نشریات و مجلات چاپی

مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
نشریه امان فعالیت خود را از سال ... آغاز کرده است. هم‌اکنون 348 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

بازخوانی یک نامه

مدت‌ها است پدران روحانی بسیاری از تناقضات و اشكالات علمی عهدین را از این طریق حل می‌كنند و می‌گویند: «راه علم، غیر از راه ایمان است. اگر محتویات عهدین با علم ناسازگار است، ضرری به حقانیت آنها وارد نمی‌كند، چون منطق دین، غیر از منطق عقل و خرد است». با این مشكلات و تصریحات می‌فرمایید: عقلانیت با مسیحیت دمساز و هماهنگ است.
قسمت دوم
اشاره
مستكبران عالم هر روز به جهان اسلام حملاتی می‌نمایند، و تهمت‌ها و توهین‌هایی به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و جهان اسلام و مهدویت نسبت می‌دهند. فیلم فتنه و غیر آن، اولین حملات و توهین‌های مستكبران به عالم اسلام نبوده و آخرین هم نیست. به این بهانه، سخنان پاپ و پاسخ آیت‌الله سبحانی به پاپ پندیكت شانزدهم كه مانند صهیونیست بین‌المللی به اسلام و پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله توهین نموده است را در شماره پیشین نشریه مطرح نموده و در این جا، قسمت دوم نامه آیت‌الله سبحانی را پی‌ می‌گیریم.
خشونت‌های غرب مسیحی
ما در این جا به بخشی از خشونت‌هایی كه به وسیله دولت‌های مسیحی با همكاری و هماهنگی پاپ‌ها و دستگاه روحانیت مسیحی در این صد سال اخیر رخ داده است، اشاره می‌كنیم، البته ما به رؤوس و عنوان این حركت‌های خشونت‌بار می‌پردازیم، وگرنه تفصیل هر یك برای خود، نیاز به فرصتی جداگانه دارد:
1. خلافت عثمانی كه یك حكومت فراگیر اسلامی بود و تقریباً بر تمام كشورهای اسلامی فرمان می‌راند، ولی با مداخله‌های استعمارگران و احیای نهصضت‌های استعمارگران و احیای نهضت‌های قومی و دسیسه‌های دیگر این امپراتوری اسلامی را به قیمت جنگ‌های خونین متلاشی كردند تا زمینه را برای اقدامات بعدی خود هموار سازند، و در حقیقت متلاشی ساختن این امپراتوری با هماهنگی همه كشورهای غربی صورت گرفت.
2. اشغال سرزمین‌های اسلامی پس از فرو پاشی خلافت عثمانی از عراق گرفته تا الجزایر بر همگان روشن است، تا آن‌جا كه دولت فرانسه پس از كشتار صدها هزار مجاهد الجزایری آنجا را ترك گفت. شگفت اینجاست كه این دولت‌های مسیحی كه همگان دوستان پاپ و دستگاه روحانیت او هستند، پس از ترك خاك این كشورها حكومت‌های دست نشانه‌ای را در آنجا گماردند كه پیوسته مجری فرمان‌های آنها و سركوب مسلمانان باشد.
3. تأسیس دولتی به نام اسرائیل در دل كشورهای اسلامی با حمایت سازمان ملل و شورای امنیت و باز گذاشتن دست آنان در انواع جنایات بر ضد مسلمانان و بیرون راندن میلیون‌ها مسلمان بومی فلسطین كه هم اكنون نیز پس از پنجاه سال آواره‌گی در اردوگاه‌های مختلف در بیرون از خاك خود زندگی می‌كنند و چشم امید به بازگشت دارند، بزرگ‌ترین مظهر خشونت غرب در برابر مسلمانان است. این دولت نامشروع به پشتیبانی كشورهای قدرتمند غربی كراراً به كشورهای همسایه حمله كرده و كشتارهایی را به راه انداخته است. متأسفانه شورای امنیت فقط به یك محكومیت لفظی (آن هم در بعضی موارد) اكتفا می‌كند و این دولت جبار به اندازه‌ای به پشتیبانی دول مسیحی دلگرم است كه به هیچ یك از این قطعنامه‌ها اعتنا نكرده و نخواهد كرد.
