* چه ارتباطی بین شهادت حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها و قیام امام حسین علیه السلام وجود دارد؟
آن روزی که امیرالمؤمنین علیه السلام خانهنشین شد، عاشورا به پا شد. یعنی روند غصبِ حکومت، بعد از پیامبرصلی الله علیه و آله به عاشورا منجر میشود. بنابراین واقعه عاشورا ریشه در سقیفه و شهادت حضرت زهراسلام الله علیها دارد. اگر بعد از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، حکومت به دست وصی بر حق ایشان (امیرالمؤمنین علیه السلام) میافتاد و دچار انحراف نمیشد واقعه عاشورا اتفاق نمیافتاد.
امام حسین علیه السلام فرمودند: «إنِّي لَم أخرُج أشِرَاً ولا بَطِراً، وَلا مُفسِداً، وَلا ظالِماً، وَإنَّما خَرَجتُ أطلُبُ الإصلاحَ في أُمَّه جَدِّي مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله، أُريدُ أنْ آمُرَ بالمَعروفِ، وَأنْهى عَنِ المُنكَرِ؛ من آمدهام امت جدم را اصلاح کنم. من آمدهام امر به معروف و نهی از منکر کنم و...» چه معروفی در آن زمان نبود و چه منکری در جامعه بود که امام حسین علیه السلام جان خود را فدا کرد تا آن معروف را پیاده و آن منکر را ریشهکن کند؟
مردم آن زمان نماز میخواندند، روزه میگرفتند، حج میرفتند، قائل به بهشت و جهنم هم بودند. در خطبه غدیر پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید: «إنَّ رأس الأمر بالمعروف أن تَنتَهُوا إلی قولی؛ بالاترین معروف در عالم، منتهی به قول امروز من میشود.» یعنی بالاترین معروف، ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است که اگر این معروف در جامعه پیاده شود همه معارف معنا پیدا میکند. وقتی آن ولایت میآید، همه معارف در تحت پوشش ولی خدا ارزش پیدا میکند. امام حسین قیام کرد تا ولایت را زنده کند، عیناً همان کاری که حضرت زهرا مأمور به آن شد.
* غاصبان خلافت، کل سرزمینهای اسلامی را در اختیار داشتند، چرا باغ فدک را از حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها غصب کردند؟ یک باغ برای آنها چه ارزشی داشت که به خاطر باغ فدک خودشان را بد نام کنند؟
بحث باغ فدک یک بهانه است، هم برای غاصبان خلافت و هم برای حضرت زهراسلام الله علیها. غاصبان با خود فکر کردند که مردم بنده دنیا هستند و هر کجا که بوی دنیا و مادیات به مشامشان برسد آنجا جمع میشوند. حال اگر علی بن ابیطالب علیه السلام، که معدن سخاوت است، وضع مادی و اقتصادیاش خوب باشد و پول داشته باشد مردم دورش جمع میشوند.
بنابراین اینها گفتند اگر کاری کنیم که بنی هاشم از نظر مادی در تنگنا قرار بگیرند دو نتیجه برای ما حاصل میشود. یکی اینکه وقتی بنیهاشم در تنگنای اقتصادی باشند مجبور میشوند که از سیاستهاي ما تبعیت کنند. دوم اینکه مردم از اطراف امیرالمؤمنین علیه السلام متفرق میشوند.
در راستای اجرای این سیاست، اقدام به مبارزه اقتصادی با اهلبیت علیهم السلام کردند. اولین قدم این بود که به جعل حدیث دست زدند. با اینکه نقل حدیث پیامبر ممنوع بود و هرکسی حدیثی از پیامبر نقل میکرد دستگیر و زندانی میشد؛ اما آنها حدیثی را به دروغ منتشر کردند که پیامبر اسلام فرموده است: «نحن معاشر الأنبياء لا نورّث؛ ما انبیا ارث نمیبریم و ارث باقی نمیگذاریم و هر چه از ما باقی ماند همه صدقه است.» به بهانه این حديث جعلي کلِ اموال پیامبرصلی الله علیه و آله را اعم از خانه، انفال، خمس و زکاتی که آنجا بود، همه را مصادره و تصاحب کردند. حضرت زهراسلام الله علیها با اینها بحث کردند که قرآن میفرماید «و ورث سلیمان داوود» سليمان پیامبر بود و ارث برده است، داوود هم ارث گذاشته است، آیا پدر من، پیامبر خدا، برخلاف قرآن سخن میگوید؟ و یا فرمود: «شما از پدرتان ارث میبرید من ارث نمیبرم، مگر فرق من و شما در چيست؟» ولی آنها دنبال این بودند که به خاطر آن سیاست، اموال را مصادره کنند و هر چه حضرت زهراسلام الله علیها صحبت کرد فایده نداشت.
