اشاره:
اهل آبادان است و سالهاست که در عرصه مهدویت فعالیت میکند. با کمک دوستانش در سال 85 بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) را در آبادان و خرمشهر راه اندازی کرد. بیش از بیست کتاب مهدوی از جمله کتاب جوان و یاری موعود، زندگی مهدوی، سلوک مهدوی ، موعود در قرآن، زن و یاری موعود و ... را برای علاقه مندان مباحث مهدویت فراهم کرده که برخی از کارهایش به صورت مجموعه و پک خانوادگی در آمده است. از جمله فعالیتهای دیگر او و همکارانش تهیه چندین نرم افزار در عرصه مهدویت است که برخی از آنها مثل«آخرین منجی» در جشنوارههای بینالمللی رتبه اول را کسب کرد. همچنین در حوزه سایبری بیش از چهار پایگاه اینترنتی را راهاندازی نمودند که پایگاه اصلی آنها تحت عنوان mosleh.313.ir به عنوان یکی از پایگاههای پر رونق، در جشنواره بینالمللی رسانههای دیجیتال کشور، مقام دوم را کسب کرد.
وی در حال حاضر، معاونت طرح و برنامه و مدیر امور شعب استانها را در بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) برعهده دارد.
امان : با توجه به رسالت بنیاد که فعالیتهای مهدوی را ترویج میکند، شما از مهدویت چه مفهومی ارائه میکنید؟
بسمالله الرحمنالرحیم؛ با عرض سلام به محضر تمامی خوانندگان نشریه امان، باید بگویم مهدویت پیش از این که یک مسأله خاص اسلامی باشد، امید جوامع برای رهایی و آزادی از ظلمت و جهالت است و انتظار فرج یعنی قبول نکردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت و دوری از معنویت بر زندگی انسانها حاکم شده است. چند خصوصیت در عقیده مهدویت وجود دارد که به منزله خون در کالبد انسان است. یکی از این خصوصیات، امید به آینده روشن است. خصوصیات دیگر، عدالت طلبی، ظلم ستیزی، استکبار ستیزی، آرمان خواهی و... است که برگرفته از کتابهای آسمانی است. به عبارت دیگر، مهدویت یعنی منتهی شدن مسیر جوامع بشری، به سوی جامعه واحد و عدل جهانی، به رهبری آخرین وصی پیامبر آخر الزمان حضرت حجه بنالحسن العسکری(عج).
امان: جایگاه مهدویت در پازل دین، کجاست و آیا جدا نمودن مهدویت از اسلام، صحیح است؟
اصلاً تفاوتی نمیتوانیم قائل شویم، میدانید که امام راحل(ره) فرمودند: انتظار فرج انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور فراهم شود. پازل دین با امامت کامل میشود. خداوند، امام را نصب کرد تا اجرای احکام دین اسلام تضمین شود.
امان: مهمترین اصل را در مهدویت چه چیزی میدانید تا جهتگیری فعالیتهای مهدوی به آن سمت و سو باشد؟
اصل به معنای پایهای است که چیزی غیر از خودش بر آن قرار گرفته باشد. امام باقرعلیه السلام فرمودند: «اسلام بر پنج پایه بنا شده که عبارتند از نماز، زکات، روزه، حج و ولایت.» که در این روایت بر ولایت بیشتر تأکید شده و رسول خداصلی الله علیه و آله آن را به عنوان شاه کلید معرفی میکنند. اگر بخواهیم مهمترین اصل را در مهدویت معرفی کنیم، بنده مهمترین اصل را عدالت میدانم، چون عدالت اصلیترین گمشده بشریت است که با تحقق این اصل، بشر به خواستههای خودش میرسد و تمام انبیا به دنبال تحقق آن بودهاند.
امان: برخی میگویند بحث مهدویت به حوادث آینده بر میگردد و تا بخواهد به آنجا برسد، آن قدر مشکلات و جنگ و درگیری زیاد است که به زحمتش نمیارزد. در حال حاضر مهدویت چه مشکلی را از ما رفع میکند؟
ابتدا باید بدانیم نیازهای اساسی و بنیادین جامعه بشری چیست؟ یکی از نیازهای جامعه بشری نیاز به آرامش است، امروز بالاترین درصد مراجعه به پزشکان را در دنیا متخصصان روان پزشک به خود اختصاص دادهاند. آمار بالای مشاورههای روانی، آسیبهای اجتماعی، اضطرابها و استرسهای جامعه بشری گویای این نکته است که بشریت نیاز به آرامش دارد. جامعه بشریت امروز تشنه عدالت و معنویت است، اخیراً که نگاهی به آمار داشتم بیش از ده هزار عرفان کاذب تأسیس شده است. این نشان دهنده نیاز به عبودیت و پرستش در بین انسانها است که جوامع غربی برای دادن پاسخ کاذب به نیاز فطری بشریت، ادیان نو و عرفانهای کاذب را به وجود میآورند. علت دیگر این است که اگر به این نیاز پاسخ کاذب داده نشود، مطمئناً مردم مجذوب دین اسلام میشوند. امروز بیشترین آمار گرایش به اسلام، در غرب صورت میگیرد. با وجود اینکه توهین به اسلام و کشیدن کاریکاتور پیامبرصلی الله علیه و آله و یا قرآن سوزی در آنجا اتفاق میافتد، ولی باز هم مردم مجذوب دین اسلام میشوند و قرآن بالاترین چاپ کتاب را در اروپا به خودش اختصاص میدهد. اگر ما مجموعهای از نیازهای بشری را ملاحظه کنیم، تنها آموزه و اعتقادی که میتواند به نیازهای انسان پاسخ کامل بدهد، اسلام و مهدویت است.