4. نسل كشی مسلمانان در بوسنی در اواخر قرن بیستم بر همگان روشن است كه چگونه یك دولت مسیحی به نام صربستان، مسلمانان را به صورت دسته جمعی كشته و به خاك سپرده‌اند، و هرگز در برابر آنان نه استنكاری از جناب پاپ شنیده شد و نه جلوگیری به عمل آمد.
5. اهانت مكرر و منظم به ساحت مقدس پیامبر اسلام از طریق مطبوعات و غیره در كشورها نیز سرایت كرد. این نوع برخورد با رهبر بزگوار یك امتِ یك و نیم میلیاردی بزرگترین مظهر خشونت و ناسازگاری با امت اسلامی است.
6. ایجاد حق وتو برای قدرت‌های مسیحی در شورای امنیت، به گونه‌ای كه یك دولت مسیحی می‌تواند تمام مصوبات دول جهان را خنثی سازد.
7. ایجاد و تقویت گروه‌های الحادی و دین‌های نوظهور و انحرافی در جهان اسلام برای فتنه‌انگیزی مانند بهائیت در شیعه و قادیانیه در سنی كه هدفی جز مشغول كردن مسلمانان به خود، در برندارد.
8. سلب آزادی‌های فردی و اجتماعی از مسلمانان در اروپا به بهانه مبارزه با تروریسم تا آنجا كه مساجد و معابر آنها تحت كنترل قدرت‌های مسیحی قرار گرفته و همه حركت‌های آنان تحت نظر درآمده است، شگفت اینجاست كه تحت عنوان آزادی ائمه مساجد مسلمانان را از ابراز عقاید دینی جلوگیری كرده و می‌گویند شما نباید ارزشهای غربی را زیر پا بگذارید.
9. برای ایجاد اختلاف در میان ملل اسلامی، پیوسته قوم گرایی را ترویج نموده، تا از قدرت آن دولت‌های اسلامی بكاهند و آنها را به جنگ‌های داخلی سرگرم نمایند. همه این‌ها نوعی ایجاد خشونت و دامن زدن به آن است كه حتی در «دارخور» كه امروز مورد بحث مطبوعات و رسانه هاست یك گروه مسیحی در بخشی از خاك سودان كه از طرف غربی‌ها مورد حمایت قرار گرفته، پیوسته می‌خواهند آن را از سودان اسلامی جدا سازند.
10. طرح مسأله «انتگراسیون» (integration) یعنی یكسان‌سازی فرهنگی همه مسلمانانی كه در غرب زندگی می‌كنند با فرهنگ غرب، كه شامل پذیرش مسائل مختلفی است كه با فرهنگ و عقاید اسلامی ناسازگار است.
اینها نمونه‌های دهگانه‌ای است كه در این جا مطرح كردیم و گرنه خشونت‌های مدعیان مسیحیت بیش از آن است كه در این جا فهرست شود. مطمئینیم كه عالیجناب از همه این خشونت‌ها آگاهید ولی متأسفانه مسلمانان را به خشونت متهم كرده و از خشونت‌های مسیحیان چشم پوشی فرموده‌اید.
تروریسم از روز نخست یك رفتار غربی بوده كه بعداً به شرق سرایت كرده است، مثلاً یك جوان صرب با ترور كردن ولیعهد اتریش موحب برپایی جنگ جهانی اول شد، و یا گروه‌هایی نظیر مافیا در اروپا، مدارسی برای آموزش ترور و استادانی چون كارلوس اسپانیایی پیشگامان تروریسم در جهان معاصر به شمار می‌روند. با این وصف شما اسلام را به خشونت متهم كرده و دامن مسیحیت را از این رفتار زشت اخلاقی تطهیر می‌كنید.
