در دوران ائمه هم بحث بدعتها و خرافات، دامنگیر مسلمانان بود و اهلبیت هم همواره بر اساس قرآن و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، با این بدعتها مبارزه و روشنگری میکردند.
در عصر حاضر هم با توجه به خلاءهای معنوی و نیازِ مردم به معنویت و مهدویت، عدهای به جای اینكه مردم را به سوی خدا دعوت كنند، به سوی اشخاص سوق میدهند؛ یا با دادن دستوراتی كه بر خلاف تعالیم اسلام و شرع است، آنان را به سوی اموری دعوت میكنند که انسانها را از اخلاق، خرد و خردورزی جدا میسازد.
بدعت چیست؟
بدعت در لغت، به معنای عمل بیسابقه و نو است و در اصطلاح، هر نوع تصرف در دین را گویند؛ به عبارت دیگر بدعت یعنی: دستورات دینی را با توجه به شرایط خود كم و یا زیاد کردن و در نهایت این دخل و تصرف را جزو دین معرفی کردن و به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و اهلبیت نسبت دادن؛ یعنی چیزی را كه ریشه در شریعت و دین ندارد، به دین اضافه شود. چنین عملی در شریعت نبوی ممنوع و بدعتگذار هم ملعون شمرده شده است، چنانكه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید:
«هر كس بدعتی گذارد و یا به بدعتگذار امكاناتی بدهد، به لعنت خدا و ملائكه و تمام مردم گرفتار میگردد.»
خاستگاههای بدعت
هر چند این عمل تحریم شده است، ولی باز کم نیستند کسانی که بدعتگذاری میکنند و جمع کثیری را به انحراف میکشانند. پرسش این است که چرا این افراد با دین مردم بازی میکنند و جامعه را به انحراف میکشانند؟
1. عدم نگاه جامع به دین
در جامعهای كه مردم به دین توجه دارند باید مطالب دینی را با معرفت و بصیرت لازم و بر اساس مبناهای عقلی و نظری بیان كرد و دین را، نه در بخشی از زندگی افراد، بلکه در تمام شئونات زندگی آنان لحاظ کرد. مسائل دینی باید در تمام مراحل زندگی كاربردی باشد و انسان بفهمد كه دین در تمام امور برای او برنامه دارد. دین باید با محوریت قرآن و عترت، روح حاكم بر جامعه و زندگی باشد، نه بخشی از جامعه و زندگی.
2. عدم تبیین و روشنگری مناسب از مطالب دینی توسط عالمان دینی
عالمان و دانشمندان، وظیفه دارند که مطالب را بر اساس مخاطبان، به خوبی تبیین كنند و میداندار مسائل دینی باشند و شبهات دینی را رصد كنند و پاسخ بگویند. اگر عالمان دینی فعال نباشند، نادانان مطالب را با بدعت و خرافه میآمیزند و جریانسازی میکنند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید: «وقتی در میان امت من بدعت آشكار شد، دانشمندان و عالمان باید علم خود را آشكار سازند، اگر آشكار نسازند لعنت خدا بر آنها باد».
مقام معظم رهبری میفرمایند: «در كنار ترویج و تبلیغ معارف اصیل دینی و اسلام ناب، باید با خرافات مبارزه كرد. كسانی دارند روز به روز خرافات جدیدی را وارد جامعه ما میكنند. مبارزه با خرافات را باید جدی بگیرید، این روش علمای ما بوده...».
3. دخالت افراد غیر متخصص در مطالب دینی و فاصله گرفتن كارشناسان مذهبی از مخاطب
امروزه، اگر در امور دینی، به افراد غیر متخصص اجازه فعالیت داده شود و عرصه برای آنان باز باشد، با جلسات و امكانات متعدد، مسیر اصلی دین را به انحراف میكشانند، تصویر دین را وارونه میكنند و دستاویز دشمنان اسلام میگردند؛ مانند عوامل تولید مستند «ظهور بسیار نزدیك است» كه با تعیین زمان ظهور و تطبیق دادن علایم ظهور، جامعه مهدوی را گمراه كرده بودند. عدهای نیز با ادعای ارتباط با امام زمان(عج)، در پی بخششِ گناهان افراد (!) و دادن دستورات سیر و سلوكی، ضمن انحراف افراد، روز به روز بر ادعای خود میافزایند. سید عبدالرضا غرابات یکی از این افراد است که به بهانه ارتقای معنویت از سال 74 فعالیتهای خود را آغاز کرد و در سال 78 ادعا کرد که شعیب بن صالح است، سپس مدعی شد سید یمانی است، بعد هم ادعای امام زمانی كرد و هر چیز حلال را حرام و حرام را حلال اعلام كرد، تا اینكه در سال 82 ادعای خدایی هم کرد!
