1.شیطانی بودن قواعد ادبی
باب، قواعد ادبی را شیطانی می‌داند و می‌گوید: «واذا سمعتم قولا من الذکر الاکبر علی الحق الخالص من غیر قواعد الباطله الشیطانیه فی ایدیکم فلا تردو الحق فانه باطل الملک لله یتصرف کما شاء و هو الله قد کان علیما حکیما» اگر سخنی از ذکر اکبر بر حق خالص را شنیدید که طبق قواعد شیطانی [ادبی] که در دست شماست نبود؛ پس حق را رد نکنید؛ چرا که هستی از آن خداست و هر طور که بخواهد [در آن] تصرف می‌کند و اوست خدای دانا و حکیم».
نکته‌ای که تذکرش در اینجا لازم می‌باشد این است که قواعد زبان، شیطانی نیست؛ بلکه برای فهمیدن و فهماندن مقصود است. به همین جهت قرآن هم طبق قواعد ادبی زبان عربی نازل شده است و خود باب هم تا توانسته سخنان ونوشته هایش را در قالب آن قواعد ریخته است و هر جا بلد نبوده دچار اشتباه شده و بر خلاف قواعد چیزی گفته یا نوشته است».
آقای اغصانی با ناراحتی و تعصب گفت: «آقا! شما نباید نسبت به پیامبر بزرگ خدا و حضرت رب اعلی این گونه جسارت کنید و نسبت نادانی به او بدهید؛ ایشان همه چیز را می‌دانسته و اگر هم در جایی خلاف قواعد ادبی مطلبی دارد به مقتضای حکمت بوده و نباید به آن اعتراض کنیم».
استاد که با سکوت و آرامش کامل به سخنان آقای اغصانی گوش داده بود، با لحنی نرم در پاسخ به او گفت: «این که شما جناب باب را پیامبر بزرگ خواندید تازه اول کلام است و هنوز پیامبری او ثابت نشده، بلکه طی این بحث‌ها خلاف آن ثابت می‌شود ضمن اینکه رب اعلی دانستن او، با پیامبر دانستنش ناسازگار است. مطلب دیگر اینکه بنده قصد جسارت ندارم و بی‌جهت نسبت نادانی به او ندادم؛ چرا که خود او آموختن قواعد ادبی را شرط فهم آیات دانسته و گفته است: «تحصیل این علوم از برای بلوغ به کتاب اله است.» و از سوی دیگر خودش علم به آن قواعد را از خود نفی نموده است، چنان که در کتاب بیان می‌گوید: «و اگر نکته‌گیری در اعراب و قرائت یا قواعد عربیه شود، مردود است؛ زیرا که این قواعد از آیات برداشته می‌شود، نه اینکه آیات بر آن‌ها جاری می‌شود و شبهه نیست که صاحب این آیات نفی این قواعد و علم به آن‌ها را از خود نموده» بنابراین حکمت هم در رعایت این قواعد است؛ چرا که بدون آن سخن قابل فهم نمی‌شود. حالا برویم سراغ توجیه دیگر:
2. آمرزیده شدن حروف و کلمات و رهایی از قید اعراب
طبق نقل بعضی از مورخان، یکی از پاسخ‌های باب در قبال غلط‌های فاحش ادبی خود این بوده است که حروف و کلمات در گذشته مرتکب معصیت شده بودند و به این خاطر خداوند جهت عقوبت گناهانشان آنان را به زنجیر [اعراب] زندانی ساخت، چون من از جانب خدا برانگیخته شدم و بعثت من برای عالمیان رحمت است، لذا خداوند گناهکاران حتی حروف وکلمات را عفو کرد و آن‌ها از زندان اعراب آزاد شدند تا به هر سو که می‌خواهند رهسپار شوند.
