نشریات و مجلات چاپی

مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
نشریه امان فعالیت خود را از سال ... آغاز کرده است. هم‌اکنون 348 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

دل‌نوشته

ما با خود چه کرده‌ایم که پس از سال‌ها، هنوز هم لایق داشتن شما نشده‌ایم؟ هر چند شما در میان مایی... اما ندیدنتان، دوریتان، نشناختنتان در میان توده‌ مردمی که هر صبح و شام تکرار می‌شوند، چه حزن‌آور‌ است و این غم، بر دل مهربان و رئوف شما چه سنگین‌تر است.
دل نوشته مهدوی
زیبا مثل رنگین کمان
مولای من! اگر روزی ببینمت، خواهمت گفت که بر من چه‌ها گذشت و این دیوسیرتان و شیطان صفتان، چگونه رشته امیدم را بریدند و با پاهای آلوده‌شان حریم انتظار را آلودند، همانانی که چون مرا، سرمست از می‌‌ِعشقت دیدند، مهر جنون را بر پیشانیم کوبیدند. آه! دلم می‌خواهد بدانی که برای تنهایی‌ات اشک می‌ریزم، نمی‌دانم تو تنها‌تری یا جدّت علی؟ آیا او با سلمان و ابوذر و مقداد و زهرا و حسن و حسین علیها السلام تنها بود یا تو با...؟
مولا جان! وقتی که بیایی پیراهن پاییزی‌ام را به دست باد می‌سپارم و به استقبال حضور سبزت می‌‌آیم و جز گوهرهای اشکی که در انتظارت بر گونه‌هایم می‌غلتند، هدیه‌ای برای آمدنت ندارم.
فاطمه خدابخش، تهران
ما با خود چه کرده‌ایم که پس از سال‌ها، هنوز هم لایق داشتن شما نشده‌ایم؟ هر چند شما در میان مایی... اما ندیدنتان، دوریتان، نشناختنتان در میان توده‌ مردمی که هر صبح و شام تکرار می‌شوند، چه حزن‌آور‌ است و این غم، بر دل مهربان و رئوف شما چه سنگین‌تر است. شما که به خود ما از ما مهربان‌ترید و به واسطه دل رحیمتان بر گناهان اُمت جدتان می‌گریید و قلب نازنیتان از غفلت و نا آگاهی شیعیانتان به درد می‌آید. شمایی که سال‌هاست منتظرمایی، منتظر بیدار شدنمان...!
کاش‌‌! ما منتظران خفته بیدار شویم و به خود آییم. کاش! لحظه‌ای از روزگار شیرینی که جهان از پرتو مستقیم خورشید فروزان ولایت و حضور شما بهره می‌برد و ذره‌ای از طعم خوش عدالت فراگیرتان را درک می‌کردیم، آن وقت بود که می‌دانستیم جهان بی‌شما چه کوره راه تاریکی است و نداشتن شما چه غم بزرگی است، غمی به تاریکی ظلم‌های چندین ساله بشر بر خود، غمی‌ به بلند‌ای تاریخ بشریت.
طاهره محمدیان، کرمانشاه
وقتی بیایی از دریا برایت می‌گویم که به امید آمدن دریادلی شب را به سحر می‌رساند. از غربت قناری‌هایی برایت می‌گویم که بی‌تو نای خواندن نداشتند. از پیچک و دیوار همسایه که هر روز بهانه صدایت را می‌گیرند. وقتی بیایی می‌دانم اما باور نمی‌کنم که بارها و بارها وجود سبزت را کنار بید مجنون حس کردم.
وقتی بیایی به تو می‌گویم که واژه‌نامه زندگیم پر شده از «چشم انتظاری». متن زندگیم پرشده از حدیث آبی آمدنت.
حیف که هر شب شکوفه‌ها با چشم ندیده‌ات به خواب می‌روند.
سمیه‌سادات میرعباسی، تهران