امان: این که مهدویت در آینده رفاه و امنیت و آرامش را به ارمغان میآورد صحیح است، اما مهدویت در زندگی امروزی، در زمینه رفاه چه مشکلی را حل میکند؟
ما به تصریح قرآن کریم میدانیم که ذکر خدا به ما آرامش میدهد. از طرف دیگر در سخنی از امام رضاعلیه السلام در آمده است که: «کلمه لاالهالاالله حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ مِن عَذابی؛ کلمه لااله الاالله دژ محکم من است و هر کس وارد دژ محکم من شود از عذاب من در امان است.» البته با شرایط خودش که ایشان شرط اصلی آن را ولایت ذکر نمودهاند؛ به علاوه از حضرت مهدی(عج) روایتی است که میفرمایند: «إنّی أمانٌ لِأهلِ الأرض...؛ همانا من برای زمینیان مایه امنیت میباشم.»
وقتی با این معارف آگاه میشویم، احساس آرامش میکنیم و در انتظار ظهور، زمینهسازی میکنیم. چون کسیکه بذری نکاشته، در انتظار باران نیست. الان وظیفه ما زمینه سازی است، لذا نظام جمهوری اسلامی، در حال عرضه یک ماکت و الگوی کوچک به جهان است و شعار و هدف این ماکت این است که میتوانیم یک جامعه عدل جهانی را تأسیس کنیم که در آن رفاه و امنیت باشد. خداوند متعال نیز میفرماید: «إِنَّ اللهَ لاَ یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» این تغییر زمانی اتفاق میافتد که ما یک پشتوانه اعتقادی محکمی داشته باشیم.
از طرفی وقتی کسی معتقد به مهدویت شد، به دنبال کسب روزی حلال میرود. وقتی روزی حلال به خانه آمد، خود این نان و لقمه حلال آرامش میآورد. وقتی ما اعتقاد داریم که عالم محضر خدا و حجت خداست و امام زمان(عج)، عین الله و چشم بینای خداوند است، طوری زندگی میکنیم که حضرت میخواهد. لذا در زندگی به آرامش میرسیم.
علاوه بر آن آموزه مهدویت به انسان، بصیرتی میدهد که بتواند تکلیف را خوب تشخیص بدهد و به موقع به آن تکلیف عمل کند، البته عدم تشخیص تکلیف یک بعد قصه میباشد، عمل به موقع هم بسیار مهم است. چون عمل به موقع باعث میشود، خروجی خوبی حاصل شود. قیام مختار اگر به موقع انجام میشد، ممکن بود عاشورا اتفاق نیفتند. لذا در فرمایشهای مقام معظم رهبری، روی عمل به موقع تأکید زیادی شده است. مهدویت این کاربردها را دارد.
امان: چطور میتوان کسی که امام را ناظر بر اعمالش نمیداند و نسبت به مهدویت شک و شبهه دارد، نسبت به پذیرش فرهنگ مهدویت در زندگی امروزی قانع کرد؟
هر کسی با هر دین و مذهبی باشد، گفتمان عدالت را حتماً پسندیده میداند. اما معنای عدالت چیست؟ عدالت یعنی دادن حق هر صاحب حقی. یعنی هر چیز را سر جایش قرار بدهیم. افرادی که با مبانی دینی مشکل دارند آیا با اخلاقیات هم مشکل دارند؟ نه! ما میگوییم در دنیا بد اخلاقی کم نیست و از طرف مکاتب مختلف در دنیا که ادعاهایی داشتند، آمدند و نتوانستند از این بی اخلاقیها کم کنند. مکتب کمونیستی و بلوک شرق نتوانستند کاری کنند، امروز نیز که حرکت غرب بر اساس نظریه لیبرال دموکراسی و نظریه برخورد تمدنها است، میبینیم که خروجی این مکاتب غیر از جنگ افروزی و رشد فساد، چیز دیگری نیست. جنبش وال استریت در غرب حرفش چیست؟ کسانی که داعیه دار اداره جهان هستند و در سطح بین الملل اعلام میکنند که ما منجی هستیم. ولی مردم دنیا فهمیدند که خروجی این منجی دروغین، کشتارهای بیرحمانه و نسل کشی است و این آخر بیعدالتی است.
