عشق غایبانه ـ 2
قسمت چهارم:
روی تو كس ندید و هزارت رقیب هست
در پردهای هنوز و صدت عندلیب هست
مُردیم از فراق تو ای عیسی زمان
آیا زخوانِ وصل تو ما را نصیب هست؟
هرجا روم از تو كه ـ دور از تو كس مبادـ
لیكن امیدِ وصل توأم عنقریب هست
دوری زخدمت تو زنقصانِ شوق ماست
دردا كه درد نیست وگرنه طبیب هست
اظهار شوق این همه از «فیض» هرزه نیست
هم قصه غریب و حدیث عجیب هست
ملامحسن فیض كاشانی
سخن ما در باب حضرت معشوق پرده نشین از وادیهای تحققِ عاشقی گذشت و به وادی دیگری قدم نهاد به نام «عشقِ غایبانه». در شماره پیشین در خصوص یكی از ابعاد عشق غایبانه، با یكدیگر، به اندازه صبر و حوصله و وقتمان سخن گفتیم.
اینك به حول و قوه الهی، كلام خودمان را درباره عشق غایبانه و ابعاد مختلف آن پی میگیریم.
اصل سنخیتِ عاشق و معشوق
یكی دیگر از ابعاد عشق غایبانه. اصل سنخیت بین محب و محبوب است. آنهایی كه دستی در عشق دارند و در پیش ادیب عشق و در مكتب عاشقی، درسها آموخته اند، اصل سنخیت را قویترین عامل برای تحقق عاشقی و معشوقی و دوام و بقای عشق میدانند. از كلام نورانی ائمه معصومین علیهم السلام در مییابیم، همه كسانی كه به امامان معصوم علیهم السلام و به چهارده انسان كامل و برگزیده خداوند، عشق میورزند، همگی آنها، از جنس معشوقِ نازنین خویشاند و خدای حكیم، عاشقانِ اهل بیت را از جنس معشوقان آفریده است.
گوش جان میسپاریم به سخن مولایمان حضرت باقرالعلوم علیه السلام درباره سنخیت عاشقان اهل بیت علیهم السلام با محبوبان ازلی و ابدیشان: «إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنَا مِنْ أَعْلَی عِلِّیینَ وَ خَلَقَ قُلُوبَ شِیعَتِنَا مِمَّا خَلَقَنَا وَ خَلَقَ أَبْدَانَهُمْ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَقُلُوبُهُمْ تَهْوِی إِلَینَا لِأَنَّهَا خُلِقَتْ مِمَّا خُلِقْنَا».
همانا خداوند ما را از اعلی علیین آفرید و دلهای شیعیان ما را از آن چه ما را آفریده، آفرید؛ و پیكرهایشان را از درجه پایینش آفریده؛ از این رو دلهای شیعیان به ما متوجه است؛ زیرا از آنچه ما آفریده شدهایم آفریده شدهاند.
به فرموده جناب لسان الغیب، حافظ شیرازی:
آن كس است اهل بشارت كه اشارت داند نكتهها هست بسی محرم اسرار كجاست؟
سخن امام باقرعلیه السلام دارای اسرار و حكمتها ونكتههای لطیفی است كه به برخی از آنها، اشاره میكنیم:
الف) شیعیانِ اهل بیت با امامان معصوم و محبوبشان از یك جنس آفریده شدهاند؛
ب) اصل سنخیتِ بین عاشق و معشوق در خصوص ما و اهل بیت ساری و جاری است؛
ج) شیعیان، تنها عاشقان صادق و واقعی اهل بیت هستند؛ [آنكه رفتار و عملی همسنخ با اهل بیت دارد]
د) این عشق، از نوع عشق غایبانه است كه بیحضور عاشق، تحقق پیدا میكند؛
هـ) این عشق، نامیراست؛ تا زمانی كه اصل سنخیت پابرجاست؛ رابطه عاشقانه عاشق و معشوق هم به قوت خود باقی است. ریشه این عشق در اَلَست و ادامه اش در دنیا و حاصلش در جهان آخرت است.
از ازل بست دلم با سر زلفت پیوند تا ابد سر نكشم و ز سر پیمان نروم
حافظ
از جناب جلال الدین مولوی میتوان سخنهای بسیاری درباره سنخیت عاشق و معشوق شنید. آن عارف بزرگ، میفرماید: آن چه در پهن دشت كائنات، موجودات و از جمله آدمیان را به سوی هم جلب و جذب میكند و آنها را نسبت به هم مشتاق و عاشق میكند، سنخیتی است كه بین آن دو وجود دارد.