11. امروز نویسندگان غربی مهم‌ترین مظهر تروریسم در اسلام را «القاعده» و «طالبان» می‌شمارند، در حالی كه همه افراد آگاه می‌دانند كه این دو فرقه ساخته و پرداخته غرب برای اخراج ارتش شوروی از افغانستان هستند، و تا زمانی كه مشغول انجام این مأموریت بودند، آنان به عنوان «مجاهد» مورد ستایش رسانه‌های غربی بودند، و حتی تجهزیات پیشرفته‌ای كه هیچ كس در دنیا بدان دسترسی نداشت در اختیار آنان قرار می‌دادند، آنگاه كه مأموریتشان به پایان رسید، برای نابودی آنان نقشه‌هایی كشیده شد كه هم از دست آنها خلاص شوند و هم به وسیله آنها اسلام را لكه دارد كنند.
آیا صحیح است كه عالیجناب، رفتار دو گروه را با این سوابق به حساب همه مسلمانان بنویسید و اسلام و پیامبر اسلام (ص) را به ترور و تروریسم متهم سازید؟
عقلانیت در سخنان عالیجناب
شما مسیحیت را با عقلانیت هماهنگ اندیشیده و صد در صد آن را مطابق منطق عقلی معرفی كرده‌اید و در مقابل آیین اسلام را دور از عقلانیت دانسته اید، ما در هر دو بخش با شما سخنانی داریم:
1. تثلیث و عقلانیت مسیحیت
سال‌ها است كه پدران روحانی می‌گویند: حوزه ایمان، غیر از حوزه عقل و خرد است و بسیاری از مسائل در حوزه ایمان باید تحلیل شود، نه در حوزه خرد، آنان خود را پیرو آیین ابراهیم دانسته كه بشریت را به توحید و یكتاپرستی فرا می‌خواند و با شرك و تعدد خدایان مبارزه می‌كرد، در عین حال یكی از اصول مسیحیت، مسأله تثلیث و سه گانگی خداست یعنی «خدای پدر» و «روح القدس» است، حالا یا هر سه نفر به صورت شركت سهامی واجد مقام الوهیت هستند یا تك تك آنان خدای مستقلی می‌باشند، در این مورد سخن نمی‌گوییم، آنچه نظر عالیجناب را به آن جلب می‌كنیم این است كه این نوع تثلیث با توحید سازگار نیست. در هر زمان كه مسأله تضاد یكتایی با تثلیث مطرح می‌شود پدران روحانی می‌گویند تثلیث از مقوله ایمان و فراتر از عقل و خرد است. اول باید ایمان آورد،بعداً باید تعقل كرد.
شگفت اینجاست، آنگاه كه ایمان می‌آورد هیچ گاه با منطق عقل و خرد به چنین تثلیثی نمی‌رسد و به دفع تضاد موفق نمی‌شود، آیا با این وصف می‌گویید، عقلانیت با مسیحیت هماهنگ است.
2. جشن تولد خدا
عیسی، خدای متجسد در ژانویه از مادر متولد می‌شود. آیا می‌توان برای تولد خدا در ژانویه توجیه عقلانی تصور نمود؟ بالاخره خدای یگانه یا خدای سه گانه مصدر وجود و سرچشمه هستی است. چگونه بعد از آرایش هستی در ژانویه از مادر متولد می‌شود.