حرف اسلام این است که این مکاتب، کار ساز نیستند و قاطعانه میگوید: اگر عدالت واقعی را بخواهید، این امر در تحقق حکومت عدل الهی است و این گفتمان قابلیت جهانی شدن و نجات بشریت را دارد. و خروجی آن نیز طبق وعدهای که خداوند داده است: «یعْبُدُونَنِی لَا یشْرِكُونَ بِی شَیئًا» میباشد. بنابراین، بعد از اصل اولی که عدالت است، یکی دیگر از اصول اصل عبودیت میباشد.
امان: آیا «معرفت به امام» نمیتواند یکی از اصول مهدویت باشد؟
بله، اگر شناخت و معرفت نسبت به امام نباشد اطاعت از امام نمیآید. لذا ما هم اگر بخواهیم خودمان را بشناسیم باید امام زمانمان را بشناسیم. چون ما میخواهیم به کمال برسیم و رسیدن به کمال، بدون هدایت انسان کامل و بدون نور گرفتن از امام، امکان پذیر نیست.
امان: چشمانداز آرمانی مهدویت کجاست و مهدویت میخواهد به کجا برسد؟
اگر درباره چشم انداز آرمانی مهدویت بخواهید از اندوختههای ناچیزم سؤال کنید، بنده چشم انداز مهدویت را همان استمرار و تداوم عاشورا و بلکه یک عاشورای دیگر در کل جغرافیای خاکی میدانم با این تفاوت که قصه غصه عاشورا دیگر تکرار نمیشود، بلکه بذری را که امام حسین علیه السلام در کربلا کاشت، امام زمان(عج) در عصر غیبت آن را پرورش داد و بشریت در زمان ظهور از ثمرات آن بهرهمند خواهد شد. چشم انداز مهدویت را به نوعی ادامه و تکمیل جامعهای که پیامبرصلی الله علیه و آله در مدینه بنیان گذاشت. چشمانداز مهدویت را تثبیت غدیر میدانم.
امان: فهم دقیق این چشم انداز چگونه است؟
برای رسیدن به یک فهم دقیق از آموزه مهدویت ما به چهار پیش فرض نیازمند هستیم، اول؛ بعثت انبیا باید خوب فهمیده شود. زیرا فلسفه بعثت، کامل شدن اخلاق است. «انّما بُعثِتُ لأتمَّمَ مَکارِمَ الأخلاق» و دولت امام زمان(عج) نیز دولت اخلاقی است. اگر این را فهمیدیم، رذایل اخلاقی را در خودمان کم میکنیم و فضایل اخلاقی را بیشتر دنبال میکنیم و با هدف نهایی حکومت امام زمان(عج) هماهنگ میشویم.
دوم: فلسفه آثار و برکات غدیر خم باید به خوبی فهمیده شود.
سوم: فاطمیه باید به خوبی فهمیده شود، که چرا آن اتفاق افتاده؟
چهارم: عاشورا هم باید خوب فهمیده شود. چون به واسطه فهم این چهار مورد است، که نگاه به آموزه مهدویت کارساز است و موعود و شعار یاران واقعی امام حسین علیه السلام که «یا لثارات الحسین» است فهمیده میشود.
امان: در راستای حرکت به سمت این چشم انداز، مراکز مهدوی باید چه سیاستهایی را دنبال کنند؟
با توجه به اندیشههای امام و مقام معظم رهبری، هدف از سیاست را بستر سازی برای ظهوری میدانیم، این بسترسازی با حاکمیت اسلام و قرآن امکان پذیر است و هر وقت شما قرآن و اسلام را در متن جامعه حاکم کردید، میتوانید برای تحقق آن آرمان موعود بستر سازی کنید. به نظر من بهترین هدف، بستر سازی و زمینه سازی برای تشکیل آن حکومت است که این بستر سازی در ابعاد مختلف جسمی، روحی، فرهنگی، اقتصادی و در سطوح مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی، باید صورت بگیرد.
امان: خط مشیها و سیاستهایی که باید در این مسیر اتّخاذ کرد چیست؟
برای رسیدن به آن اهداف باید راهبردهایی تعیین شود. وقتی هدف ما زمینه سازی شد، مطمئناً راهبرد ما میشود توسعه، ترویج و تعمیق که هر کدام اینها خودش یک بارِ معنایی دارد که در وسع وقت ما نیست.
