رواق منظر چشم من آشیانه توست كرم نما و فرودآ كه خانه، خانه توست
به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل لطیفههای عجب زیر دام و دانه توست
دلت به وصل گل ای بلبل صبا، خوش باد كه در جمن هدیه گلبانگ عاشقانه توست
علاج ضعف دل ما به لب حوالت كن كه این مفرح یاقوت در خزانه توست
به تن مقصرم از دولت ملازمتت ولی خلاصه جان، خاك آستانه توست
من آن نیم كه دهم نقد دل به هر شوخی در خزانه، به مهر تو و نشانه توست
چه جای من كه بلغزد سپهر شعبدهباز ازین جیل كه در انبانه بهانه توست
تو خود چه لغبتی ای شهسوار شیرین كار كه توسنی چو فلك رام تازیانه توست
سرود مجلست اكنون، فلك به رقص آورد كه شعر حافظ شیرین سخن ترانه توست
«دیوان غزلیات حافظ»
نگاه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام به عالم و آدم، نگاه عاشقانه است. سید انبیا و امامان شیعه، سرحلقه عاشقان عالم آفرینش هستند و به هر چیز و كس عاشقانه نگاه میكنند.
«افضل الناس من عشق العباده فعانقها و أحبها بقلبه و باشرها بجسده و تفرغ لها فهو لایبالی علی ما أصبح من الدنیا علی عسرٍ أم علی یسره».
برترین مردم آن است كه عاشق عبادت باشد. عبادت را با قلبش در آغوش كشد و دوست بدارد. بدنش را در خدمت عبادت قرار دهد و خویشتن را به خاطر آن فارغ سازد و او را باكی نباشد كه دنیایش به آسانی یا به سختی گذرد. در نگاه جمال بین اسلام عزیز، عبادت درجات و شئونات مختلفی دارد. گاه در هیأت زیبای نماز جلوه میكند؛ گاه در صورت حج تجلی مییابد.
دست مستمندان را گرفتن و آنان را بارانوار، مورد لطف و محبت قرار دادن، یكی دیگر از درجات عالی عبادت در آیین آسمانی اسلام است.
یكی از بارزترین مظاهر عبادت در مكتب پر فروغ علوی «جنگ» است. اگر با چشم جهان بین به چهره جنگ نگریسته شود، جنگ را موجودی ویرانگر، نابود كننده، بی رحم و خشن خواهی دید كه در چهرهاش نشانی از محبت و دوستی نسبت به طبیعت و انسانها نخواهی یافت. اما اگر با جشم جان بین به سیمای جنگ نگاه كنیم، آن را یكی از زیباترین مظاهر عرفان و عبادت خواهیم یافت.
افضل جنگ جویان، كسانی هستند كه به جنگ و جبهه عشق میورزند و آن را هم چون نماز، نردبان و وسیله تقرب به خدای سبحان میدانند. اگر نماز برای اهل عبادت، نردبان معراج است؛ جنگ نیز سیردهنده عارفان به سوی آسمان هاست.
عشق و عرفان
اگر در این نوشتار، سخن از عرفان میرود، مقصودمان عرفان مصطلح كه در كتب عرفانی آمده است نیست. عرفان در معنای اصطلاحی خود، نوعی معرفت قلبی است كه از طریق كشف و شهود حاصل میشود و به دو قسم نظری و عملی تقسیم میشود.
منظور ما از عرفان در این نوشتار، آن عرفانی است كه وقتی عارف به غرب، شرق، و به جهات مختلف كائنات نگاه میكند، جز خدا هیچ نمیبیند. «وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَینَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ»
عرفان یعنی خدا را دیدن، خود را شناختن، و خود را از هر چه جز خدا آزاد كردن، و در یك كلام خود را به خدا فروختن و از خدا فقط خدا را خواستن.
گر از دوست چشمت بر احسان اوست تو در بند خویشی نه در بند دوست
خلاف طریقت بُوَد كاولیا تمنا كنند از خدا جز خدا
«بوستان سعدی»
مكتب انتظار، مكتب معرفت و محبت است. قدم نخست و كلاس نخست در این مكتب نجات بخش، معرفت است.
