علامه مجلسی اول
«آقا احمد نواده وحید بهبهانی در كتاب «مرآت الاحوال» مینویسد: از بعضی ثقات شنیدم كه آخوند ملا محمد تقی نقل كرده كه در شبی از شبها بعد از نماز و تهجد و گریه و زاری به درگاه قادر متعال، خود را به حالتی دیدم كه دانستم هر چه از درگاه احدیت مسألت كنم، البته به اجابت مقرون، و عنایت خواهد شد و فكر می كردم كه چه از خدا بخواهم، امر دنیوی یا اخروی؟ كه ناگاه صدای گریه محمد باقر [مجلسی دوم] از گهواره بلند شد، من گفتم؛ الهی به حق محمد و آل محمد این طفل را مروج دین و ناشر احكام سیدالمرسلین گردان و موفق كن او را به توفیقات بی نهایت خود. سپس آقا احمد میگوید: و مسلم است كه این خوارق عادات كه از آن بزرگوار به ظهور رسیده، نیست مگر از دعای چنین بزرگواری».
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم كردند باده از جام تجلی صفاتم دادند
چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر كه این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آیینه وصف جمال كه در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر كامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و اینها به زكاتم دادند
هاتف آن روزبه من مژده این دولت داد كه بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شكر كز سخنم می ریزد اجر صبری است كز آن شاخ نباتم دادند
همت «حافظ» و انفاس سحر خیزان بود كه زبند غم ایام نجاتم دادند.
(حافظ)
برگرفته از كتاب سیمای فرزانگان،
رضا مختاری
رضا مختاری ـ دوماهنامه امان شماره 12