نشریات و مجلات چاپی

مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
نشریه امان فعالیت خود را از سال ... آغاز کرده است. هم‌اکنون 348 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

سیاه و سفید و خاكستری (قسمت سوم)

خبرهای غیبی و پیشگویی از آینده یکی از اصول ادیان آسمانی است و دین اسلام هم به لحاظ کامل و جامع بودنش متعهد به آگاهی‌ دادن از مهم‌ترین رویدادهای آینده و زمینه‌سازی و آماده سازی مردم برای آن رخدادهاست: بدین جهت دو حادثه عاشورا و ظهور به عنوان دو رویداد مهم در تاریخ اسلام همواره مورد توجه در روایات نبوی و علوی در آن زمان بوده است به گونه‌ای که پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به عاشورا فراتر از پیشگویی‌ها درباره اشخاص، زمان و مکان حادثه، نشانه هایی خاص یا رسالت‌های ویژه‌ای هم به برخی از صحابه و همسران خود داده بود.
موقعیت‌های حساس حق و باطل و انتخاب‌های سفید، سیاه، خاکستری
1. انتظاری طولانی و تاریخی و بازتاب‌هایش
شیعیان کوفه از صلح امام مجتبی علیه السلام با معاویه چندان دلخوش نبودند ولی ناچار به پذیرش تصمیم امام خود شدند. پس از شهادت امام حسن علیه السلام و آغاز امامت سیدالشهدا علیه السلام، برخی از بزرگان شیعه کوفه پس از مشورت، نامه‌ای به ایشان نوشته و حضرت را دعوت به قیام نمودند. ولی سیدالشهدا علیه السلام پاسخ نوشتند که من به صلح برادرم با معاویه تا زمان مرگ او پایبندم، پس چون او مُرد منتظر باشید که تصمیم خود را اعلان خواهم کرد ؛ این زمان 10 سال طول می‌کشد، در این زمان شاهد انواع انتظارها و فعالیت‌های مثبت یا خنثی از سوی شیعیان کوفه و خصوصا بزرگان آنها هستیم؛ به ویژه که پس از سال‌ها از شهادت امام مجتبی علیه السلام، زیاد بن ابیه توسط معاویه در کوفه به امارت می‌رسد، تا سیاست شیعه زدایی را با تمام توان در کوفه به اجرا بگذارد؛
وضعیت سفید و خاکستری سران شیعه در این زمان چنین است
الف. حجربن عدی و عمروبن حمق خزاعی: این دو با اعتراض مسالمت‌آمیز نسبت به بدعت‌ها و تحریف‌های دینی و اعتراض به سب و لعن آشکار امام علی علیه السلام توسط زیاد، جان خود را در راه دفاع از دین فدا نموده و به شهادت رسیدند.
ب‌. حبیب بن مظاهر و ...: حبیب و برخی از شیعیان راستین در این زمان با توجه به تلاش حاکمان اموی کوفه و مدینه برای جلوگیری و ممانعت از سفر و دیدار شیعیان با امام حسین علیه السلام در مدینه؛ سعی کردند با شیوه‌های گوناگون به ویژه سفر حج، ارتباط خود را با امام حفظ نمایند.
ج‌. بُرَیْر بن خضیر: او از قبیله بنی هَمْدان از قبایل دارای گرایش‌های گسترده شیعی و معلم قرآن بود، در زمانی که نشر احادیث توحیدی و کلامی و احادیث در فضیلت اهل بیت علیهم السلام ممنوع بود و خطر از دست رفتن نسل جدید احساس می‌شد؛ تلاش می‌کرد با ذکر احادیث در فضیلت اهل بیت؛ فرهنگ و مکتب تشیع را در قبیله و محله خود محافظت نماید.
د‌. سلیمان بن صرد خزاعی و ابی مخنف ازدی و ...: در شرایط خطرناک حکومت زیاد با گوشه‌گیری و عافیت طلبی، ضمن آن که تدریجا اعتقادات آنها کمی رنگ باخته و پیوسته در ارتباط با امام زمانشان نبودند، با انزوای خود باعث جذب نسل جدید و جوان قبایل خود به فرهنگ غیر شیعی و دنیاطلبی شدند و رنگ تشیع اعتقادی به تدریج در قبیله آنها کم رنگ می‌شد.
2. نشانه‌های طلوع
خبرهای غیبی و پیشگویی از آینده یکی از اصول ادیان آسمانی است و دین اسلام هم به لحاظ کامل و جامع بودنش متعهد به آگاهی‌ دادن از مهم‌ترین رویدادهای آینده و زمینه‌سازی و آماده سازی مردم برای آن رخدادهاست: بدین جهت دو حادثه عاشورا و ظهور به عنوان دو رویداد مهم در تاریخ اسلام همواره مورد توجه در روایات نبوی و علوی در آن زمان بوده است به گونه‌ای که پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به عاشورا فراتر از پیشگویی‌ها درباره اشخاص، زمان و مکان حادثه، نشانه هایی خاص یا رسالت‌های ویژه‌ای هم به برخی از صحابه و همسران خود داده بود.