از آن طرف مناصب حکومتی را هم تقسیم کردند و به بنیهاشم منصبی ندادند تا در تنگنای اقتصادی باشند. حتی در گام بعدی سراغ حکم خمس رفتند. قانون خمس را از اسلام حذف کردند تا اهلبیت در تنگنای اقتصادی قرار بگیرد، تا آنجا که الآن هم اهل سنت خمس نمیدهند.
در آخرین اقدام و در راستای همان سیاست باغ فدک، که در اختیار حضرت زهراسلام الله علیها بود و درآمد بالایی هم داشت، به زور گرفتند هر چه حضرت زهراسلام الله علیها صحبت کرد، دلیل آورد، شاهد و مدرک آورد، قبول نکردند.
بنابراین غصب فدک برای این انجام شد که خواستند اهلبیت را در تنگنای اقتصادی قرار بدهند و امیرالمؤمنین علیه السلام هم با آن تلاشها، خواست اهداف آنها را از بین ببرد.
اما حضرت زهرا برای چه اینقدر برای بازگرداندن فدک تلاش کرد؟ این هم یک بهانه برای اعتراض به حکومت وقت بود. به همین دلیل است که وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام به حکومت میرسد و به ایشان میگویند که یا علی شما الآن حاکم شدهاید تشریف بیاورید فدک را بگیرید، فدک که مال شما است، قدرت هم دست شما است میفرماید: «ما اصنع بفدك و غير فدك» فدک به چه درد من میخورد؟ فدک یک زمین است. خب فدک همان چیزی است که حضرت زهراسلام الله علیها به خاطرش سیلی خورد، اما امام درباره فدک چنین میگوید. معلوم میشود که فدک یک بهانهای بوده است تا حضرت زهراسلام الله علیها وارد میدانِ اعتراض به خلیفه بشود. تلاش برای باز پسگیری فدک، بهانه حضور حضرت زهراسلام الله علیها، بهانه ابراز غضب حضرت زهرا و اعلام عدم مشروعیت حکومت بود.
سوتیتر
- غصب فدک برای این انجام شد که خواستند اهلبیت را در تنگنای اقتصادی قرار بدهند.
- قانون خمس را از اسلام حذف کردند تا اهلبیت در تنگنای اقتصادی قرار بگیرد.
- آنها حدیثی را جعل و منتشر کردند که پیامبر اسلام فرموده است: «نحن معاشر الأنبياء لا نورّث؛ ما انبیا ارث نمیبریم و ارث باقی نمیگذاریم و هر چه از ما باقی ماند همه صدقه است.» به بهانه این حديث جعلي کلِ اموال پیامبرصلی الله علیه و آله را اعم از خانه، انفال، خمس و زکاتی که آنجا بود، همه را مصادره و تصاحب کردند.
- حضرت زهراسلام الله علیها با اینها بحث کردند که قرآن میفرماید «و ورث سلیمان داوود» سليمان پیامبر بود و ارث برده است، داوود هم ارث گذاشته است، آیا پدر من، پیامبر خدا، برخلاف قرآن سخن میگوید؟
حاشیه:
عروسی در ایام فاطمیه!
برگزاری مراسم عقد و عروسی در دهۀ فاطمیه که مؤمنان به عزاداری مشغولاند، از نظر اسلام چه حکمی دارد؟
استاد میرمعینی: در منابع مکتوب، فقط دهه عاشورا داریم؛ نقلی به نام دهه فاطمیه در روایات نداریم، بلکه مردم به خاطر عشق و علاقه و محبتی که به حضرت زهراسلام الله علیها دارند ـ که بحق هم هست ـ این دههها را برگزار میکنند و طبیعی است که این امر یک سری تبعاتی دارد که گریبانگیر خودمان میشود و اگر بنا باشد برای هر کدام از ائمه، یک دهه درست کنيم در طول سال کلاً باید تمام مسائل را کنار بگذاریم و تعطیل کنيم و به عزاداری بپردازیم.
البته برای تجلیل از حضرت زهراسلام الله علیها مجالس روضه می گیریم؛ خیلی هم خوب است. ولی به عنوان اینکه برای خود جا بیندازیم که این دهه است و بین مؤمنان هم تثبیت شود، به طوری که کسی هم نتواند دنبال مراسم عروسی برود و اگر چنین کاری را کرد ما به او تهمتی بزنیم، از نظر شرعی صلاح نیست. در روایات یک روز برای شهادت حضرت زهراسلام الله علیها داریم و آن را هم خیلی احترام میکنیم، مثلا سه روز حرمت حضرت زهراسلام الله علیها را نگه میداریم و مراسم جشن و عروسی نمی گیریم، ولی اگر بعد از آن ایام، مراسم بگیریم مانعی ندارد.
آقایان عباسپور و صادقی ـ دوماهنامه امان شماره 41