از مسائلی که تمام دوستان امام بر آن اتفاق داشتند، این بود که مطلقاً غیبت نمیکردند، از همان ایام جوانی، در مجلسی که نشسته بودند، به هیچ وجه اجازه نمیدادند، کسی غیبت کند، و اگر کسی صحبت میکرد و میخواست شروع به غیبت کند، فوراً ایشان مطلب را بر میگرداندند و رشته سخن را تغییر میدادند.
این جاست که میبینیم این مرد بزرگ، قبل از آن که حرف بزند و شعار بدهد، خود عمل میکند و هر کلامی که بر زبان آورد، پیش از آن در عمل پیاده کرده است. از این روست که موعظههایش بر دل مینشیند و روح تشنهِ طالبان سعادت را سیراب مینماید.
محدث قمی
در شرح احوال مرحوم حاج شیخ عباس قمی[مولف کتاب مفاتیح الجنان آوردهاند:
«هرگز کسی در حضور او جرأت غیبت کردن نداشت، هر کس و از هر طبقهای که بود. خود نیز چنان از گناهان و غیبت و دروغ،دوری می¬کرد که فوق تصور است».
استاد بزرگ علم اخلاق، مرحوم شیخ محمد بهاری میفرماید:
«کسی که میخواهد متقی باشد و در راه تقوا قدم گذارد، باید چند امر را مراعات نماید: اول ترک گناهان، که پایه تقوا و اساس دنیا و آخرت، بر آن بنا نهاده شده است؛ و مقربین درگاه خداوند متعال، به چیزی بالاتر و بهتر از آن تقرب نجستند.
و از این جاست که حضرت موسی از حضرت خضر سؤال میکند، که چه کردهای که من مأمور شدهام از تو تعلم کنم؟ به چه چیز به این مرتبه رسیدی؟ فرمود: بترک المعصیۀ،[با ترک گناه] پس این را باید انسان بداند و نتیجۀ آن هم بزرگ است.
.برگرفته از کتاب سیمای فرزانگان، محمد مختاری.
دوماهنامه امان شماره 10