چگونه می توان امام زمان عجل الله تعالی فرجه را شناخت؟
شناخت دوگونه است: یكی شناخت تاریخی و ظاهری و دیگری شناخت واقعی كه مهم تر از اولی است. مهم آن است كه ما حضرت را حقیقتاً بشناسیم و حضرت ما را ببیند [به ما توجه نماید]، نه اینكه ما حضرت را ببینیم.
در زمان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم (كه مقامش بالاتر از همه ائمه علیهم السلام است)، كم نبودند كسانی كه وجود مبارك حضرت را میدیدند. اما خدای سبحان درباره آنها فرمود: تَراهُمْ ینْظُرُونَ إِلَیكَ وَ هُمْ لا یبْصِرُونَ[1][1]؛ آنها را میبینی كه به تو نگاه می كنند ولی تو را نمی بینند، یعنی اهل بصیرت نیستند. اگر ما طوری رفتار كنیم كه وجود مبارك امام زمان علیه السلام ما را بپسندد، هنر است.
خداوند كه بر همه چیز بینا است، روز قیامت به یك عده نگاه نمیكند: وَ لا یكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا ینْظُرُ إِلَیهِمْ یوْمَ الْقِیامَه[2][2]؛ آن نگاه تشریفی را نسبت به عدهای اعمال نمیكند و با آنها صحبت نمیكند.
اگر ما واقعاً در مسیر صحیح حركت كنیم، حضرت ما را میبیند، و دیدنِ نظر تشریفی ایشان برای ما شرف است وگرنه دیدن فیزیكی خیلی كارساز نیست. همچنان كه خیلیها پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم، امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهراعلیهاالسلام را میدیدند، ولی بصیرت نداشتند.
دیدن های تشریفی مهم است، نه نگاه صوری، البته گاهی همان نگاه صوری هم پدید میآید و انسان وجود حضرت را از نزدیك زیارت میكند و فیضی میبرد و مشكل او هم به بركت حضرت از طرف خداوند، حل میشود. اما مهم، همان دیدن حضرت از روی بصیرت است.
(برگرفته از كتاب: توصیه ها، پرسشها و پاسخها در محضر حضرت آیت الله جوادی آملی).
[1][1]- اعراف، 198.
[2][2]- آل عمران، 77.
عزاداری
فلسفه عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام و فواید آن چیست؟
فلسفه وحكمت عزاداری را میتوان در امور ذیل رهیابی كرد:
الف. محبت و دوستی: در قرآن و روایات، دوستی خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام، بر مسلمانان واجب شده است.[1][1] روشن است كه دوستی لوازمی دارد و محبِّ صادق، كسی است كه شرط دوستی را- چنان كه باید و شاید- به جا آورد. یكی از مهم ترین لوازم دوستی، ابراز هم دردی و هم دلی با دوستان در مواقع سوگ یا شادی آنان است؛[2][2] از این رو در احادیث، برپایی جشن و سرور در ایام شادی اهل بیت علیهم السلام و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان مورد تأكید فراوان قرار گرفته است.
حضرت علی علیه السلام در روایتی میفرماید: «پیروان ما در شادی و حزن ما شریكند»؛ «یفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا»[3][3]. امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: « شِیعَتُنَا جُزْءٌ مِنَّا، ... یسُوؤُهُمْ مَا یسُوؤُنَا وَ یسُرُّهُمْ مَا یسُرُّنَا»[4][4]؛ «شیعیان ما پارهای از خود ما بوده و ... آنچه كه ما را ناراحت یا خوشحال میسازد، آنان را ناراحت یا خوشحال میگرداند».
وظیفه عقلانی و شرعی، ایجاب میكند كه در ایام عزاداری اهل بیت علیهم السلام، به «زبان حال»؛ یعنی با اشك، آه، ناله و زاری و از نظر خوراك، با كم خوردن و كم آشامیدن مانند افراد غم زده[5][5] و از نظر پوشاك، با لباسی كه از حیث جنس ورنگ و نحوه پوشش حكایت گر اندوه و ناراحتی در عرف است، حزن و اندوه خود را آشكار سازیم.
ب. انسان سازی: از آنجا كه در فرهنگ شیعی، عزاداری باید از سر معرفت و شناخت باشد؛ هم دردی با آن عزیزان در واقع یادآوری فضایل، مناقب و آرمان های آنان بوده و به این وسیله انسان به سمت الگو گیری و الگو پذیری از آنان سوق مییابد.
فردی كه با معرفت در مجالس عزاداری، شركت میكند؛ شعور و شور شناخت و عاطفه را در هم میآمیزد و در پرتو آن، با انگیزهای قوی همانند مُحّبی میشود كه پر حرارت و شتابان به دنبال پیاده كردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است.
ج. جامعه سازی: هنگامی كه مجلس عزاداری موجب انسان سازی است، تغییر درونی انسان به جامعه نیز سرایت كرده و آدمی میكوشد تا آرمان های اهل بیت علیهم السلام را در جامعه حكم فرما نماید. به بیان دیگر، عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام، زمینه را برای حفظ آرمان های آنان و پیاده كردن آنها فراهم میسازد. به همین دلیل میتوان گفت: یكی از حكمت های عزاداری، ساختن جامعه بر اساس الگوی ارائه شده از سوی اسلام است.
