ما به معراج عشق تو در سفریم. گرچه در ره بسی خطر است ولی دل به تو بسته ایم و پای بند راه حق تو شده ایم. بیا كه هیچ كس در سرای جانمان نیست.
ورق می‌زنم تقویم دل را می‌بینم هنوز رنگ قرمز انتظار بر روی جمعه‌ها باقی مانده است! ای آشنا با جمعه ها، كی می‌رسی ز راه؟!... تا با حضورت در تقویم انتظار، خطی سبز بر گستره آدینه ای به یاد ماندنی بكشی؟
آخر، تقویم زندگی را به نام مبارك تو مزین ساخته ایم، آرامش سبزینه ظهور را برایمان بیاور
بگو؛ شوق وصال در كدامین روز با لحظه تلخ فراق وداع خواهد گفت؟
ما به معراج عشق تو در سفریم. گرچه در ره بسی خطر است ولی دل به تو بسته ایم و پای بند راه حق تو شده ایم. بیا كه هیچ كس در سرای جانمان نیست.
ما تشنه ظهوریم، دست از دعا نشوریم در لحظه وصالت، مشتاق آن حضوریم
آری!
حضورت را چه وقت تجلی خواهی داد تا لبخند زیبای همیشه بهاریت، نثار دل‌های خزان‌زده ما گردد؟
با من بگو، بهار تقویممان را كی جشن خواهیم گرفت...
ای ذخیره روزگار
یا شكوفه هر گلدان
ای گل همیشه بهار
از پس كدام آئینه و پس از كدام صبح روشن طلوع خواهی كرد؟
ای غایت شوق مشتاقان
مهدی صاحب الزمان(عج)
س. بابائی ـ دوماهنامه امان شماره 5