اگر راهبرد ما توسعه، ترویج و تعمیق و حرکت به سمت حقیقت مهدویت باشد، نتایج خوبی میگیریم. البته بنده، پنج راهکار برای این راهبرد در نظر دارم. این پنج راهکار و گام اصلی عبارتند از گام اول: مهدی شناسی؛ گام دوم: مهدی محبی؛ گام سوم: مهدی باوری؛ گام چهارم: مهدی یاوری و گام پنجم: مهدی زیستی یا زندگی مهدوی که عبارت است از شناخت انتظارات حضرت و عمل بر طربق آن.
متأسفانه ما به جای این که به انتظارات حضرت توجه کنیم، بیشتر، از حضرت انتظار داریم. در صورتی که یک شیعه حقیقی باید چشمش به این باشد که حضرت چه درخواست و انتظاری از او دارد و مسیر تمام زندگیاش را به سمت رضایت حضرت تنظیم کند. زندگی مهدوی یعنی همسر داریمان، رفتار با فرزندمان، برخورد با اطرافیانمان، شایسته یک انسان معتقد به مهدویت باشد.
امان: افراد جامعه ما اگر بخواهند مهدی زیست باشند، باید چه خصوصیاتی داشته باشند؟
مردم عدالت خواه باید سه ویژگی داشته باشند:
1. رغبت اجتماعی داشته باشند؛ با توجه به بخشی از دعای افتتاح دراعمال ماه رمضان که از خداوند دولت کریمه امام زمان(عج) را درخواست میکنیم: «الّلهمّ إنّا نَرغَبُ إلیکَ فِی دَوله کریَمه» و یا آنجا که قرآن کریم فرموده: «وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّه یدْعُونَ إِلَى الْخَیرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» یعنی باید جامعه بخواهد، نه اینکه تنها من بخواهم، بلکه ما بخواهیم.
2. شکایت اجتماعی باید بین مردم وجود داشته باشد که باز در دعای افتتاح این طور آمده: «اللهمّ إنّا نشکوا إلیک فَقْدَ نَبَّینا وَ غَیبه ولِیّنا»؛ ای خدا ما از نبود پیامبرصلی الله علیه و آله و غیبت امام در جامعه، خسته شدهایم و گله و شکایت داریم.»
3. اضطرار به حجّت در جامعه باید وجود داشته باشد. یعنی در بین مردم نیاز واقعی نسبت به حضرت، باید ایجاد شود، نه نیاز مجازی و مردم واقعاً حضرت را بخواهند. یعنی این خواستن باید حقیقی و مستمر باشد و فقط منقطع نباشد. فقط جمعه به جمعه به یاد حضرت نیفتیم، بلکه هر لحظه آماده باشیم.
امان: آیا شما مجله امان را هم میبینید؟ توصیه شما به خوانندگان مجله امان؟
بنده از مخاطبان اصلی مجله امان هستم و از شماره اول آن را دنبال میکردم، امان را عاشقانه دوست دارم. بنده میخواهم علاقهمندان به حضرت و مخصوصاً مخاطبان امان، این مطلب را یادآوری کنم که نام این مجله از حدیث معروف امام زمان(عج) که میفرمایند: «إنی أمان لأهل الأرضِ کَما أن النجوم أمان لِأهل السّماء» گرفته شده است. بیاییم با همدیگر عهد ببندیم که سعی کنیم با پیروی از امام زمان(عج) که باعث امان و امنیت برای اهل زمین است، ما هم برای اطرافیانمان امنیت و آرامش بیاوریم. عمل و رفتار و گفتار ما طوری باشد که اطرافیان ما، از دست ما در امنیت و آرامش باشند. همچنین توصیه میکنم برای برداشتن حتی یک گام مهدوی اقدام کنند. آن گام میتواند معرفی امان به یک مخاطب دیگر باشد. یعنی هر کسی که مجله به دستش میرسد و از مطالب ارزنده آن بهرهمند میشود، را به دوستی، رفیقی، همسایهای معرفی کند تا آنها نیز از آن مطالب استفاده کنند.
نکته آخر این که ما میتوانیم در نقطه عطف تاریخ و در پیروزی نهایی حق علیه باطل، در کنار آخرین حجّت و ذخیره هستی، نقش آفرین باشیم. لذا بیاییم در پی شناخت امام زمان(عج) خود، سلمان وار گام بردایم و با شناخت تکالیف و عمل به آن موجبات خوشنودی و رضایت مولایمان را فراهم کنیم و با این روش زمینههای فرج امام عصر(عج) را فراهم آوریم.
امان: از اینکه وقت خویش را در اختیار نشریه، گذاشتید، سپاسگذاریم.
. کافی، ج2، ص18.
. سوره نور، 55.
.«عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ»؛ سوره مائده، 105.
.«قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا». سوره تحریم،6.
.«إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»؛ سوره رعد، 11.
. سوره آلعمران، 104؛ بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.
دوماهنامه امان شماره 37