26 جشنواره سینمایی ، همچنان جای خالی انتظار
شاید قبلاً در این سلسله مقالات ذکر کرده باشم که دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی علاوه بر سالگرد پیروزی شکوهمند و تاریساز انقلاب اسلامی، برای سینمای ایران و سینماگران و فیلمسازان و دست اندرکاران هنری و فرهنگی، در حکم نوروز و بهار و شروع سال جدید و به نوعی تحویل سال سینمای ایران است. چون در این دهه مبارک، جشنواره سینمایی برگزار میشود و کلیه تولیدات سینمایی به یکباره و در کنار هم و برای نخستین بار، برای هنرمندان و صاحبنظران و دست اندرکاران و منتقدان به نمایش در میآیند . یعنی علاوه بر اینکه تصویر کامل و یکپارچهای از وضعیت یکسال آینده سینما و اکرانهای سینمایی در منظر و دیدگاه علاقمندان قرار میگیرد، برنامهها، سیاستها و آییننامهها و دستورالعملهای مدیران و سیاستگزاران سینمایی نیز برای سال آینده کاری، اعلام و ابلاغ میشود. درست مثل عید نوروز، هنرمندان و اهالی سینما و هنر، در سالهای مختلف جشنواره و در جلسات متعدد پرسش و پاسخ و نقد و بررسی، و همایش و سخنرانی، و افتتاحیه و اختتامیه، و بازار فیلم و غیره و غیره ... با یکدیگر، گفتگو و دید و بازدید و به تبادل نظر میپردازند.
پس کاملاً به جاست اگر دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی را نوروز و بهار سینما و هنر ایران بخوانیم.
امسال نیز گرچه برنامهریزان در تصمیمی نادرست و اعمال سلیقهای نامطلوب، زمان برگزاری جشنواره سینمای ایران را فقط به شش روز ـ از 17 تا 22 بهمن ـ تقلیل داده بودند، اما به هرحال در همین زمان، دهها فیلم از جدیدترین تولیدات سینمایی و البته برخی تولیدات بلند تلویزیونی، در بخشهای مختلف ، مسابقه، میهمان، ویژه ، کار اول کارگردانها و ... نمایش داده شد و طبق معمول همه ساله، با شور و هیجان و جذابیت و استقبال و ازدحام و گرمای ناشی از علاقه و حضور علاقمندان و سینمادوستان در دهها سالن سینمایی و به صورت همزمان در تهران، مشهد و شیراز برگزار شد و به مراسم بزرگداشت لیالی مبارک فجر، شور و هیجان خاصی بخشید، و این شاید مهمترین خدمت سینمای ایران به انقلاب اسلامی است.
درباره بیست و ششمین جشنواره سینمایی فجر که امسال برگزار شد، نکات و حواشی فراوانی میتوان گفت که البته بسیاری از آنها چندان به این نوشته و فرصت حاضر ارتباطی ندارد. اما آنچه به صفحه سینمایی نشریه امان و خوانندگان محترم آن مربوط میشود اینست که بازهم برای چندمین بار، در میان انبوه تولیدات سینمایی و در بین خیل متنوع مضامین و سوژهها و حوادث و داستانها و موضوعات انتخابی این آثار، هیچ اثری ـ مطلقاً هیچ اثری ـ از موضوع «انتظار» ، «منتظر» ، «عصر انتظار» ، «شرایط انتظار» ، «آمادگی یک منتظر» ، و ... وجود نداشت!
این موضوع نه تنها به عنوان سوژه مضمون اصلی در هیچیک از آثار نمود و بروز و ظهور نداشت، بلکه به عنوان موضوع فرعی و جنبی نیز در آثار سینمایی دیده نشد!!
در سالیان گذشته، گاه تک و توک به فیلمی بر میخوریم که به این مضمون مقدس و بسیار مهم و حساس، نظر افکنده باشد که نقد و بررسی و معرفی و تحلیل آنها در شمارههای گذشته «امان» تقدیم شده است. گرچه تعداد این آثار بسیار بسیار اندک بود و به عنوان معدل و میانگین، به هر سال جشنواره سینمایی، چیزی کمتر از دو دهم (2/.) عدد فیلم می رسد!! اما امسال از همین عدد ناچیز نیز خبری نبود!
بلی، بخشی از این تقصیر و قصور و کوتاهی و غفلت را باید به گردن سینماگران و هنرمندان، خصوصاً هنرمندان متعهد و انقلابی انداخت، اما این همه ماجرا نیست.
بخش مهمی از این تقصیر بر دوش منتقدان و عقبه مطبوعاتی و رسانهای است که اولاً اعتنای کافی و جدی به آثار مربوط به انتظار ندارند؛ و زمینه کافی برای معرفی و تشویق اینگونه آثار را فراهم نمی کنند؛ (و بلکه برخیشان کاملاً عامدانه و هدفمند به بایکوت و منزوی کردن این آثار اقدام می کنند!) و بخش مهمتر و اصلی تر این تقصیر با مدیران و سیاستگزاران سینمایی است که با وجود جای خالی این مضمون در سینمای ایران، به هیچ وجه در صدد نیستند که با ابزارهای مختلف تشویقی و حمایتی و هدایتی، که سبد تولیدات، سینمای ایران، درصد مناسبی را به آثار محوری ـ یا لااقل مرتبط ـ با این مضمون اختصاص دهند.
تلویزیون نیز در تولیدات متعدد و انبوه سریالی، بلند، کوتاه، مستند و ... خود با این غفلت و نقص و کاستی روبرو است که البته این بحث درباره صدا و سیما، جای خاص، و مناسب خود را میطلبد. گرچه تجربیات گذشته نشان داده که اگر سینمای حرفهای کشور، به این موضوع توجه و حساسیت نشان دهد، تلویزیون نیز، ولو با قدری تأخیر و عقب ماندگی، به آن روی خواهد آورد.
چقدر خوب و مطلوب است اگر در طول سال، در چند اثر اکران شده بر سینماهای کشور، و در چند فیلم و سریال تلویزیونی ، و خصوصاً در برنامه های مربوط به کودکان و نوجوانان، موضوع «انتظار» و «منتظر» و شرایط و زمینه-های آن، به عنوان داستان اصلی یا در لایهها و بسترهای داستان و حوادث آن، طرح و تحلیل و بررسی شود.
بیشک در این صورت، میانگین محتوایی و درونمایه آثار هنری کشور، ارتقاء خواهد یافت و این ارتقاء ، به رشد بیشتر مخاطبین و افزایش سطح آگاهی و شور و شعور طبقات مختلف اجتماع منجر خواهد شد، اگر اینگونه شود هنر و فرهنگ در کشور ما گامی جدی و مهم به پیش خواهد برداشت و بخش مهمی از پیام امروز ایران اسلامی را به جهان تشنه عدالت و معنویت و فلاح، خواهد رساند.
به امید آن روز ...
. نویسنده و تهیه كننده بسیاری از آثار سینمایی و تلویزیونی؛ چون فیلم سینمایی «طوفان شن» (با محوریت واقعه طبس)، سریال «سیمرغ» ( زندگینامه شهیدان، شیرودی و كشوری)، سریال «عبور از خط سرخ» (زندگینامه شهید عباس دوران)، سریال «آفتاب و زمین» (داستان تولّد روح الله)، فیلم سینمایی «آخرین ملكه زمین» (با محوریت موضوع حمله آمریكا به افغانستان)، سریال «چشمان آبی زهرا» (با محوریت موضوع انتفاضه فلسطین) و ...
دکتر سید علیرضا سجادپور ـ دوماهنامه امان شماره 10