در این میان، جناب« آیت الله سید محمد فشارکی» نزد استاد بزرگوارش حضرت« آیت الله العظمی میرزا سید حسین شیرازی» - رحمه الله علیه- آمد واز وی وقت خاصی برای ملاقات طلبید و میرزا نیز وقتی را تعیین کرد.
جناب سیدمحمد فشارکی در وقت تعیین شده نزد استاد آمد ودر جلسهای که هیچ کس به جز آن دو بزرگوار نبودند، حضور یافت. آیت الله فشارکی به میرزا عرض کرد: « درست است که من شاگردی از شاگردان شما هستم، اما می خواهم برای مدتی بدون ملاحظه و رعایت استادی با شما سخن بگویم تا بتوانم صحبتم را با صراحت عرض کنم. استاد نیز با گشاده رویی خواسته اش را پذیرفت.
آیت الله فشارکی در خطاب به میرزا گفت: « سید چرا بر ضد استعمار انگلیس قیام نمی کنی؟! چرا بر تحریم تنباکو فتوا نمیدهی! آیا خون تو از خون سیدالشهداء رنگین تر است؟...»
استاد نظری به سید محمد فشارکی انداخت ؛ سپس فرمود: « مدتها است که در فکر آن بودم؛ اما در این مدت جهات گوناگون این فتوا را بررسی می کردم تا این که دیروز به نتیجه نهایی رسیدم و امروز به سرداب غیبت رفته تا از مولایم امام زمان(عج) اجازه فتوا را بگیرم. امروز قبل از آمدن شما فتوا را نوشتم.
«الیوم استعمال توتون و تنباكو ـ بای نحوٍ كان ـ در حكم محاربه با امام زمان ـ سلام الله علیه ـ است».
میرزا فتوای نوشته شده را به سید محمد فشارکی نشان داد و سید نیز از استاد معذرت خواست، و از وی خداحافظی کرد و بیرون رفت.
تاثیر این فتوا چنان بود که تمام مردم توتون ها را دور ریخته ، قلیانها را شکستنتد. حتی در دربار پادشاه وقت هم قلیانها شکسته شد.
این قضیه چند مطلب را گوشزد میکند.
1. مهمترین موضوع این که عنایت و لطف امام زمان(عج) در هر وضعی و در تمام سطوح جامعه همواره بوده و هست و این باور ما شیعیان است که بارها و بارها ، بلکه هر لحظه عنایت آن وجود مقدس است که شیعه را همواره حفظ کرده و خواهد کرد.
2. روحانیان شیعه و در رأس آن مراجع عظام تقلید همواره عنایت خاصی به مسائل مهم اجتماعی و سیاسی داشتهاند و دارند و این همان سنت رسول اعظم اسلام صلی الله علیه و آله است.
3. وجود نظام بزرگ رهبری در شیعه و داشتن سلسه مراتب آن است که مردم فتوای مرجع تقلید را حکم امام معصوم و حکم امام معصوم را هم حکم رسول و حکم رسول را حکم خدا می دانند.
. برگرفته از میرمهر ؛ پورسید آقایی
علی محمد رایگان ـ پیششماره دوم امان