كاش می‌شد! یك روز خورشید وجودت از مغرب سر زند قلب‌ها را با معنا و پر نور سازد، دردها را درمان بخشد و به جان‌ها اكسیر وصال بنوشاند. كاش می‌شد! روزی اشك‌ها پایان و انتظارها تحقق یابد. چشم‌ها از نور وصال،عشق را به نظاره بنشیند، گل‌ها رو به خورشید بشكفد و باغبان مهر و محبت، دستی بر سر و روی گل‌های خسته و خفته در باغ انتظار كشد. كاش می‌شد! قدم‌های پرنورت قدمی در باغ زندگی‌ام گذارد و با آمدنش پاكی‌ها و عشق و محبت باز گردد و دنیای پر نور عاطفه‌ها رو به افقی خوشی و رنگینی و سراسر عشق باز شود و كویر خسته قلبها را رویش دوباره فرا گیرد.
مهدی من! با دستان پر مهرت بذر عشق خویش را در مزرعه قلب خشكیده‌ام بكار و آبیاری كن تا من هم سبز باشم فقط برای تو و با یاد تو. به امید آن روز.
لیلا فرجی‌آذر، هریس

من که او را ندیدم، اما می‌گویند، صورتش مثل گل محمدی، مثل گل نرگس و مثل گل بنفشه زیباست. مثل گل و شکوفه است که اگر در باغچه یا باغ بشکفد تمام باغ را عطرآگین و زیبا می‌کند. عطرش همه جا را می‌گیرد و همه از بویش خوشحال می‌شوند. او گل می‌شود و دل ما پروانه. دل ما پر می‌کشد و دور آن گل می‌گردد؛ ولی می‌گویند از گل بهتر و خوش آب و رنگ‌تر است.
من او را ندیده‌ام، اما می‌گویند، مثل خورشید است. خورشیدی که همه جا را روشن می‌کند و گل‌ها و درخت‌ها و هر چه در زمین است به طرفش دست بلند می‌کنند. آن خورشید از این خورشید آسمان آبی خودمان، مهربان‌تر، گرم‌تر و پر نورتر است. گرمایش کسی را اذیت نمی‌کند. صورتش آن‌قدر نورانی است که با دل پاکت می‌توانی نگاهش کنی. چشم‌هایت هم با دیدن او اذیت نمی‌شود بلکه پر نورتر می‌شود.
من او را ندیده‌ام، اما می‌گویند، مثل رنگین‌کمانِ بعد از باران است. یک رنگین کمان زیبا که رنگ محبت، صداقت، مهربانی و هزاران رفتار خوب را دارد. او به جای هفت رنگ رنگین‌کمان به اندازه همه خوبی‌ها رنگ دارد. او بهتر از رنگین‌کمان و زیباتر از آن است که می‌توانی با رنگ‌های خوبش، دلت را نقاشی کنی، آن وقت دلت می‌شود پر از خوبی‌ها.
شنیده‌ام که صورتش مثل ماه شب چهارده است؛ یعنی ماهی که در شب چهارده هر ماه در آسمان می‌بینیم. ماهی که کامل کامل است. تو هم حتماً در آسمان سرمه‌ای شب، ماه نقره‌ای کامل را دیده‌ای؟! می‌دانی چه قدر این ماه زیبا و روشن است، مثل نگین انگشتری است که بر آسمان نقش بسته است؛ اما می‌گویند او از ماه بهتر است. او مثل ماه معمولی نیست که یک روز لاغر و یک روز اصلاً پیدایش نباشد، باشد خدایا! اجازه می‌دهی این چهره زیبا را ببینم. چهره زیبایی که مثل گل‌ها پرعطر است و مثل ماه و خورشید درخشان و روشن و مثل رنگین‌کمان زیبا و دل‌نشین.
هاجر صالحی، اصفهان
و از دور دست‌ها که می‌‌آمدی، گردوغبار برخاسته از زمین زیر پایت را شناختم و خودم را در دریایی نگاه تو غرق کردم، و آنگاه که به ساحل نگاه تو رسیدم خود را در امواج مهربان دستانت رها کردم تا از اعماق دریای مهربان وصلت گوهر همیشه جاوید ایثار و شجاعت را بیایم. غریبانه به صبح می‌‌نگرم که شاید با طلوع خورشید تو نیز بیایی.
بیا که همه دلها بی تو پاییزی است و دریایی نگاه‌ها همه آشفته‌ و طوفانی است، تنها امید نا امیدی بیا تا دلها با آمدنت بهاری گردد؛ یا مهدی‌(عج).
زهرا قربانی، زنجانی
آخرین ویرایش
در 1394/9/2 14:48 توسط فاطمه کاظمی

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
02188998601
تهران، خیابان انقلاب، تقاطع قدس و ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366