آری رسم اولیا این است که حاضرند عذاب خدا را بچشند به شرط آنکه به وصال حضرت دوست برسند و این عشق و ترس بهوجود نمیآید مگر در سایۀ ورع، اجتهاد و تقوی حال آنکه ائمه خود مجسمۀ تقوی و ورعند.
امام علی علیه السلام میفرمایند: «یاری کنید مرا با پرهیز از گناه، تلاش، عفت و پاکدامنی و انجام وظیفه.» (گناه ما را از امام جدا میکند) بنابراین نمیتوانیم بدنبال هوی و هوس بوده و ادعا کنیم که عاشق پروردگار خود هستیم. چون خداوند نیز در قرآن میفرماید: «و اما کسی که از مقام پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوس بازداشت بیگمان پناهگاهش بهشت است.»
به این مقام نخواهیم رسید مگر با معرفت که آن را نیز باید از معصومین کسب کنیم و ابتدا باید نسبت به خود آن عزیزان محبت داشته و حتی بسیار تلاش کنیم. زیرا که آنها واسطۀ فیض الهیاند.
امام باقر علیه السلام میفرمایند: «هر کس دوست دارد، که میان او و خدا پردهای نباشد تا خدا را ببیند و خدا نیز به او نظر کند باید آل
محمدصلی الله علیه و آله را دوست داشته باشد و از دشمنان آنان دوری گزیند و امامت آنها را بپذیرد پس اگر چنین کند خدا بر وی نگریسته و او خدا را دیدار میکند.»
اکنون این سؤال مطرح میشود: ما که در زمان غیبت یوسف زهراسلام الله علیها به سر میبریم و ادعای دوستی با امام زمان را داریم آیا واقعاً امام زمان را دوست داریم یا دوستی و توسل ما به وجود آن نازنین به¬خاطر دوست داشتن خودمان و حل مشکلاتمان میباشد؟ از دو روش میتوان پی برد که این محبت در وجود ما واقعی است یا تصنعی .
الف) یاد حضرت در دلهایمان:
هرگاه دوستی به ما بگوید: «هرگز فراموشت نمیکنم.» بسیار خوشحال شده و از گفتۀ او لذت میبریم، ولی امام زمان(عج) میفرمایند: «ما در کارهای شما کوتاهی نمیکنیم و هرگز شما را فراموش نمیکنیم.» با شنیدن این کلام زیبا چه اتفاقی در ما رخ میدهد؟ آیا فکر کردهایم که امام به یاد ما هست ما چقدر به یاد ایشان هستیم؟ آیا یاد امام در زندگی ما جایی دارد یا نه؟
دلا رمز حیات از غنچه دریاب حقیقت در مجازش بیکنایه است
ز خاک تیره میروید ولیکن نگاهش بر شعاع آفتاب است.
ای کاش رمز محبت و به یاد محبوب بودن را از غنچه گل یاد میگرفتیم، زمانیکه سر از خاک تیره برون میآورد مدام در فکر محبوب خود است، سحرگاه که میشود روی خود را به سمتی که مطلع معشوقش میباشد برگرداند. و منتظر نور جمال خورشید جهان افروز است تا از نور وجودش بهره گرفته و آغاز زندگی کند. آیا هر صبح و شام ما با یاد محبوبمان و امام عزیزمان سپری میشود یا با یاد اغیار؟؟!
ب. دغدغۀ فکری ما در زندگی جلب رضایت امام زمان است یا... ؟
دغدغۀ فکری ما چیست؟ آیا فقط به دنبال زندگی روزمره و مدگرایی و چشم و هم چشمی هستیم؟ فلان وسیله زندگیمان کمتر از دیگری نباشد؟ آیا فکر کردهایم که حرفها، رفتارها و کردارهایمان مورد رضایت امام عصر روحی فداه هست یا نه؟
اصلاً آقا چه انتظاری از ما دارد و وظیفۀ ما در قبال ایشان چیست؟
آیا در مقابل ایشان ادای دین کردهایم؟ اگر نتوانستهایم ، همیشه دعا کنیم و از خدا بخواهیم که: خدایا ما را بر اداء حقوق حضرتش و جهد و کوشش درگاهش و دوری از عصیان و نافرمانیاش یاری بفرما.
امام زمان(عج) میفرماید: «هر یک از شما باید کاری کند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک سازد و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث کراهت و خشم ماست دوری گزیند.»
و براستی اگر کاری کردیم که باعث جلب رضایت خدا و محبت ائمه به ویژه امام عصر روحی فدا شود و خشم و غضب آنها را دور سازد خود امام بر ما منت نهاده و لطف و عنایت خود را شامل حالمان میفرماید همچون شیخ مفید «رضی الله عنه» یا آن بانویی که برای حفظ حجاب خود و خشنودی امام زمان هفت سال ماندن در خانه را ترجیح داد تا مبادا دشمن موجب بیحجابی او شود لذا بخاطر ترجیح داشتن رضایت خدا و امام، زمانیکه از دنیا میرود خود امام بر سر جنازۀ او حاضر میشود.
. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، دعای کمیل.
. نهج البلاغه، نامه 45.
. سوره نازعات / 40 و 41.
. بحارالانوار، ج 27، ص 51.
. احتجاج: ج 2، ص 497، مرحوم طبرسی.
. اقبال لاهوری.
. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، دعای ندبه.
. شرح چهل حدیث از حضرت مهدی(عج) ، علی اصغر رضوانی، ص 77.
خ. جوشقانی نائینی ـ دوماهنامه امان شماره 10