امیرالمومنین علیه السلام آن گاه که به سال 35 هـ. ق از کوفه به سمت شمال به سوی صفین در شمال غرب عراق حرکت می‌نماید در راه خود به همراهی سپاه کوفه که حداقل 60 هزار نفر می‌باشند، وقتی به کربلا می‌رسد از اسب خود پیاده شده به محلی که بعدها قتلگاه نام می‌گیرد رفته و به سوگواری و مرثیه‌سرایی می‌پردازد به گونه‌ای که همه لشکریانش مشاهده نموده و حتی برخی از کوفیان غیر معتقد به امام با شکاکیت آنجا را علامت گذاری نموده تا بعدها صدق و کذب این ادعای حضرت را امتحان نمایند.
گستردگی اخبار پیشگویی حتی باعث وحشت معاویه می‌گردد و با سیاست منع حدیث و در پیش گرفتن سیاست شیعه زدایی، سعی در کتمان این اخبار دارد تا در آینده نزدیک مانع خاصی در طراحی جنایت کربلا ایجاد نشود.
و سرانجام روز موعود می‌رسد و امام حسین علیه السلام همراه اهل بیت خود به سوی کربلا به حرکت در می‌آید ...:
الف شخصیت سفید، تنهاترین منتظر
انس بن مالک اسدی با سن زیاد خود از صحابه ساکن در کوفه بود؛ او در این شهر گهگاه از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت می‌کرد که «به زودی فرزندم حسین علیه السلام در عراق خروج خواهد کرد پس او را در کربلا یاری نمایید» و سعی می‌کرد مردم را نسبت به این واقعه آماده سازد اگر چه گفتن این اخبار ممنوع بود.
پس از مرگ معاویه و هجرت امام از مدینه به مکه و تحولات کوفه؛ او چون امیدی به کوفیان نداشت و محاصره شهر را توسط امویان حتمی می‌دانست؛ از همان آغاز هجرت امام به مکه؛ او هم بار سفر بست و تک و تنها راهی بیابان شد. بیابانی در 80 کیلومتری شمال کوفه با فاصله چندین کیلومتری از فرات؛ همانجا که پیامبرصلی الله علیه و آله و امیرالمومنین علیه السلام آدرس آن را داده بودند و در آنجا به انتظار آمدن امام ماند. او تنها استقبال كننده از کاروان امام بود.
ب ـ شخصیت خاکستری
هرثمة بن اعین جزو سربازان امیرالمومنین علیه السلام در سپاه صفین بود، اگر چه جزو شیعیان شهر نبود ولی به خاطر یاری امام به عنوان خلیفه مسلمین با ایشان همراه شده بود ؛ او و دوستش شیبان بن مخرم وقتی سوگواری امام را در کربلا دیدند با شک و تمسخر به آن نگریسته و حتی شیبان استخوان حیوانی پیدا کرد و در آن زمین علامت‌گذاری کرد تا بعدها آن ادعای امام را امتحان نماید.
20 سال می‌گذرد و چون سپاه عمر سعد به سوی کربلا به راه می‌افتد، هرثمه و دوستش جزو همان چهار هزار نفر سربازان عمر سعد هستند. آنها بی خیال و بی تفاوت همراه عمر سعد راهی نینوا می‌گردند، ولی چون اطراق می‌کنند و گشتی در منطقه می‌زنند ناگهان وحشت بر آنها مستولی می‌شود؛ آنجا همان مکانی است که با امام علی علیه السلام آمده بودند:
هر دو تصمیم به جدایی از لشکر عمر سعد می‌گیرند و در فرصتی مناسب از آنها جدا می‌شوند ولی: هرثمه نزد امام می‌آید و ضمن بازگویی آن حادثه تاریخی می‌گوید نه تاب ماندن با عمر سعد را دارد و نه تحمل کشته شدن همراه با امام را پس از امام اجازه گرفته و فرار می‌کند؛ ولی رفیقش که هنوز به گفته امیرالمومنین علیه السلام شک دارد پس از فرار در گوشه‌ای پنهان می‌شود تا ببیند آیا حادثه رخ می‌دهد یا نه، و آیا حادثه در محل استخوان علامت گذاری شده است یا نه؟!
ج- شخصیت سیاه: عمربن سعد؛
امیرالمومنین علیه السلام در زمانی که در کوفه بود به عمر سعد و برخی دیگر از سران جنایت کربلا هشدار داده بود، که به زودی امتحان بزرگ آنها در کربلا فرا خواهد رسید پس مراقب باشند از این که قاتل فرزندش نباشند؛ و اگر مسیری را که در آن زمان دارند، ادامه دهند قطعا در نهایت سر از کربلا در خواهند آورد.
بر این اساس حتی زهاد کوفه سال‌ها قبل از حادثه کربلا، عمر سعد را به عنوان قاتل حسین علیه السلام می‌شناختند ، چرا که عمر سعد پس از شهادت امیرالمومنین علیه السلام آقازاده‌ای بود که برای کسب منافع و ریاست طلبی همواره جزو حزب اموی در شهر کوفه شناخته می‌شد. بدین جهت عمر سعد چون از طرف ابن زیاد مجبور به رفتن به کربلا شد یک شب مهلت گرفت، تا درباره این اتهام تاریخی تامل نماید، اینک که به مرحله حساس و آن وعده‌گاه رسیده است برای حفظ منافع و انجام یک جهش بزرگ و به بهانه جبر و تقدیر که نظریه امویان بود به کربلا برود و یا این که اراده و تصمیم بزرگی بگیرد و ...