د. انتقال فرهنگ شیعی به نسل بعد: كسی نمیتواند منكر این حقیقت شود كه نسل جدید، با شركت در مجالس عزاداری، با فرهنگ اهل بیت علیهم السلام آشنا میشوند. به راستی عزاداری و مجالس تعزیه، یكی از عناصر و عوامل برجسته ای است كه به وسیله آنها آموزههای نظری وعملی امامان شیعیان به نسلهای آینده منتقل شود. مراسم عزاداری، به دلیل قالب و محتوا، بهترین راه برای تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایی با گفتار و كردار اهل بیت علیهم السلام است.
با توجه به بیانات، سخنان و شعارهای عاشورا، میتوان عناصر انسان ساز، جامعه ساز و فرهنگ ساز را ملاحظه كرد؛ مواردی چون:
عبادت، ایثار، شجاعت، توكّل ، صبر، امر به معروف و نهی از منكر، نابودی اسلام در شرایط سلطه یزیدیان، حرمت بیعت با كسی چون یزید، شرافت مرگِ سرخ بر زندگی ذلّت بار، اندك بودن انسان های راستین در صحنه امتحان، لزوم شهادت طلبی در عصر حاكمیت باطل، زینت بودن شهادت برای انسان، مبارزه با سلطه جور و طغیان، اوصاف پیشوای حق، تسلیم و رضا در برابر خواسته خدا، همراهی شهادت طلبان در مبارزاتِ حق جویانه، حرمت ذلّت پذیری برای آزادگان و فرزانگان مؤمن، پل بودن مرگ برای عبور به بهشت برین، آزادگی و جوانمردی، یاری خواهی از همه و همیشه در راه احقاق حق.[6][6]
درس آزادی به دنیا داد رفتار حسین
بذر همت در جان افشاند افكار حسین
گر نداری دین به عالم، لااقل آزاده باش
این كلام نغز میباشد زگفتار حسین
مرگ با عزّت زعیش در مذلّت بهتر است نغمه ای میباشد از لعل دربار حسین
در عین حال، موارد ذیل علاوه بر موارد پیش گفته، میتوانند حكت عزاداری بر امام حسین علیه السلام را تبیین كنند:
1. نوعی اعتراض به ظالمان زمان و حمایت از مظلومات جهان؛
2. عامل تقویت حسّ عدالت خواهی و انتقام جویی از ستمگران؛
3. زمینه ساز اجتماع شیعیان جهت پیروی و دفاع از حق.[7][7]
[1][1]- شوری /23، هود /29، میزان الحكمه، ج2، ص236.
[2][2]- المحبه فی الكتاب والسنه، صص169-170 و 181-182.
[3][3]- بحار الانوار، ج44، ص287.
[4][4]- امالی، ص305.
[5][5]- طبق فرموده امام صادق علیه السلام به معاویه بن وهب، عزاداران سید الشهدا در روز عاشورا از آب و غدا دوری جویند تا آن كه یك ساعت از وقت فضیلت نماز عصر بگذرد، و در حد لزوم به غذای معمول صاحبان مصیبت سد جوع و عطش كنند». (تاریخ النیاحه الامام الشهید الحسین بن علی،ج1، صص157-159).
[6][6]- فرهنگ عاشورا، صص268-271؛ حسین، عقل سرخ، صص77-119؛ امام حسن و امام حسین علیهما السلام، صص116-121.
[7][7]- پرسشها و پاسخها.
در مبارزه با خرافات چه باید كرد ؟
مقام معظم رهبری
در مبارزه با خرافات شجاع باشید. البته خرافه چیست؟ خود این مهم است. بعضی ها هستند كه حقایق دینی را هم به عنوان خرافه انكار میكنند. ما كارى با آنها نداریم.
آنچه كه با كتاب و سنت متقن و معتبر ثابت شده، از دین است؛ چه حالا عقول بپسندند یا نپسندند. از این حمایت و دفاع كنید. آنچه كه با دلیل معتبر، ثابت نشده است و با مبانی و اصول دینی معارضه ندارد، دربارهی آن ساكت بمانید. آنچه كه با یكی از اصول دینی معارضه دارد و مدرك معتبرى ندارد، ردش كنید. این میشود خرافه، و معیار خرافه این است.امروز، مدعیان ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه و ارتباط با غیب، به شكلهاى مختلف، در جامعه كار میكنند. البته همه اینها نشانه این است كه گرایش به دین، یك عنصر اصلی در زندگى مردم است. مردم به مسائل دینی علاقه دارند كه آدم خرافه ساز میرود، خرافه درست میكند؛ چون آن كالاى اصلی در اختیارش نیست، كالاى تقلّبی را به میدان میآورد تا اینكه مردم را جذب كند. این نشانه گرایش مردم به دین است. اما خوب، این خطرناك است. در مقابله با خرافات و آن چیزهایی كه از دین نیست، شجاع باشید و بگویید. ملاحظه اینكه حالا ممكن است كسی بدش بیاید یا ممكن است چه بكند، نكنید؛ كه غالباً در مواردى انسان متأسفانه میبیند كه این مراعاتها هست و . . . [1]
[1] - دیدار با روحانیون استان سمنان 17/8/858.
پیششماره سوم امان