و نیز وقتی ملاحسین بشرویه‌ای و میرزاجانی کاشانی که هر دو از یاران نزدیک باب بودند ـ نزد پسر ملااحمد نراقی جهت دعوت او به بابیت رفتند و نوشته باب را به او نشان دادند، ایشان غلط‌های آن‌ها را بر شمرد و آن دو تن در پاسخ از قول باب گفتند: «صرف و نحو دو نفر از بندگان خدا بودند که گناه کرده بودند و به این جهت خدا آنان را به زنجیر اعراب کشیده بود و اکنون با شفاعت من آن‌ها آزاد شدند و دیگر با کی نیست که مرفوع را منصوب و منصوب را مجرور بخوانند» .
با شنیدن این سخنان، فضای جلسه پر از قهقهه شد و کنترل آن از دست استاد خارج شد و تنها استاد و آقای اغصانی نمی‌خندیدند و گاهی به همدیگر نگاه معنی داری می‌کردند. بالاخره خنده‌ها تمام شد و آقای اندیشه در حالی که صورتش از خنده سرخ شده بود، گفت: «استاد مگر حروف و کلمات هم مکلفند که گناهی مرتکب شده باشند؟» آقای حقیقت گو گفت: «فکر می‌‌کنم خنده‌ها‌ی شما پاسخ این سؤال را قبلاً داده است و نیاز به پاسخ دیگر ندارد». باید ببینیم دیگر چه توجیهی دارند.
3.تمسک به روایت
جناب فاضل مازندرانی یکی از مریدان باب و از مبلغان برجسته بهائیت با استناد به حدیثی، دست به توجیه غلط‌‌های ادبی باب زده و مدعی است که طبق برخی از احادیث اسلامی قائم موعود در ظهور خویش، با اعراب شدت [عمل] نشان می‌دهد [علی‌‌العرب شدید] و بعد در توضیح می‌گوید: «علی العرب‌شدید» یعنی، لا‌هل العربیه و القواعد المعروفه ایماء بان ذلک الکتاب علی خلاف ما عندهم من التألیف» مراد از عبارت «علی العرب شدید» شدت عمل به خرج دادن در برابر زبان و قواعد معروف عربی است و این اشاره به این است که آن کتاب [بیان] بر خلاف تألیفی است که نزد آن‌ها مرسوم است.
اما استناد به حدیث «علی العرب شدید» وتفسیر آن به مبارزه با ادبیات عرب کاملاً غلط است، چون برفرض صحت سند حدیث، ظاهرش حاکی از سخت گیری برخود عرب‌های عصیانگر است، خصوصاً اینکه امام صادق علیه السلام پس از جمله «علی‌العرب شدید» فرموده است: «ویل لطغاه العرب من شر قد اقترب»؛ وای بر عصیانگران عرب از شری که نزدیک است!» و در نقل‌های دیگر هم پس از جمله مورد استناد آقای مازندرانی بحث کشتن و جنگ مطرح است. بنابراین توجیه ایشان به هیچ وجه نمی‌تواند مورد پذیرش باشد. تازه اگر این توجیه را در خصوص عبارات ناصحیح عربی باب بپذیریم در مورد غلط‌های فارسی او چه باید گفت؟


*. کارشناس و پژوهشگر فرقه‌های انحرافی مهدویت.
. فصلنامه تاریخ معاصر ایران، ش47- 48، ص 134، از قیوم الاسماء سوره طین، آیه 30.
. همان، ص 137؛ از دلائل الشیعه، ص28.
.بیان فارسی، سید علی محمد شیرازی (باب)ع، ص 18.
.مفتاح باب الابواب، محمد خان زعیم الدوله، ص 77.
.همان، ص 143.
. ظهور الحق، فاضل مازندرانی، ج3، ص532.
.بحارالانورا، ج 40، ص 135، م 52.
. ر.ک: همان، ص 230 ح 96 و ص 318، ح 18 و ص 348، ح99.
آخرین ویرایش
در 1394/9/2 13:37 توسط فاطمه کاظمی

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
02188998601
تهران، خیابان انقلاب، تقاطع قدس و ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366