معرفت: 1ـ خدا را شناختن؛ 2ـ خدا را دیدن؛ 3ـ به سوی خدا عاشق حركت كردن؛ 4ـ در نهایت به لقای پروردگار رسیدن.
درس دوم مكتب انتظار، عشق و محبت است. عشق یكی از جلوههای بی بدیل عرفان مهدوی است.
امیر بیان و بنان، علی بن ابی طالب علیه السلام در تعریف عشق الهی میفرماید: حب الله نارِ، لایمر علی شیء الا احترق».
عشق به خداوند، آتشی است كه بر هر چیزی بگذرد او را میسوزاند.
مولوی این گونه در مثنوی معنوی میفرماید:
آتش است این بانگ نای و نیست باد هر كه این آتش ندارد نیست بادگ
عشق آن شعله است كو چون برفروخت هرچه جز معشوق باقی جمله سوخت
«دفتر اول مثنوی»
قدم سوم و كلاس سوم در مكتب انتظار «حماسه» است.
«حماسه را اهل معنا این گونه، معنی كرده اند: شدت، صلابت، شجاعت، دلاوری، زندهدل، و با نشاط بودن؛ غیرت به خرج دادن؛ دلیری.
حماسه ما به لحاظ اهداف و آرمانهایی كه دارند، گاهی مقدس هستند و گاهی نامقدس.
1. حماسه مقدس آن است كه به عدالت، حقیقت، انسانیت، و كمال بشری میاندیشد و محدود به خواستهها و خواهشهای نفسانی شخص حماسهساز یا گروه و جمع خاص وابسته به او نمیشود.
2. حماسه نامقدس آن است كه حماسهسازان آن، به قصد كشورگشایی، دنیا طلبی، رسیدن به خطام پست مادی، به دست آوردن قدرت ظاهری و خلاصه اشباع روحیه درنده خویی و ارضای خوی جاهطلبی دست به جنگ و نبرد بزنند. اگر چه ممكن است در این گونه نبردها سودی هم به دیگران برسد ولی آننان هرگز در اندیشه اصلاح نسل بشر و جامعه انسانی نیست».
از سمت حرم شنیدهام میآیی با تیغ دو دم شنیدهام میآیی
بگذار به انتظار او بنشینم با گوش خودم شنیدهام میآیی
«فاطمه آقا مرادی»
جهان چشم انتظار حماسه عاشقانه حضرت مهدی(عج)
در آیندهای نه چندان دور، جهانیان به چشم خود، حماسهای را خواهند دید كه با همه حماسههایی كه تاكنون در طول تاریخ بلند بشریت دیده است تفاوت خواهد داشت.
عموم حماسههایی كه تاكنون در پهن دشت گیتی به وقوع پیوسته است، از نوع حماسههای ملی و بعضاً نامقدس بوده است. تنها یك بار تاریخ بشری به چشم خود حماسهای از نوع عاشقانه دیده است كه به تاریخ 61 ه . ق برمیگردد. دشت كربلا میدان بزرگی بود كه امام حسین علیه السلام و هفتاد و دو عاشق حماسهساز زیباترین حماسه عاشقانه را رقم زدند.
نگاهی به این صحنه عاشقانه كه یك حماسهساز به نام حسین بن علی علیه السلام در كربلا به نمایش گذاشته است، خوب دقت كنید.
الا ای تیرها! از سر بگیرید به سوی خاندانم پربگیرید
اگر با كشتن من عشق برپاست مرا شمشیرها! در بر بگیرید
«ید الله گودرزی»
حضرت مهدی(عج) نهمین فرزند از فرزندان حماسه ساز امام حسین علیه السلام است. او وارث آن عارف حماسهساز و آن حماسهساز عارف است.
وجود مقدس حضرت ولی عصر(عج) ذخیره عالم آفرینش و عصاره خلقت است. هر آنچه كه انبیای بزرگ الهی در دل داشتند و هر آنچه اولیای خداوند در سر میپروراندند، وجود مبارك امام عصر(عج) همه آن اهداف و آمال مقدس، مبارك الهی را محقق خواهد ساخت.
