سخن دوست
میان عاشورا و انتظار؛ پیوندی ناگسستنی است.
كسانی ندای حسین را لبیك میگویند و میتوانند «فَیا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ مَعَكُم»[1] را آرزو كنند، كه امروز در صحنه باشند. «كُلّ یوْمٍ عاشُورا»؛ هر روز عاشوراست و هر روز، صفبندی حق و باطل؛ در گفته ها، نوشته ها و رفتارها، ... . همه و همه؛ چه خوب و چه بد، هر دو خریدارانی دارند. دنیا مزرعه است و محل تجارت و كسانی به فوز و سعادت میرسند كه خوب زندگی كنند. «كَما تَعیشُونَ، تَمُوتُون»[2]؛ هر گونه كه زندگی میكنیم، آن گونه خواهیم مُرد! خوبان، خوب میمیرند و بدان، بد.
كسی با حسین است كه در عاشورای انتخاب، خوب انتخاب كند حتی اگر به اشتباه یا هر دلیلی در خیمة بدی باشد؛ «حُرّ» وار توبه كند و به امیر و سردار خوبی ها ملحق شود. در برابر جذبه ها و مظاهرِ فریبنده پُست و مقام و شهوات و ... مستحكم باشد. هیچ به ظاهر امانی را بر «امانِ حسین» ترجیح ندهد. حق شناس و حق گرا باشد. وظیفه خود را بشناسد و در عمل به وظیفه خللی به خود راه ندهد.
امروز، بی طرفی و غافل از خود و زمان خود بودن، حسینی بودن و مهدوی بودن نیست. در این میان وظیفه اندیشمندان، محققان و مبلّغان و تمام مشتاقان فرهنگ حسینی است كه زمینه سازان ظهور فرزندش باشند. باید «حسینی» زیست و «مهدوی» قیام كرد، بیآنكه خسته شد.
الدُّعَاةُ إِلَى دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْرا[3]
[1]- بحارالانوار، ج98، ص200. ای كاش با شما بودیم و همراهتان به سعادت میرسیدیم.
[2]- عوالی اللآلی، ج4، ص72.
[3]- بحارالانوار، ج52، ص122.
پیششماره سوم امان