نشریات و مجلات چاپی

مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
نشریه امان فعالیت خود را از سال ... آغاز کرده است. هم‌اکنون 348 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

وهابیت (قسمت پنجم)

یكی از ویژگی‌های بارز منافقان این است كه آن‌ها چهره‌ای دورو دارند. روی ظاهری آن‌ها، موافق با دین و احكام اسلام و افرادی ظاهرالصلاح هستند بگونه‌ای كه دیگران آن‌ها را جزء مؤمنین می‌شمارند و روی دیگر آن‌ها، باطن خبیث و خیانت كار آن‌ها است كه ایمانی به دین و پیامبر صلی الله علیه و آله و قیامت ندارند
در دو قسمت قبل بیان شد كه ملاك برتری انسان‌ها تقدم زمانی و مصاحبت با نبی مكرم اسلام نیست بلكه طبق صریح آیات قرآنی ملاك برتری انسان‌ها، تقوای الهی و انجام اعمال صالح است هر چند با داشتن تقوا و عمل صالح، مصاحبت با پیامبر صلی الله علیه و آله توفیقی بس بزرگ است.
كسانی هستند مانند ابولهب و ابوجهل كه در كنار پیامبر صلی الله علیه و آله بودند اما هیچ بهره‌ای از او نبردند و كسانی هستند مانند اویس قرنی، با این‌كه در طول عمر خود یك بار هم نتوانست روی مبارك پیامبر را ببیند ولی از كسانی بود كه مورد محبت پیامبر صلی الله علیه و آله قرار گرفت و او را در تاریخ اسلام ماندگار كرد.
گفتیم كه آیات قرآن تصریح می‌كند و به پیامبر صلی الله علیه و آله گوشزد می‌كند كه منافقانی در كنار تو هستند و وقتی با تو می‌نشینند به نبوت تو اقرار می‌كنند اما وقتی با مخالفان می‌نشینند دین را به استهزاء گرفته و از نبوت تو اعلام برائت می‌كنند و دلیل این مدعا نیز نزول سوره آیات متعدد و حتی سوره در مورد منافقان است و حال ادامه بحث:
می‌دانیم یكی از ویژگی‌های بارز منافقان این است كه آن‌ها چهره‌ای دورو دارند. روی ظاهری آن‌ها، موافق با دین و احكام اسلام و افرادی ظاهرالصلاح هستند بگونه‌ای كه دیگران آن‌ها را جزء مؤمنین می‌شمارند و روی دیگر آن‌ها، باطن خبیث و خیانت كار آن‌ها است كه ایمانی به دین و پیامبر صلی الله علیه و آله و قیامت ندارند و به شهادت تاریخ و آیات قرآن این افراد در زمان پیامبر در اطراف آن حضرت بودند و در مواردی خداوند، چهرة واقعی آن‌ها را به پیامبر معرفی می‌كرد. سلفیه معتقد است كه ما باید به سلف مراجعه كنیم و در مورد سلف می‌گویند: رسول خدا صلی الله علیه و آله به روایت ابن مسعود فرمود: «بهترین مردم، [مردمان] قرن من هستند؛ سپس كسانی كه در پی ایشان می‌آیند و سپس دیگرانی كه در پی آنان می‌آیند؛ پس از ایشان مردمانی می‌آیند كه گواهی هر یك، سوگندشان و سوگند هر كدام، گواهشان را نقض می‌كند».1
حال سؤال اساسی این‌جاست كه آیا این مراجعه به سلف (صحابه، تابعین و تابعینٍ تابعین) مطلق است و هر كسی كه جزء آن‌ها بود را شامل می‌شود یا خیر باید ویژگی‌های دیگری هم داشته باشد از جمله این‌كه ایمان، پاكی، صداقت، علم، ... او به اثبات رسیده باشد؟
اگر به صورت مطلق است ـ كه سلفیه چنین معتقد است ـ و هر كس را كه جزو این گروه باشد شامل می‌شود می‌پرسیم پس منافقان زمان پیامبر صلی الله علیه و آله چه شدند؟ آیا همگی به یكباره مردند و از صحنه روزگار محو شدند؛ چون كسی جز پیامبر از آن‌ها اطلاع نداشت یا خیر آن‌ها زنده بودند و بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز در حال فعالیت‌ بودند؟ اگر كسی بگوید همگی آن‌ها مرده‌اند این، سخنی غیر معقول است و گوینده آن به سفیهان نزدیكتر است تا عاقلان ـ چون نه آن‌ها را می‌شناسد تا بگوید این‌ها بودند و مردند و نه دلیلی برای این سخن خود دارد ـ و اگر بگوید خیر نمرده‌اند و بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز در حال فعالیت علیه اسلام بودند و با چهرة ظاهر الصلاح در میان مؤمنین نفوذ داشتند می‌پرسیم پس ما چگونه این منافقانی كه با پیامبر هم‌صحبت شده‌‌اند و به نوعی ـ البته با نگاه وهابیت ـ جزء اصحاب نیز بودند بشناسیم تا از آن‌ها دوری كنیم چرا كه خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله از آن‌ها اعلام بیزاری كرده‌اند و دیگران را از منافقان و هم صحبت شدن با آن‌ها بر حذر داشته‌اند.