طیبات از بهر كه؟ لطیبین
خوب، خوبی را كند جذب از یقین
در هر آن چیزی كه تو ناظر شوی
می كند با جنس، سیر،ای معنوی!
در جهان، هر چیز، چیزی جذب كرد
گرم را گرمی كشید و سرد سرد
قسم باطل، باطلان را میكشد
باقیان را میكِشند، اهل رَشد
ناریان، مرناریان را جاذبند
نوریان، مرنوریان را طالبند
صاف را هم صافیان طالب شوند
درد را هم تیرگان جاذب بوند
مثنوی معنوی، دفتر دوم
از كلام مولوی، میتوان این نكته لطیف عاشقان را آشكارا فهمید كه: علت عشق و محبتی كه بین عاشقان امام دوازدهم وجود دارد، سنخیتی است كه خدای سبحان و حكیم بین آن دو برقرار كرده است.
كلام امام زمان(عج) درباره سنخیت عاشق و معشوق
سید بن طاووس از علمای ربانی شیعه، در یكی از شبها به سوی سرداب مقدس روانه میشود تابلكه نشانی از یوسف فاطمه بیاید.
وقتی سید داخل سرداب میشود چشمانش به جمال جمیل حضرت حجت(عج) روشن میگردد. حضرت صاحب الزمان(عج) در آن نیمههای شب در حالی كه محبان و شیعیانش در خواب آسوده آرمیده اند، برای بخشوده شدن آنان از گناهانشان در پیشگاه خداوند سبحان، دعا میكند و از خدای مهربان نجات و سعادت شیعیانش را مسألت میكند.
«اللَّهُمَّ إِنَّ شِیعَتَنَا خُلِقَتْ مِنْ شُعَاعِ أَنْوَارِنَا وَ بَقِیه طِینَتِنَا وَ قَدْ فَعَلُوا ذُنُوباً كَثِیرَه اتِّكَالًا عَلَی حُبِّنَا وَ وَلَایتِنَا فَإِنْ كَانَتْ ذُنُوبُهُمْ بَینَكَ وَ بَینَهُمْ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ فَقَدْ رَضِینَا وَ مَا كَانَ مِنْهَا فِیمَا بَینَهُمْ فَأَصْلِحْ بَینَهُمْ وَ ... وَ أَدْخِلْهُمُ الْجَنَّه وَ زَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ وَ لَا تَجْمَعْ بَینَهُمْ وَ بَینَ أَعْدَائِنَا فِی سَخَطِكَ»
پروردگارا! شیعیان ما از شعاع انوار ما، و باقی مانده گل ما آفریده شده اند؛ و آنها براساس تكیه بر محبت و ولایتِ ما، [پنداشتهاند كه صرف محبت كافی است ] گناهان بسیاری را انجام دادهاند.
اگر گناهان آنها، بین تو و آنها مانع ایجاد كرده، از آنان درگذر. ما از ایشان خشنود شدهایم و خطاهایی را كه بین خودشان مرتكب شدهاند ...، برایشان ببخشای و آنان را در بهشت وارد ساز و از دوزخ دورگردان و آنها را شامل غضبی كه بر دشمنانمان روا میداری قرار نده.
دعای حضرت ولی عصر(عج) درباره شیعیان و محبانش دارای اسرار و حكمتهای بسیاری است كه به برخی از آن ها، اشاره میكنیم:
الف) امام مهدی(عج) شیعیان را به خودشان نسبت میدهند و از آنان به «شیعیان ما» یاد میفرماید. كلام اسرار آمیز امام زمان(عج) این معنا را بر صاحبان بصر و نظر، آشكار میسازد كه عاشق از معشوق و معشوق از عاشق جدا نیست.
ما وقتی میگوییم، بین ماو امام زمان(عج) اصل سنخیت برقرار است؛ این سخن، باطنی هم دارد آن معنا این است كه هم عاشق، معشوق را به سوی خود جذب میكند و هم معشوق عاشق خود را به سوی خود میكشد.
