ایشان « عَینُ اللَّهِ النَّاظِرَةُ وَ أُذُنُهُ السَّامِعَة »[1] میباشند. جلوتر از ما، حرفهای ما را میشنوند، بلكه خودمان كه حرف میزنیم، این صدا از لب تا به گوش برسد، فاصلهای دارد، حضرت جلوتر از این فاصله، حرف خودمان را میشنود. آن وقت آیا ما میتوانیم كاری كنیم كه حضرت متوجه نشود و نداند؟
نقل كردهاند، دو نفر بودائی بودند و با این كه در دینشان عقد ازدواجی وجود دارد، با هم وعده فحشا كردند و گفتند، باید یك مكان خلوتی پیدا كنیم و یك خانهای هم پیدا كردند. در این خانه هم یك اتاقی پیدا كردند كه اگر فرضاً كسی داخل خانه شود، نتواند داخل این اتاق بشود. یكی از آنان فهمید در این اتاق، بتی هست. جامهای برداشت و روی آن انداخت كه مثلاً بُت قضایای آنان را نبیند، خدای دروغی نبیند كه دارند چه كار میكنند. آیا ما میتوانیم از خدای حقیقی، كارهایمان را مخفی كنیم، بهطوری كه كارهایمان را نبیند و نداند كه چه انجام دادیم؟
گاهی میآیند به آدم میگویند: «چیزی نیست. یك نوشتهای را اجازه بده ما امضاء بكنیم. لازم نیست شما زحمت بكشید و امضا بكنید. همین كه شما اذن بدهید تا ما از جانب شما امضاء بكنیم، كافی است و كار تمام است. این هم فروش، آن هم بهایش، آن هم...»!
حالا چه كار بكنیم؟ خودمان از خودمان بترسیم تا چه رسد از دیگران!
از خدا میخواهیم توسط انبیاء و اوصیائش و وصی حاضرش كه در پیش عارفان حاضر است، كه ما را از خدائی بودن و از خدائیان و از وسائط امداد خدا، منحرف نكند، بصیر و بینا بكند و خودشناس باشیم، خودیها را بشناسیم، خدائیها را بشناسیم، آن وقت خلاف اینها هم شناخته میشوند.[2]
[1]. بخشی از زیارت مطلقه حضرت علی علیه السلام مفاتیح الجنان و بحارالانوار، ج 100، ص 305. «چشم بینای خدا و گوش شنوای خدا هستند».
[2]. فیضی از ورای سكوت، ص 68.
دوماهنامه امان شماره 8