مطلب بعد این است كه با نگاه سلفیه به 3 قرن اول اسلام و مراجعه به آن‌ها، مشكلات فراوانی برای ما به وجود می‌آید از جمله این‌كه:
1. الآن برای اقتدا به اصحاب، ما سراغ چه كسی برویم و كدامیك از آن‌ها را الگوی خود قرار دهیم با توجه به این‌كه اختلاف نظر فراوانی بین آن‌ها است و من به عنوان مقلد سلف از كدام یك از آن‌ها تقلید كنم و اگر یكی را ترجیح دهم بر دیگری با چه ملاك و معیاری باید این ترجیح صورت بگیرد و اگر بگویید فرقی نمی‌كند؛ نتیجه آن این است كه هردو بر حق هستند و هر دو، حقیقت را می‌گویند، و این سخنی سفیهانه است؛ زیرا شما مدعی هستید كه صحابه بدون واسطه سخن پیامبر صلی الله علیه و آله را بدون كم و كاست شنیده‌اند و عملكرد آن‌ها به صواب نزدیك‌تر است؟ حال آیا پیامبر دوگونه سخن گفته كه یكی دیگری را نقض می‌كند یا آن شخص، اشتباه می‌كند. معقول این است كه اگر اشتباه و خطا را به افراد عادی زمان پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت دهیم ـ بگوئیم یكی از آن‌ها درست و دیگری اشتباه می‌كند ـ بهتر از این است كه به پیامبر صلی الله علیه و آله ـ نعوذ بالله ـ نسبت دهیم چرا كه پیامبر به اعتقاد مسلم مسلمانان و طبق صریح آیات قرآن بری از هر گونه خطا و اشتباه و نسیان و ... است و او فردی معصوم می‌باشد كه كسی همپای او وجود ندارد و اگر در یك مورد قائل به خطا شویم دیگر به هیچ گفته پیامبر نمی‌شود اعتماد كرد چرا كه احتمال دارد در موارد بعدی نیز خطا كند و این مسئله، او را از حجیت ـ در گفتار و كردار و اعمال ـ می‌اندازد و مردم دیگر نمی‌توانند اعتمادی به سخنان او بكنند. پس پیامبر صلی الله علیه و آله معصوم است و كسی كه خطا كرده ناقلان سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله هستند ـ در جاهایی كه اختلاف نظر وجود دارد ـ نكته‌ای كه باید توجه كرد این است كه ما به این‌كه آن‌ها اجتهاد كردند وخطا كردند و پیش خدا مأجور هستند كاری نداریم بلكه وظیفه من به عنوان خلف، پیروی از سلف است و می‌بینم كه آن‌ها اختلافات زیادی ـ حتی كاملا متضاد ـ دارند و حال، من چگونه باید نظر یكی از آن‌ها را بگیرم و نظر دیگری را رد كنم؟ چون قبول یكی از آن‌ها منجر به رد دیگری می‌شودمثلا جنگ حضرت علی علیه السلام به عنوان خلیفه چهارم و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله با خوارج یا با عایشه و طلحه و زبیر یا برخورد و جنگ معاویه با امیر‌المؤمنین ـ در حالی كه حضرت علی علیه السلام خلیفه وقت است و معاویه بر علیه خلیفه قیام كرده است ـ در این‌جا من نظر كدامیك را بگیرم؟ اگر نظر حضرت علی علیه السلام را بگیرم افرادی مانند خوارج و ... واجب القتل هستند و اگر نظر افرادی مانند عایشه و طلحه و ... را قبول كنم باید بر علیه خلیفه وقت و جانشین مسلم پیامبر قیام كنم حال اگر بگوئید هر دو طرف بر حق هستند و كشته‌های هر دو طرف بهشتی هستند چون مطیع صحابی رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند این سخن كاملا سفیهانه و غیر خردمندانه است و اگر قبول كنید یكی بر حق و دیگری بر باطل است می‌گوییم پس می‌شود كه افرادی از صحابه یا تابعین یا تابعین تابعین باشند ولی در عین حال، گفتار، رفتار و اعمال آن‌ها باطل باشد به طوری كه آن‌ها را از جرگه مسلمین خارج كند و حتی در مواردی نیازمند این باشد كه با آن‌ها برخورد قاطع صورت بگیرد.

پی‌نوشت
1. نقدی بر مبانی وهابیت، سلفیه بدعت یا مذهب، محمد سعید البوطی، ترجمه دكتر حسین صابری، چاپ دوم، ص20.

آخرین ویرایش
در 1394/10/13 14:02 توسط فاطمه کاظمی

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
02188998601
تهران، خیابان انقلاب، تقاطع قدس و ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366