چه بسیار از انبیا و اولیای الهی كه برای گستراندن عدالت، محبت و معرفت در گستره گیتی مجاهدت كردند و در این راه مقدس، سر و جان باختند و هیچ كدام نتوانستند، آن گونه كه در سر و دل میپروراندند به آرزوهای خود برسند.
پیامبرای الهی بر آن سر بودند كه به فرمان حضرت حق تعالی، عدالت، محبت و كرامت را در گستره هستی بگسترانند؛ آن هم با یك تیغ در دست و دعوتنامهای از سوی خداوند در دست دیگر.
« لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ».
به قول حكیم نظامی گنجوی:
محیطی چه گویم چو بارنده میغ به یك دست گوهر به یك دست تیغ
به گوهر جهان را بیاراسته به تیغ از جهان داد دین خواسته
برای گسترش عدالت و كرامت در جهان آفرینش، و به زیر كشاندن حكومتهای طاغوتی، حضرت صاحب الزمان(عج) به طور یقین، جنگهای بزرگی را پیش روی خواهد داشت؛ جنگهایی كه پایان آن احیای جامعه بشری و اعتلای كلمه الله و طرد هرگونه شرك و كفر خواهد بود.
جناب حافظ لقب «شهسوار شیرین كار» به حضرت مهدی(عج) داده است. شهسوار شیرین كار یعنی حماسه سازی كه با محبت قلب دشمنانش را فتح میكند نه با شمشیر.
جنگ های امام زمان(عج) مظاهر رحمت گسترده پروردگار است؛
حضرت ربالعالمین با دو رحمت، كائنات را اداره میكند: 1ـ رحمت عامه؛ 2ـ رحمت خاصه.
رحمت عامه پروردگار دارای دو خصوصیت است:
الف. یكی آن كه جامع و فراگیر است. « رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَیءٍ»؛ « رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَیءٍ رَّحْمَه وَعِلْماً».
ب. خصوصیت دیگر رحمت گسترده عامه خدای سبحان آن است كه نه تنها خداوند حكیم نه تنها خود را موصوف به چنین رحمت گسترده و واجد آن معرفی كرده است؛ بلكه خود را به آن ملزم كرده و عمل به آن را ملتزم خویش ساخته است. «كتبَ علی نَفسِه الرّحمَه».
برنامههای اصلی پیامبران بزرگ الهی و اولیای خداوند است. قرآن مجید شاخصه الهی را «رحمت عام و خاص» پروردگار معرفی میكند.
جنگهای مقدس امام زمان(عج) نیز بر مبنای هندسی رحمت عام و خاص پروردگار تنظیم شده است. حضرت ولی عصر(عج) دارای رحمت واسع است. در زیارت آل یاسین میخوانیم: «السلام علیك أیها العلم المنصوب؛ و العلمُ المصبوب و الغوثُ و الرحمه الواسعه».
نگاه مقدس امام زمان «روحی له لفدا» به جنگهایی كه پیش روی دارد، نگاه عاشقانه است. ایشان در اوج توحید و عرفان قرار دارد. از یك سو او عارف عاشق است كه تمامی حركات و رفتار و عبادتش عاشقانه است. او جز خدا نمیبیند؛ جز خدا نمیخواند؛ جز خدا نمیخواهد. از سوی دیگر او قدرت و نیروی حسینی در بازوان دارد و میخواهد بزرگترین حماسه عالم آفرینش را رقم بزند.
چه باشم و چه نباشم بهار در راه است بهار همنفس ذوالفقار در راه است
نگاه منتظران عاشقانه میخواند كه آفتاب شب انتظار در راه است
به جادههای كسالت، به جادههای تهی خبر دهید كه آن تكسوار در راه است
كسی كه با نفس آفتابیاش دارد سر شكستن شبهای تار، در راه است
كدام جمعه، ندانستهام، ولی پیداست كه آن ودیعه پروردگار در راه است
دلم خوش است میان شكنجه پاییز
چه باشم و چه نباشم، بهار در راه است
«محمود سنجری»
ادامه دارد
دوماهنامه امان شماره 12