3. فدا و قربانی شدن مسیح
ایا مسأله فدا شدن حضرت مسیح توجیه عقلانی دارد؟ من اكنون مسأله فدا و قربانی شدن حضرت مسیح را مطرح می‌كنم شما آن را از طریق منطق توجیه كنید. كلیسا معتقد است همه انسان‌ها گنهكار و ناپاك متولد می‌شوند و این گناه را خود، كسب نكرده‌اند، بلكه از پدری به نام «آدم» به ارث برده اند. این انسان پلید باید پاك و تطهیر شود. راه تطهیر عقلانی او این است كه خود او از طریق سعی و كوشش آلودگی را بزداید ولی آیین كلیسا می‌گوید راه طهارت انسان‌ها از گناه این شد كه مسیح در 2000 سال پیش بالای دار رفت و مرگ را از طریق صلیب پذیرا شد تا خدا گناهان فرزندان آدم را ببخشد و آنان را پاك سازد، آیا امكان دارد كه شخصی به دار رود تا دیگران پاك و تطهیر شود؟
انسان ناتوان با ورزش كردن می‌تواند قوی و نیرومند شود، ولی آیا امكان دارد كه یكی ورزش كند تا دیگری نیرومند شود، یكی غذای مقوی بخورد تا فردی گرسته و ناتوان سیر و فربه گردد؟
4. عشای ربانی
در مراسم عشای ربانی، نانی با شراب پخته می‌شود و در اختیار عاشقان مسیح قرار می‌گیرد، هر كس آن نان را بخورد به خود مسیح تبدیل می‌شود، كدام یك از اجزای این اندیشه منطقی است؟
امروز معارف مسیحیت به خاطر دوری از منطق، توان طرح را ندارد و پدران روحانی همگی دم از ایمان می‌زنند، نه دم از منطق و عقلانیت، همگان فریاد می‌زنند: حوزه ایمان، غیر از حوزه عقل و خرد است.
مدت‌ها است پدران روحانی بسیاری از تناقضات و اشكالات علمی عهدین را از این طریق حل می‌كنند و می‌گویند: «راه علم، غیر از راه ایمان است. اگر محتویات عهدین با علم ناسازگار است، ضرری به حقانیت آنها وارد نمی‌كند، چون منطق دین، غیر از منطق عقل و خرد است». با این مشكلات و تصریحات می‌فرمایید: عقلانیت با مسیحیت دمساز و هماهنگ است.
5. كلیسا در قرون وسطی با تشكیل انگیزیسیون ، پرچم مبارزه با علم و دانش و نوآوری را برافراشت، و مخترعان و مكتشفان را به خاطر عقاید مخالف با عهدین به آتش كشید، برای آگاهی از شكنجه و كشتار و سوزاندن دانشمندان به كتاب‌های تاریخی كه به قلم خود مسیحیان نوشته شده است مراجعه فرمایید. و عالیجناب از وجود تضاد بین منطق كلیسا و منطق علم كاملا آگاهید و قلمفرسایی در این باره به تعبیر ما شرقیان، «زیره به كرمان بردن» است.
6. چگونه فردی (پاپ) كه با دیگر افراد از نظر فكر و اندیشه تفاوتی ندارد از گناه و خطا پیراسته می‌باشد؟ اگر ما انبیا را معصوم می‌دانیم، به خاطر این است كه در مكتب وحی پرورش یافته اند. نه هر فردی را حتی مرجع تقلید یا حكیم الهی. ]را محموم نمی‌دانیم[.
آیا تثلیث دومی كه بعداً پدید آمده، عقلانی است؟ كه یك ضلع آن جنابعالی (پاپ) و ضلع دیگر آن «پولس» كه با افكار خود مسیحیت مردمی و ساده را به مسیحیت تشریفاتی و شكر آلود برگرداند و ضلع سوم آن حاكمیت كلیساست.
7. آیا رهبانیت و جلوگیری از ازدواج كشیشان، یك مسأله عقلانی است. مسلماً كشیش یك انسان است كه خواسته‌های طبیعی و غریزی خود را دارد و باید به آنها از طریق مشروع پاسخ بگوید. جلوگیری از این امر فطری، نتیجه‌ای جز فساد در داخل كشیشان ندارد و این حقیقت بر همگان روشن است.
8. آیا عقلانی است كه جنابعالی كه پیشوای یك گروه از مسیحیان هستید كه «رومان كاتولیك» نام دارد، از طرف تمام مسیحیان جهان سخن بگویید در حالی كه در برابر شما گروه‌هایی مانند پروتستان و ارتدوكس‌ها قرار دارند كه هرگز شما را تأیید نمی‌كنند؟!