حال به سخن مولانا جلال الدین در این باره گوش فرا میدهیم:
هیچ عاشق خود نباشد وصل جو
كه نه معشوقش بود جویای او
چون درین دل، برق مهر دوست جَست
اندر آن دل، دوستی میدان كه هست
در دل تو، مهر حق چون شد دو تو
هست حق را بیگمان، مهرِ تو
هیچ بانگ كف زدن ناید بدر
از یكی دست تو، بیدست دگر
تشنه مینالد كهای آب گوار
آب هم نالد كه كو آن آبخوار؟
جذب آبست این عطش در جان ما
ما از آنِ او و او هم آنِ ما
حكمت حق در قضا و در قدر
كرد ما را عاشقان هم دگر
جمله اجزای جهان زآن حكمِ پیش
جفت جفت و عاشقان جفت خویش
هست هر جزوی زعالم جفت خواه
راست همچون كهربا و برگ كاه
مثنوی معنوی ـ دفتر چهارم
ب) عاشقان و شیعیان امام عصر(عج) از جنس معشوق خودشان هستند و امام پرده نشین(عج) به صراحت به این نكته لطیف عاشقانه و عارفانه اشاره فرموده است.
ج) هر عاشقی كه دل در گرو مهر حضرت مهدی(عج) دارد، دارای دو «من» است.
1) منِ زمینی 2) منِ آسمانی
منِ زمینی و یا مُلكی، روی به جهان طبیعت دارد؛ ومن آسمانی و ملكوتی سر سوی جهان غیب دارد.
عُمّان سامانی از عرفای شاعر شیعی در مقدمه منظومه گنیجینه الاسرار خویش، از وجود این دو منِ انسانی پرده برداشته است و معتقد است كه من آسمانی، همیشه پُر خروش و طوفنده در جستوجوی معشوق، لحظهای آرام ندارد و همه جا نام معشوق را فریاد میزند.
كیست این پنهان مرا در جان و تن
كز زبان من همی گوید سخن؟
این كه گوید از لب من، راز كیست؟
بنگرید این صاحب آواز كیست؟
در من این سان خودنمایی میكند
ادعای آشنایی میكند
كیست این گویا و شنوا در تنم؟
باورم ـ یا رب ـ نیاید كین منم
در سخنی كه از مولایمان حضرت ولی عصر(عج) شنیدیم، در مییابیم كه: منِ زمینی شیعیان حضرت مهدی(عج) از باقی مانده گل محبوب پرده نشینان آفریده شده است. (وَ بَقِیه طِینَتِنَا)
منِ آسمانی شیعیان نیز از انوار تابناك مولایشان حضرت صاحب الزمان(عج) به وجود آمده است. (خُلِقَتْ مِنْ شُعَاعِ أَنْوَارِنَا)
د) هم جسم شیعیان امام زمان دارای ارزش بسیار است و هم روح و جان آنها، بهای جسم شیعیان حضرت مهدی، بهشت الهی است و بهای روح و جانشان لقای خدای متعال و همجواری و همنشینی با معشوق مهربانشان میباشد. لذا هیچ عاشقی، خودرا به كمتر از معشوقش نمیفروشد.
اصل سنخیت، این نكته بدیع و لطیف را بر ما آشكار میسازد، همانگونه كه عاشق در جستجوی معشوق خویش است و در طلب دیدار وی است، معشوق نیز طالب دیدار عاشقِ خود است و این عطش در وجود هر دوی آنها برای دیدار یك دیگر موج میزند.
در این باره به سخنان جناب مولوی، گوش جان میسپاریم:
هین بیاای طالب دولت شتابان
كه فتوحست این زمان و فتحِ باب
جهد كن تا این طلب افزون شود
تا دلت زین چاه تن بیرون شود
ای كه تو طالب نه ای، تو هم بیا
تا طلب یابی ازین یار وفا
حاصل آن كه هر كه او طالب بود
جان مطلوبش در او راغب بود
آب در جو زان نمیگیرد قرار
زآن كه آن جو نیست تشنه و آب خوار
تشنه مینالد كه ای آب گوار
آب هم نالد كه كو آن آب خوار؟
تشنگان گر آب جویند از جهان
آب هم جوید به عالم تشنگان
كین طلب در تو گروگان خداست
زان كه هر طالب به مطلوبی سزاست
مثنوی معنوی دفاتر چهارم و پنجم
سخن در خصوص عشق غایبانه و ابعاد مختلف آن، هم چنان سردراز دارد. ادامه كلام را به زمانی دیگر و جلسهای دیگر موكول میكنیم.
*. عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي.
. اصول كافي، ج1، ص390.
. بحارالانوار، ج53، ص302.
. در قرآن و روایات این راه غلط به عنوان «امانی (امید كاذب) و آرزوگرایی بیعمل» نام برده شده است (ر.ك: فصلنامه انتظار. ش15، اندیشه مهدویت و آسیبها، محمدصابر جعفری).
. گنجینةالاسرار، عُمّان سامانی.
دكتر محمود رفیعی* ـ دوماهنامه امان شماره 5