اگر افراد متخصص در عرفان و معنویت، مطالب معنوی و سیر سلوك را به گونهای طراحی و بر اساس مبناها بیان میكردند و مطالب مرتبط با مهدویت و ظهور امام زمان(عج)، توسط كارشناسان بیان میشد، عرصه برای این شیادان باز نمیشد و کار به جایی نمیرسید كه عدهای جریان مدیریت امام زمانی را مطرح کنند و استكبار هم در تحلیلهای خود جریان مهدویت و ولایت فقیه را مورد حمله خود قرار دهد.
4. عدم درک عمیق دین
گروهی با بزرگنمایی برخی انحرافات و بدعتهایی كه عدهای عوام آن را مسلّم گرفتهاند، آن را به اصل دین مربوط میدانند. مثلا عدهای از روی جهل و عدم توجه به مبانی دین و یا از روی عوامفریبی و هوا و هوس، جلساتی را برگزار میكنند که جای بسی تأمل و شگفتی است؛ مثلا برگزاری نماز جمعه و جماعت به امامت امام زمان(عج) و یا اضافه کردن نام امام زمان(عج) در اذان. از آن سو عدهای هم مثل وهابیان همین بدعتها را به عنوان یك اصل اعتقادی، تحلیل میكنند و به كل مسلمانان و شیعیان اتهام میزنند.
5. خیالپردازی و داستانسراییهای بیاساس
گروهی با اهداف شخصی و مادی و یا برای زدن ریشه دین، با توهم و خیالپردازی، داستانهایی از ملاقات با امام زمان(عج) مطرح میكنند و از شخصیتهایی نام میبرند كه حتی وجود خارجی هم نداشته و اگر هم دارند، ادعایی نداشتهاند.
اینان برای اینكه خودشان را بالا ببرند آن افراد را تا حد عارف، فیلسوف و به نوعی یك انسان آسمانی مطرح میكنند و داستانهایی از آنها بیان میكنند كه جای تأمل جدی دارد. گروهی هم با بیان مطالبی نظیر افسانه جزیره خضرا كه وجود خارجی ندارد، سعی در بیان مطالبی دارند كه خارج از مبانی مهدویت است و یا با خواب و خیال، مكانی را مقدس معرفی میكنند تا مردم به آنجا اقبال كنند.
به هر حال باید بدانیم اگر جلوی این بدعتگذاریها گرفته نشود، روز به روز انحرافها بیشتر خواهد شد.
چند یادآوری
1. دین باید با محوریت قرآن و عترت، روح حاكم بر جامعه و زندگی منتظران باشد.
2. انسان منتظر نباید دست از كسب معرفت و بصیرت بردارد و باید رابطه خود را با عالمان دینی و متخصصان مهدویت جدی بگیرد و سعی در ارتقای معرفت خود و جامعه داشته باشد.
3. انسان منتظر باید در جاهلیت مدرنِ علمسالاری، جای خود را به خدا سالاری بدهد و غایت او باید خدا محوری باشد.
4. انسان منتظر باید مراقب باشد تا مبادا از روی جهل و غفلت، بدعتی در دین ایجاد كند و یا از بدعتگزاری حمایت کرده و باعث گمراهی دیگران شود، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید: «كسی كه بازوی باز بدعتگذار را بپذیرد به ویران ساختن دین خود كمك كرده است».
5. انسانِ منتظر نباید هر چیزی كه مغایر مبانی دینی و فاقد دلیل است بپذیرد و اگر در موردی تردید داشت، باید از اهل فن و عالمِ دینی بپرسد.
*. معاونت تبلیغ مرکز تخصصی مهدویت.
. وسائلالشيعه، حر عاملي، ج 29، ص 28؛ سنن ابی داوود، ج 2، ص 375.
. بحارالانوار، ج 27، ص 65.
. سخنرانی در جمع روحانيان استان سمنان (17/8/1385).
. سفينةالبحار، ج 1، ص 63.
محمد رضا نصوری* ـ دوماهنامه امان شماره 41