9. آیا عقلانی است كه در میان تمام ادیان و مذاهب و منتسبان به آنها، فقط مسلمانان را مورد خطاب و توبیخ قرار داده و هیچ انتقادی از ملل دیگر مانند یهود، و ادیان دیگر شرقی و غربی و بت پرستی كه به انحاء مختلف درگیر خشونت هستند، ننمایید؟
شایسته مقام یك پدر روحانی این است كه همه خشونت‌هایی كه در دل دیگر فرقه‌ها و مذاهب شرقی و غربی هست و اینجا جای بازگویی آن نیست همه را محكوم سازد و چهره رحمانیت و رحیمیت را در دین منتسب به خدا به صورت شفاف نشان دهد. آیا عقلانی است كه شما همه نارسایی و گرفتاری‌های در دل دیگر ادیان را نادیده گرفته و فقط بر اسلام و مسلمانان بتازید؟
10. آیا عقلانی است در عین دعوت به دیالوگ و گفتمان به صورت آمرانه و یك جانبه با پیروان ادیان دیگر سخن بگویید در حالی كه راه دیالوگ همان است كه قرآن به همگان تعلیم داده، آنجا كه می‌فرماید:
«قُلْ یا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَه سَوَاء بَینَنَا وَبَینَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَیئًا وَلاَ یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ»
«بگو ای اهل تاب بیایید بر سر سخنی كه میان ما و شما یكسان است بایستیم كه جز خدا را نپرستیم و یكدیگر را به جای خداوند قرار ندهیم، اگر از این پیشنهاد سر برتافتید، بگو شاهد باشید كه ما مسلمانیم».
شما لحن و آهنگ این آیه را با لحن و سخن خود مقایسه كنید، آنگاه خواهید دید كه دیالوگ از آن پیامبر اسلام است، نه عالیجناب.
اولاً: سخن خود را با احترام متقابل به اهل كتاب آغاز كرده و به همگان می‌گوید بیایید همگان بر ریسمان مشتركات چنگ بزنیم، چیزی كه در تمام ادیان الهی از ارزش والایی برخوردار است و آن یكتاپرستی است.
ثانیاً: از بالا بردن انسان‌های ممكن به جای رب كه خود مایه خطرها و انحرافات فراوان است پرهیز كنیم.
ثالثاً: اگر اهل كتاب پذیرفتند دست زندگی مسالمت آمیز به سوی آنها دراز می‌شود، و اگر از این سخن سر برتافتند، اعلام جنگ نمی‌كند، بلكه می‌گوید ما تسلیم خدا هستیم نه تسلیم بشر، خدا پرستیم نه بشر پرست.
شما این روش را با خطابه خود كه در دانشگاه «رگنزبورگ» مطرح كردید مقایسه كنید، آنگاه داوری كنید كه آیا پیامبر اسلام پیشرو دیالوگ و گفتگو بوده یا عالیجناب و نیاكان شما؟
آیا عقلانی است كه در میان علمای اسلام فقط به گفته فردی به نام حزم ظاهری (متوفای 456ق) اعتماد كنید.
در حالی كه وی عالم فرقه‌ای بود كه منقرض شده و اكثریت قریب به اتفاق علمای اسلام روش او را نپسندیدند و به كناری نهاده‌اند؟ شایسته عقلانیت این بود كه جنابعالی به گفته حكیمان عالیقدر اسلامی مانند فارابی و ابن‌سینا و ابن‌رشد و نصیر الدین طوسی و دیگر شخصیت‌هایی كه جهان غرب آنها را بهتر از ما می‌شناسند استناد می‌جستید.
ادامه دارد

. اثر ويلدرز، كارگردان هلنديی، در اين فيلم به قرآن، پيامبر و مسلمانان توهين شده است.
. تفتيش عقايد.
. تاريخ تمدن ويل دورانت، «بخش انگيزيسيون».
. هر از چندگاه در مطبوعات از فسادهای متعدد كليسا (تجاوزها و هم‌جنس‌گرايی ها) سخن گفته می شود.
. آل عمران، آيه 64.
آخرین ویرایش
در 1394/10/23 15:14 توسط فاطمه کاظمی

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
02188998601
تهران، خیابان انقلاب، تقاطع قدس و ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366