3. انگیزه‌های انتظار و دعوت
با مرگ معاویه و هجرت سیدالشهدا از مدینه به مکه و اقامت چهار ماهه آن حضرت در مدینه، سران شیعه کوفه که طبق وعده امام سال‌ها منتظر قیام بودند و اینک هجرت حضرت به مکه را شنیده بودند دور هم جمع شدند، و پس از مشورتی مهم تصمیم به نامه نگاری دوباره گرفتند و پس از آن با توجه به هجرت حضرت مصمم شدند این قصه خود را به فرهنگ و خواسته‌ عمومی کوفه تبدیل کنند در نتیجه روزهای پایانی ماه شعبان سال 60 هـ. ق تدریجا، ولی به سرعت با تبلیغات گسترده کسانی همانند حبیب بن مظاهر و سلیمان بن صرد خزاعی و دیگران، موجی وسیع از نامه نگاری در شهر ایجاد می‌گردد، به گونه‌ای که در ظرف مدت 5 روز 12 هزار نامه از کوفه که هر نامه حداقل مشتمل بر 4 ـ 3 امضا بود، در مکه به امام می‌رسد ؛ و این آمار گویای مشارکت 3/1 یا کمی بیشتر از جمعیت شهر در این فعالیت اجتماعی بود:
اگر چه در نگاه ظاهری و سطحی آمار دعوتگران و منتظران امام در آستانه قیامِ قریب الوقوع، بسیار بالاست ولی انگیزه‌ها و اهداف آنها و یا شور و شعوری که پشت این نامه نگاری‌هاست چه می‌باشد و تا چه اندازه است؟!
با برخی از این انگیزه‌های سفید؛ سیاه؛ خاکستری، آشنا می‌گردیم:
الف ـ شخصیت‌های سفید:
حبیب بن مظاهر و عابس بن ابی شبیب و سعید بن عبدالله: در اولین جلسه‌ای که بزرگان شیعه در کوفه برای دعوت امام تشکیل دادند، و هم چنین در جلسه استقبال از حضرت مسلم در خانه مختار ثقفی، و هم چنین در شب عاشورا پس از این که امام از آنها خواستند که او را تنها گذاشته و بروند چنین سخنی گفتند:
که ما شما را امام حق می‌دانیم و اطاعت و پیروی از شما بر ما لازم است و از دیگران خبر نداریم ولی خودمان با تمام وجود با شما بیعت می‌کنیم تا دولت و نظام حق را بر پا دارید.
آخرین ویرایش
در 1394/8/18 13:22 توسط فاطمه کاظمی

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
02188998601
تهران، خیابان انقلاب، تقاطع قدس و ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366